موسیقی درمانی چیست؟
موسیقی درمانی عبارتست از کاربرد موسیقی برای 1) القاء آرامش، 2) تسریع روند بهبود بیماریها، 3) بهبود عملکرد ذهنی و ایجاد سلامتی. افراد تحت درمان با موسیقی، بوسیلة راهنماییهای یک فرد متخصص که در این زمینه آموزش دیده یا زیرنظر یک موسیقی درمانگر دارای مجوز فعالیت، به موسیقی های خاصی گوش می دهند و یا موزیکهایی را برای خود میسازند. موسیقی درمانی یکی از درمانهای هنری خلاق یا درمانهای بیانگر احساسات (شامل درمانهای هنری، شعر سرایی، درام درمانی و پسیکودرام ) می باشد.
از موسیقی درمانی میتوان به تنهایی و یا همراه با درمانهای دیگر استفاده نمود.موسیقی درمانگرها با تمام سطوح سنی از اطفال کم سن و سال گرفته تا افراد مسن کار میکنند. این افراد در مراکز مختلفی همانند مدارس، مطبهای خصوصی، خانههای سالمندان، بیمارستانها و مراکز روانپزشکی مشغول به فعالیتند.
تاریخچه موسیقی درمانی چیست ؟
قدمت درمان با استفاده از موسیقی تقریباً به قدمت تمدن بشری است. فیلسوفهای یونان باستان همانند سرخپوستان آمریکای شمالی عقیده داشتند که موسیقی قادر به تسریع روند بهبود بیماریهاست. در ایالات متحده آمریکا در طی سالهای جنگ جهانی دوم برای نخستین بار از موسیقی درمانی به عنوان یک درمان رسمی در بیمارستانهای نظامی این کشور استفاده شد تا به سربازانی که در جریان این جنگ دچار نقص عضو و ناتوانی شده بودند کمک شود.
برای نخستین بار طی دهه 40 میلادی به موسیقی درمانگرها مدارک رسمی اعطا شد و در طی دهه 50 نیز انجمن موسیقی درمانی آمریکا (AMTA) -البته تحت نام دیگری- تأسیس و بنیانگذاری شد .
موسیقی درمانی چگونه اثر می کند؟
اغلب مردم هنگام شنیدن یک موسیقی، نوعی واکنش اتونومیک(Autonomic Response) را تجربه مینمایند. مثلاً هنگام شنیدن یک موسیقی پر تپش ، احساس پر انرژی بودن مینمایند و هنگام شنیدن یک قطعه آرام و کلاسیک، احساس آرامش و سبکی دارند. موسیقی درمانی ارتباط متعادلی میان موسیقی و خلق و خو برقرار مینماید. مطالعات علمی نیز نشان دادهاند که موسیقی بر عملکردهای فیزیولوژیک نظیر تنفس و ضربان قلب و فشارخون تأثیر دارد. برای مثال همانطور که میزان هورمون کورتیزول هنگام بروز استرس بالا می رود ، میزان آزادسازی اندورفینها نیز توسط موسیقی افزایش مییابد (اندورفینها هورمونهای طبیعی هستند که در بدن انسان موجب نشاط و سرخوشی و کاهش درد میگردند).
موسیقی درمانگرها معمولاً از موسیقی برای ایجاد ارتباط استفاده میکنند. بدلیل اینکه موسیقی دارای گوشهها، ضربهها و ملودی است، میتوان آنرا نوعی زبان دانست و از آن برای برقراری ارتباط استفاده نمود. بنابراین میتوان برای بیمارانی که دارای اختلالات ذهنی و جسمی هستند، از موسیقی درمانی استفاده کرد تا بتوانند احساسات خود را بیان کنند.
