این فشار در اثر حرکات مچ دست و خم کردن انگشتان افزایش مییابد. به دنبال تشدید علایم، فرد در ناحیه مچ دست احساس ناراحتی کرده و عملکرد این عضو مختل میشود.
عوامل زمینهساز
مطالعات
متعددی نشان دادهاند فعالیتهایی که فشار فیزیکی و لرزشهای مداوم را به
ناحیه مچ دست تحمیل میکنند، باعث ابتلا به نشانگان تونل کارپال میشوند.
برخلاف آنچه تصور عموم است، مشاغلی مانند تایپ و کار طولانیمدت با
کامپیوتر، در مقایسه با بسیاری از دیگر بیماریها، با احتمال کمتر ابتلا به
نشانگان تونل کارپال همراهند. ابتلا به عفونتهایی مانند بیماری لایم،
بیماریهای التهابی مانند نقرس و آرتریت روماتویید، دیابت، چاقی و بارداری
از دیگر عوامل زمینهساز در این نشانگان محسوب میشوند.
درمانهای غیردارویی
درمان
غیردارویی نشانگان تونل کارپال شامل بستن مچ دست و بیحرکت کردن مچ با
استفاده از اسپلینت است. اسپلینت باید برای مدت سه ماه از شروع علایم به
کار رود. در صورتی که بیحرکتسازی مچ دست و استفاده از اسپلینت به درستی
صورت گیرد، در 80 درصد موارد طی چند روز تخفیف علایم مشاهده میشود.
اسپلینت باید بهخصوص در طول شبها و نیز ساعاتی در طول روز (بسته به نوع
شغل بیمار) مورد استفاده قرار گیرد. در زنان باردار، درمانهای غیردارویی و
غیرجراحی ارجح هستند. بنابراین اسپلینت درمان انتخابی است. درمان با امواج
ماورای صوت نیز در این بیماران مطرح شده که اثربخشی آن هنوز موردتردید
است.
درمانهای دارویی
داروهایی
که برای درمان نشانگان تونل کارپال مورد استفاده قرار میگیرند، شامل گروه
داروهای ضدالتهاب غیراستروییدی (NSAIDs)، دیورتیکها، پیریدوکسین و
کورتیکواستروییدها هستند. داروهای ضدالتهاب غیراستروییدی، دیورتیکها و
استروییدهای خوراکی معمولا برای درمان علایم نشانگان تونل کارپال تجویز
میشوند.
در یک کارآزمایی بالینی دیده شد درمان کوتاهمدت با
استروییدهای خوراکی در مقایسه با دیورتیکها و ضدالتهابهای غیراستروییدی
ارجح است؛ هرچند متاسفانه اکثر بیماران مجددا دچار تظاهرات علایم بیماری
خواهند شد و بیشتر آنان بدون انجام جراحی هرگز بهبود نمییابند. هنوز هیچ
مطالعهای وجود ندارد که اثربخشی ترکیبات ضدالتهاب غیراستروییدی را به
تنهایی در بیماران ارزیابی کرده باشد. بسیاری از پزشکان برای شروع درمان
نشانگان تونل کارپال، ابتدا به سراغ ترکیبات ضدالتهاب غیراستروییدی
میروند؛ هرچند این داروها به تنهایی برای همه بیماران مشکلگشا نیستند.
به هرحال توصیه میشود در مبتلایان به نوع خفیف تا متوسط نشانگان تونل
کارپال، کاربرد ترکیبات ضدالتهاب غیراستروییدی بیفایده نخواهد بود. به
یاد داشته باشید که معمولا پیش از دو هفته از شروع دارو، بهبود علایم
مشاهده نمیشود و این ترکیبات در بیشتر موارد تنها برای مدت کوتاهی اثربخش
هستند.
براساس این تفکر که افزایش مایع در فضای تونل کارپال به افزایش
فشار در این ناحیه منتهی میشود، تجویز داروهای دیورتیک در این مبتلایان
رواج یافت. یک مطالعه کنترلی دوسوکور روی دستهای 81 بیمار با تشخیص
نشانگان کانال کارپال انجام شده است. به طور اتفاقی به گروهی از بیماران
بندروفلوازید با دوزاژ 5 میلیگرم در روز برای مدت چهار هفته و به گروهی
دیگر در تمام این مدت دارونما داده شد. بهبود شدت علایم بین نمره 0 تا 5
درجهبندی شد. متاسفانه نتایج این مطالعه از نظر آماری بیمعنی بودند.