موسیقی درمانی قادر است به افراد درونگرا کمک کند تا به شخصیتی برونگرا تبدیل شوند و به بیماران اوتیستیک(درخود مانده) و اسکیزوفرن ( دچارجنون جوانی) هم برای کاهش گوشهگیری کمک مینماید. موسیقی درمانی برای بیماران مبتلا به سکته مغزی و اختلالات نورولوژیک دیگر نیز میتواند موثر واقع گردد. وقتی اینگونه بیماران به موسیقیهای ریتمیک گوش می دهند، بطورهمزمان حرکات عضلات آنها بیشتر و بهتر میگردد. هر چه این حرکات هماهنگتر و موزونتر شوند، مهارتهای حرکتی آنها نیز به نوبه خود بهبود خواهد یافت و اگر موسیقی دارای ریتم آرام و دارای کیفیت آرامش بخش باشد، پاسخ آنها نیز رسیدن به آرامش روحی و جسمی خواهد بود. موسیقی درمانی قادر است افکار و احساسات و تجارب منفی را از بیماران دور نماید.به عنوان مثال درد ناشی از اعمال جراحی و دندانپزشکی و ... با موسیقی درمانی کاهش مییابد.
جلسات موسیقی درمانی به چه شکل برگزار می شود؟
چون موسیقی درمانی برای موارد مختلف قابل استفاده بوده و تعداد زیادی از بیماران را در برمیگیرد، برنامههای درمانی و دورههای آن برای موارد مختلف، با یکدیگر متفاوت است. اگر شما در مورد یک بیماری یا وضعیت خاصی با یک موسیقی درمانگر مشورت نمایید، وی ابتدا در مورد علائم بیماری و نیازهایتان صحبت خواهد نمود و در عین حال میزان سلامت جسمی، عاطفی و اجتماعی شما مانند تواناییهای ارتباطی و مهارتهای ذهنی شما را مورد ارزیابی قرار خواهد داد. هم خود فرد و هم درمانگر در انتخاب نوع موسیقی برای درمان موردنظر، با توجه به نیازها و سلیقهفرد، موثر خواهند بود. شما میتوانید موسیقی مورد علاقهتان را از موسیقی کلاسیک گرفته تا جاز و ... انتخاب نمایید. برای انجام موسیقی درمانی، نیازی به تجربه قبلی یا توانایی موسیقیایی خاص وجود ندارد. گاهی موسیقی درمانی بصورت گروهی انجام میگیرد، بدین ترتیب که از شما خواسته میشود تا در یک گروه با بیمارانی که بیماری مشابه شما را دارند، به اجرای موسیقی بپردازید یا بعنوان عضوی از این گروه، به موسیقی گوش داده و آرامش را تجربه کنید.
اگر برای جراحی یا وضع حمل در بیمارستان بستری هستید، موسیقی درمانی میتواند به شکل گوش دادن به موسیقی یا آوازهای دلخواهتان برای کسب آرامش و کاهش درد ناشی از عمل جراحی باشد.
کاربردهای موسیقی درمانی چیست؟
مطالعات و تحقیقات مختلف نشان دادهاند که موسیقی درمانی در پیشبرد آرامش، کاهش اضطراب و استرس و درمان افسردگی موثر است. مطالعه بر روی بیمارانی که به دلایل مختلف مثل سوختگی، بیماریهای قلبی، دیابت و سرطان در بیمارستان بستری بودهاند، نشان داده است که موسیقی درمانی به بیمارانی که از اختلالات و مشکلات عاطفی و احساسی رنج میبرند، اجازه می دهد تا بتوانند تغییرات مثبت ذهنی و خلقی در خود ایجاد نموده و در عین حال توانایی حل مشکلات را بدست آورند. در عین حال موسیقی درمانی در بیماران بستری در انستیتوی سلامت روانی هم بسیار موثر بوده است.
موسیقی درمانی به عنوان درمان مکمل برای توانبخشی بیماران باعث تقویت سطوح ارتباطی و هماهنگی جسمی شده و در افراد دارای اختلالات نورولوژیک و اختلالات گفتاری که دچار مشکلات روحی و جسمی نیز هستند، باعث بهبود عملکردهای ذهنی و جسمی میگردد. موسیقی درمانی در مراقبت از نوزادان ،حتی نوزادان نارس موثر و مفید بوده و برای اطفال و نوزادان تحت مراقبتهای پزشکی یا اعمال جراحی نیز بسیار قابل استفاده است. این درمان در اطفالی که دچار ناتواناییهای یادگیری یا اختلالات گفتاری و شنوایی هستند نیز ممکن است بسیار مفید واقع شود. موسیقی درمانی میتواند نیاز به دارو درمانی را در حین زایمان کاهش داده و بعنوان عامل مکمل در کنار بیهوشی در جریان اعمال جراحی و دندانپزشکی مورد استفاده قرار گیرد. موسیقی درمانی را جهت کاهش دردهای مزمن هم میتوان بکار برد.
با توجه به وسعت عملکرد موسیقی درمانی، نیاز به انجام تحقیقات رسمی برای تعیین تعداد افرادی از جامعه که میتوانند برای درمان بیماریهایشان از موسیقی درمانی کمک بگیرند، احساس میشود.
چگونه یک موسیقی درمانگر انتخاب کنیم؟ موسیقی درمانگرها بصورت خصوصی یا همراه با روانپزشکان و روانشناسان و به عنوان عضوی از گروه مشاورین توانبخشی فعالیت مینمایند و در حال حاضر حدود 5000 درمانگر از این نوع، در ایالات متحده آمریکا مشغول به فعالیتند. برای انتخاب درمانگر در این کشور، به افراد توصیه می شود مطمئن شوند که وی حتماً دوره موسیقی درمانی را در کالج یا دانشگاه طی کرده باشد همچنین باید مدارک ثبت شدهای از مراکز تأیید کننده موسیقی درمانگرها (MT-BC) یا از مراکز ثبت ملی موسیقی درمانگرها (RMT) یا مراکز تأیید موسیقی درمانگرها (CMT) و یا مراکز پیشرفتة تأیید موسیقی درمانگرها (ACMT) داشته باشد. به هر حال قبل از انتخاب یک موسیقی درمانگر سعی کنید با چند درمانگر صحبت کرده تا بهترین آنها را انتخاب نمایید.
برای درمان با این روش توجه به چه احتیاطاتی لازم است؟
موسیقی درمانی برای تمام افراد مناسب نیست. برخی از افراد ممکن است با این نوع درمان احساس اضطراب و برافروختگی بیشتری نمایند و بعضی هم ممکن است اصلاً به این درمانها پاسخ ندهند. اگر شما یک نشانه یا علامت خاصی دارید و تمایل دارید که با موسیقی درمانی معالجه شوید، ابتدا با پزشک خود مشورت نمائید تا وجود هرگونه مشکل پزشکی زمینهای خطرناک و جدی را در شما رد نماید.
منبع : سایت ملی طب مکمل ایران |
برای انجام هرکاری داشتن استانداردها و رعایت آن,
بهترین مدرک برای قضاوت و ارزشیابی خواهد بود . موسیقی درمانی به استفاده
ویژه از موسیقی اطلاق می شود که برای سلامت روحی و روانی, جسمانی, ایجاد
آمادگی و شادابی برای شروع به کار, برای توانبخشی, آموزش های خاص, مراقبت
از خود و یا رشد شخصیت مفید واقع می شود. موسیقی درمانی برای هر سن و سال و
هر مرحله ز مشکلات روانی در هر جامعه و مراکز درمانی خاص می تواند مورد
استفاده قرار گیرد. خلاصه اینکه باری هر موردی که بخواهد استفاده شود , هدف
این است که به افراد کمک کند تا بتوانند از همه توان خود استفاده کنند.