نظریهای
مطرح است که نشانگان تونل کارپال به دلیل کمبود پیریدوکسین در بدن عارض
میشود. از آنجا که کمبود پیریدوکسین در بدن به نوروپاتی میانجامد،
احتمالا چنین فرضی درست است. محققان فواید مصرف پیریدوکسین را به عنوان یک
گزینه در درمان نشانگان تونل کارپال بررسی کردند. مطالعهای در این زمینه
روی 32 بیمار مبتلا به نشانگان تونل کارپال انجام شد و نشان داد که پس از
گذشت 12 هفته مصرف پیریدوکسین با دوزاژ 200 میلیگرم در روز در مقایسه با
مصرف دارونما در همین مدت، در گروه دریافت کننده پیریدوکسین به میزان
قابلتوجهی کاهش در ورم انگشتان و ناراحتی در دستها مشاهده شد؛ هرچند
میزان بروز علایمی مانند مورمور شدن، درد شبانه و بیحسی انگشتان تغییر
چندانی نداشت. از آنجا که درد شبانه آزاردهندهترین علامت نشانگان تونل
کارپال است، متخصصان پیریدوکسین را در درمان علایم این بیماری چندان موثر
ندانستند (با درنظر گرفتن احتمال مسمومیت به دنبال مصرف آن).
کورتیکواستروییدهای
خوراکی و سیستمیک برای درمان نشانگان تونل کارپال در بیمارانی که علایم با
شدت خفیف تا متوسط را پس از تعدیل عادات زندگی و اسپلینت همچنان تجربه
میکنند، تجویز میشود. استروییدهای خوراکی مدتهاست در این گروه از بیماران
مورد استفاده قرار میگیرند و بیش از ترکیبات ضدالتهاب استروییدی،
دیورتیکها و پیریدوکسین موثر بودهاند. البته تجویز استروییدهای خوراکی به
اثربخشی تزریق موضعی استروییدها نیست. مطالعات نشان دادهاند که تزریق
استروییدها نسبت به مصرف خوراکی استروییدها در اثربخشی و کاهش طول مدت
تجربه علایم آزاردهنده ارجحیت دارد. پاسخدهی اولیه به تزریق استرویید در
حدود 70 درصد است؛ هرچند عود علایم شایع است و معمولا پس از گذشت یک تا دو
سال از تجویز استرویید تزریقی اتفاق میافتد. متاسفانه برخی از بیماران
بازگشت مجدد علایم را فقط پس از سپری شدن چند ماه تجربه میکنند.
معمولا
استروییدهای تزریقی در ترکیب با بیحس کنندههای موضعی مانند لیدوکایین
مورد استفاده قرار میگیرند و در یکی از دو منطقه (یا مستقیما در داخل تونل
کارپال یا نزدیک به تونل کارپال) تزریق میشوند. در حالت دوم، خطر آسیب
عصب مدین به حداقل میرسد و به میزان موثری تورم این ناحیه که عامل اصلی
بروز نشانگان تونل کارپال است، کاهش مییابد. مانند سایر امراضی که در آنها
تزریق موضعی استروییدها تجویز میشود، تعداد دفعات تزریق در طول یک سال
باید محدود باشد تا خطر آسیب تاندونها و اعصاب به حداقل برسد.
درمانهای ترکیبی
از
لحاظ نظری، استفاده از ترکیب داروهای مختلف در درمان نشانگان تونل کارپال
ممکن است موثر باشد. البته هیچ مطالعهای برای اثبات این اثربخشی انجام
نشده و از سویی دیگر، دستورالعملهای درمانی اعلام شده از سوی انجمن جراحان
ارتوپدی آمریکا دارودرمانی ترکیبی را در درمان نشانگان تونل کارپال مورد
تایید قرار ندادهاند.
نویسنده: دکتر شیرین میرزازاده
منبع: USPharmacists