خدمات موسیقی درمانی بوسیله افراد با سابقه و معتبر در کار موسیقی درمانی
که عضو انجمن موسیقی درمانی هستند ارائه می شود. گرچه خدمات موسیقی درمانی
در بسیاری از مراکز درمانی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. ولی یک سری
از روش های استاندارد وجود دارد که باید توسط همه موسیقی درمان گرها, مورد
توجه قرار گیرد و به اجراء در آید. استانداردهای دیگری وجود دارند که در
ده مورد مختلف مطرح شده اند و به کار گیری آن در مورد افرادی که تحت
درمان موسیقی درمانی هستند, توصیه شده اند که این موارد عبارت هستند از:
موارد اعتیاد, توان بخشی معلولیت, مراکز آموزشی, مراکز درمانی, مراکز
روانپزشکی و رواند درمانی, ناتوانی های جسمانی و حرکتی, مراکز مشاوره, در
درمان خصوصی, در مراکز نگهداری سالمندان و در کارهای مربوط به ارتقاء کیفیت
سلامت شخص به پیوست شماره مربوط به رعایت اصول اخلاقی استانداردهای موسیقی
درمانی.
این استانداردهای موسیقی درمانی طراحی شده اند تا اینکه
به موسیقی درمان گرها و دست اندر کاران موسیقی درمانی جهت ارائه خدمات
موسیقی درمانی کمک کند تا اینکه کیفیت کار خود را ارتقاء بخشند. موسیقی
درمان گر ها از بهترین قضاوت های حرفه ای خود برای اجرای این استانداردها
استفاده خواهند کرد. از انجمن استانداردهای موسیقی درمانی برای درمان
بیماری ها و ناراحتی ها و همچنین از کمیته های خاص, مخصوص افراد جامعه
خواسته می شود که به صورت دوره ای این استانداردها را مورد بازبینی و نگرش
قرار دهند, تا اینکه این استانداردها همیشه به روز باشد. استانداردهای موسیقی درمانی بعنوان قوانینی اندازه
گیری کیفی خدمات, تعریف شده است . این استانداردها توسط انجمن موسیقی
درمانی آمریکا تهیه شده است . رعایت این استانداردهای کلی به عنوان
استانداردهای ویژه برای هر یک از موارد ده گانه موسیقی درمانی مطرح می
باشند. اینها به عنوان طرح های بیشتر استانداردهای کلی هستند و ارتباط
تنگنا تنگ با آنها دارند. این ارتباط نزدیک انعکاسی از شمارش سیستمی است که
از طریق این مدارک مورد استفاده قرار می گیرد. این مقاله ابتدا
استانداردهای عمومی که می بایست برای انواع موسیقی درمانی بکار رود,
مورد بررسی قرار گرفته, استانداردهای موسیقی درمانی در دنیا و در صورت وجود
استاندارد موسیقی درمانی در ایران به تبیین أن می پردازد..
در ارائه خدمات موسیقی درمانی, موسیقی درمانگرها یک روش عمومی که شامل :
1 ) ارجاع و پذیرش
2 ) برآورد
3 ) برنامه ریزی برنامه
4 ) اجرا و انجام
5 ) مستند سازی
6 ) پایان خدمات ( نتیجه گیری ) را پیگیری می نمایند . موسیقی درمانی
عبارت است از استفاده خاص از موسیقی در خدمت به افراد با نیازهای متفاوت
بهداشت روحی فیزیکی توانبخشی آموزش اختصاصی مراقبت از خود یا رشد شخصی .
منبع :انجمن درمانگران ایران
موسیقی درمانی چیست؟ اصوات
موسیقی به علت برخورداری از بار هیجانی و عاطفی تاثیرات عمیقی بر روحیات
شخصیت و پرورش عواطف انسانی می گذارند و در تعدادی از شاخه های طب جایگزین
مانند طب سوزنی هومئوپاتی و آیورودا نقش عمده ای در درمان دارند. امروزه
به علت نگرش علمی و روش مند به موسیقی در درمان امراض موسیقی درمانی به
عنوان رشته ای مستقل مورد توجه قرار گرفته و در حکم روشی مکمل برای
درمانهای رایج پزشکی تعریف شده است که منظور از آن استفاده تجویز شده از
تحریکات موسیقایی یا فعالیتهای آن برای کاهش ناتوانی و بیماری و تغییر
حالات ناسازگار از طریق توانبخشی توقف و درمان علائم بیماری است که زیر نظر
پرسنل آموزش دیده صورت می گیرد. در این رشته موسیقی به عنوان ابزار و
موسیقی درمان گر به عنوان فرد متخصص در برخی از بیماری ها شرایطی را (با
توجه به شدت آن بیماری) ایجاد می کنند که می تواند بیمار را در یک روند
مثبت صعودی درجهت کاهش استرس ها و ارتقا سلامت قرار دهد و این شرایط ممکن
است متناسب با جنس و سن بیمار و شدت بیماری در امراض مختلف متفاوت باشد. در مورد کارکرد موسیقی در پزشکی
پژوهش های گوناگون و معتبری صورت گرفته است که تعدادی از آن ها بر روی
علائمی چون ضربان قلب، فشارخون، دردهای گوناگون، تنفس، واکنش های پوستی،
هورمونهای آدرنالین، پرولاکتین، کورتیزول، امواج مغزی، کتکولامین ها،
استروئیدها، الکترومیوگراف، عوارض جانبی داروها، مدت استفاده از داروها و
مدت بستری بودن و بسیاری موارد دیگر متمرکز بوده است. به طور کلی اهداف درمانی این پژوهش های موسیقایی را می توان در هشت محور عمده خلاصه کرد : 1. پیشگیری، آموزش و یادگیری علاوه بر تاثیرات درمانی یادشده موسیقی می تواند برای ارتقا برخی از فاکتورهای رفتاری در افراد سالم موثر واقع شود. مثلاٌ
در صنعت از دوش موسیقی برای افزایش بازده تولید و آرامش روانی کارکنان
استفاده می شود. تاثیرات انواع موسیقی بر فرایندهای حافظه یادگیری، دقت،
ادراکات حسی، سیستم عصاب حرکتی و … نمونه هایی از این مقوله اند. پژوهش های
انجام شده درباره حس آمیزی رابطه متقابل تاثیرات روانی برخی از نت ها و
گامهای موسیقی را با رنگهای مختلف آشکار می سازد. مثلاٌ روان پزشکان رنگ
قرمز را به گام دوماژور و رنگ سبز مایل به آبی را به گام لاماژور نسبت داده
اند. موسیقی
در زمینه شناخت و کمک به رفع مشکلات رفتاری نیز کاربرد فراوانی دارد و این
تغییرات رفتاری خاصه در سنین رشد و کودکی حائز اهمیت است. علت این تاثیر
گذاری این است که هنر به طور کلی و در این جا موسیقی با توجه به بار عاطفی
آن به عنوان نوعی وسیله تخلیه روانی به کار برده می شود و کودکانی که دچار
تنش و فشار روانی هستند با برون فکنی فشارها و هیجانات از طریق موسیقی، به
حد مطلوب هیجان و آرامش دست می یابند. به استثنای مواردی که مشکل کودک
ریشه جسمی یا ارگانیک (اندامی) دارد تاثیر موسیقی در رفتار کودک در مقایسه
با سایر شیوه های دیگر از جمله دارو درمانی موفق تر بوده و بیش از هر روش
دیگری در تعدیل رفتارهای کودک موثر است اگر چه در مورد نقصهای ارگانیک نیز
نقش موسیقی را نباید از نظر دور داشت. مهم
ترین ویژگی ازتباطی موسیقی جنبه غیر کلامی آن است که می تواند در درمان
اهمیت اساسی داشته باشد. موسیقی واسطه با ارزشی برای ایجاد ارتباط مجدد با
واقعیت در مورد افرادی است که از واقعیت و اجتماع بریده اند(بیماران
اسکیزوفرنی). موسیقی، نوعی محرک احساسی قوی و تجربه ای چند حسی است :
تحریک شنوایی از طریق اصواتی که شنیده می شوند تحریک لمسی از طریق
ارتعاشاتی که قابل احساس هستند و نیز تحریک بینایی توسط اجرای زنده آن.
مثلاٌ کسب موفقیت در فعالیتهای موسیقایی می تواند احساس ارزش فردی را تقویت
کند. به علاوه موسیقی به عنوان انتقال دهنده اطلاعات انتقال دهنده تقویت
کننده ها و زمینه ای برای یادگیری و انعکاس مهارتها نیز می تواند مورد
استفاده قرار گیرد. مهارت های لازم بررسی
علمی هر پدیده در جهان منوط به شناخت اجزا عناصر تشکیل دهنده و نسبتهای
لازم و متعادل در میان آنها و نیز بررسی طرز قرار گرفتن هر یک از اجزا و
نسبت روابط و وظایف آنها با یکدیگر است . در مبحث موسیقی درمانی که دو جنبه
موسیقایی و پزشکی درآن مطرح است داشتن اطلاعاتی جامع برای درک و دریافت
موسیقی روان شناسی موسیقی، تئوری موسیقی، تاریخ موسیقی و همچنین شناخت دقیق
جوانب مختلف جسمی و روانی انسان از دیدگاه علوم فیزیولوژی (کارکرد صحیح
اجزای بدن) و پاتولوژی (آسیب شناسی) برای «موسیقی- درمانگر » الزامی است. علاقه
و اشتیاق یه کار و پذیرش مسئولیت حرفه ای از تعهد نسبت به این رشته احرتام
ره حقوق درمان جویان و داشتن روحیه تحقیق از ویژگی های مهم یک «موسیقی
درمانگر» است. بنابراین او باید مهارت های تکنیکی و تفسیری پیشرفته را حد
افل در یک وسیله اجرای موسیقی بداند و در توسعه و گسترش روابط بین افراد از
طریق فعالیتهای موسیقایی مهارت کامل داشته باشد. از
طرفی چون ریشه و پایه تمام بحثهای روان شناسی به نوعی به مغز و اعصاب
مربوط می شود و با توجه به این که فرایند درک موسیقی در مغز انسان صورت می
گیرد ضرورت بحث عصب شناختی پیرامون موسیقی آشکارتر می شود . موسیقی می
تواند از طریق ایجاد تحریکاتی در قسمتهای مختلف سیستم عصبی به طور وسیعی بر
بسیاری از اعضا و اندام های انسان از نظر ادراکات حسی و کارکردهای عملی
موثر واقع شود و باعث پویش جسم و روان انسان در حالت سلامتی و بیماری گردد. تکنیک ها و روشهای موسیقی درمانی شنیدن
موسیقی به طور غیر فعال / در این روش بیش تر بیماران موسیقی دلخواه و
انتخابی خود را می شنوند و در مواردی می توانند از هدفون استفاده کنند و
اجازه دارند صدای ضبط را کنترل و نوار را دستکاری کنند. کاهش
درد اضطراب و استرس ناشی از بیماری و استفاده کمتر از داروهای بی حسی و یا
کاهش عواض جانبی داروها و در نهایت کوتاه کردن مدت استفاده از دارو و
بستری شدن از هدفهای عمده درمانی در این روش است. انتخاب موسیقی مورد علاقه
بیمار بر اساس تجربیات، روحیات، منش و خلق و خوی وی معمولاٌ با برانگیخته
شدن خاطراتی همراه خواهد بود که قبلاٌ تجربه شده و تهییج این خاطرات خود
موجب تحریکاتی هیجانی در سطح سیستمهای خود آگاه و ناخود آگاه عصبی و مغزی
می شود و پی آمدهای مختلفی را بر جای خواهد گذاشت که باید توسط متخصص این
رشته- یعنی «موسیقی درمانگر»- تا رسیدن به هدف نهایی پیگیری و کنترل شود و
تداوم داشته باشد. 2. همکاری فعال در فعالیتهای موسیقایی : در
این روش بیماران برای هماهنگی های عضلانی و تنفسی به انجام تمرینات مناسب
ریتمیک می پردازند و از موسیقی برای حرکات بدنی، خواندن و نواختن استفاده
می کنند. مثلاٌ سازهای بادی برای افزایش گنجایش ششها مورد استفاده قرار می
گیرند. در این روش از ریتم و سبک موسیقی مناسب با نیازهای بیماران استفاده
می شود. به عنوان مثال موسیقی محرک مانند دیسکو برای حرکات قوی و موسیقی
آرام مانند والس برای انجام حرکات روان و سیال به کار می روند و در موارد
دیگر به تمرین تمرکز بر روی عناصر و اجزای موسیقی از طریق شنیدن توصیه شده
است. هدفهای عمده درمانی که از این روش حاصل شده عبارتند از : کاهش درد
همراه با حرکات ریتمیک، افزایش توانایی های حرکتی، افزایش قدرت و مدت حرکت
در نارسایی های عضلانی، افزایش گنجایش تنفسی و نمونه های متعدد دیگر. 3. موسیقی و مشاوره : در
این روش از موسیقی برای بحث و گفت و گو و یاد آوری خاطرات بیماران به
منظور افزایش مکالمه مثبت و ارتباط نزدیک با یکدیگر استفاده شده است. ترغیب
بیشتر بیماران به شروع گفت و گو و بحثهای موسیقایی و سخن گفتن پیرامون هر
چیزی- جز بیماری- بر تحمل و سازگاری بیماران با شرایط بیمارستانی می
افزاید. هدف عمده این روش کاهش استرسها، نگرانی ها، ترسهای ناشی از بیماری و
جراحی و افزایش ارتباطات بین فردی و ایجاد آرامش و امیدواری در بیماران
است. 4. موسیقی و رشد : در
این روش عمدتاٌ از موسیقی به عنوان محرکی تقویت کننده استفاده می شود و با
آن افراد مختلف مخصوصاٌ کودکان را به انجام تمرینات موزیکال ترغیب می کنند
که تقویت رفتارهای خاص خودیاری و یادگیری می انجامد. هدف عمده این روش
افزایش یادگیری و توان بخشی بیماران و جلوگیری از واپس روهای رشدی است. 5. موسیقی و محرک : در
این روش موسیقی برای تقویت حواس بینایی، لامسه و شنوایی به کار می رود و
غالباٌ با فعالیتهای خوشایندی همراه می شود و تحریکهای شنوایی و لامسه را
فراهم می کند. در مواردی نیز در این روش از نمایش برای هدایت تصویر و تخیل
بیماران استفاده شده است. این روش ضمن داشتن کارایی در درمان بیمارانی که
دچار نقیصه های حسی و حرکتی هستند تاثیر بارزی در کاهش افسردگی و اضطراب
معلولین دارد. 6. موسیقی و بازخورد زیستی : در
این روش از موسیقی برای تقویت پاسخهای فیزیولوژیک استفاده می کنند و
موسیقی را بازخوردهای زیستی بیماران همراه می نمایند و پاسخهای مطلوب را در
آنان افزایش می دهند و به این ترتیب از ناراحتی های فیزیولوژیک می کاهند.
برای مثال موسیقی را همراه با تنفس ریتمیک عمیق و یا حرکات سیبک سازه در
کاهش فشار خون، تنش های عضلانی، تشنجهای صرعی و دردهای میگرنی به کار گرفته
اند. 7. موسیقی و فعالیتهای گروهی : در
این روش بیماران در فعالیتهای گروهی موسیقایی مانند شنیدن، خواندن و
نواختن شرکت می کنند و ارتباط مثبت بین افراد و احساس بهبودی افزایش می
یابد و متقابلاٌ احساس ناشی از دیدها و بیماری های مانند افسردگی و اضطراب
کاهش پیدا می کند. شرکت در کنسرتهای موسیقی درخواست آهنگاهای مورد علاقه
اجرای موسیقی فی البداهه به طور گروهی و همچنین بحث های گروهی درباره
موسیقی و تاثیر مثبت این فعالیتها از جمله مواردی است که گزارش شده است .
2. کاهش دردهای گوناگون پزشکی و دندان پزشکی
3. کاهش تنش ها و نگرانی های ناشی از جراحی آسیبها و بیماریها
4. توان بخشی بعد از جراحی آسیب ها و تصادفات
5. کاهش خستگی حاصل از تنوس های عضلانی (گرفتگی های عضلانی ) و کارکرد ماهیچه
۶. کاهش عوارض جانبی دارو ها
7. کاهش مدت استفاده از دارو ها
8. کاهش طول مدت درمان و بستری بودن
منبع :انجمن درمانگران ایران
تقریباً روزی نیست که در معرض رسانههای جمعی، پخش صوت و
یا رایانه در معرض موسیقی قرار نگیریم، و البته معمولاً بدون انتخاب و
بدون شناخت از تأثیرات ژرف و شگرف. و این در حالی است که، کمتر کسی موسیقی
را بعنوان ابزاری حساس با تأثیرات ذهنی و بدنی عمیق میشناسد و از آن کمتر،
کسانی که رژیم موسیقایی مناسب حال خود را بشناسند و به کار گیرند. از دیر باز، موسیقی حین مناسک مذهبی، کار کردن،
آیینهای درمانی، جشنها و مراسم اجتماعی به کار گرفته میشد و فقط در چند
سده اخیر است که موسیقی به صورت یک فعالیت علمی مستقل در آمده است. استفاده از موسیقی در جهت تأمین و ارتقا سلامت آن هم
در عصری که انسان بیش از همیشه نیاز به تأمینهایی برای مقابله با
استرسهای بسیار متنوع و پیچیده جهان نو دارد، راهی است برای پیوند دوباره
موسیقی به نیازهای بنیادین و غنیتر نمودن سبک زندگی. به اعتقاد گاستن (1962)، مهمترین عناصر تشکیل دهنده
موسیقی عبارتند از : ریتم(ضرباهنگ) و ملودی(آهنگ)، که آهنگساز از طریق آنها
ایدهها و احساسات خود را منتقل میکند. در انتخاب موسیقی مناسب برای هر فرد و هر جمعیت،
میتوان به عناصر ساختاری موسیقی توجه کرد. در یک برخورد تحلیلی میتوان به
اثرات روان شناختی ریتمها، ملودیها، فرم و ارکستراسیون (انتخاب سازها)
موسیقی پرداخت. در برخی موسیقیهای عوامانه و بازاری ممکن است تأثیرات برخی
عناصر، متضاد برخی دیگر باشد. مثلاً یک ریتم تند و انرژیزا با یک ملودی و
آواز محزون همراه شده و از همین رو میتواند شنونده را دچار احساس سردرگمی
و کلافهگی نماید. اما، در بررسی ترکیبی و کل نگرانه موسیقی، به ایدهها و
احساسات حاصل از آن توجه میشود، به این تأثیر «تم» گفته میشود. این
مقوله را در موسیقی درمانی «تم درمانی» نامیدهایم. طبق یک بررسی متاانالیز، که توسط استندلی و همکارانش
(1992) بر روی 55 پژوهش تجربی موسیقی درمانی انجام شده است، هفت روش عمده
موسیقی درمانی عبارتند از: 1) شنیدن موسیقی غیرفعال همان گونه که ملاحظه مینمایید، نخستین و عمدهترین روش
موسیقی درمانی، شنیدن موسیقی غیرفعال(Passive Music Therapy) میباشد، که
در این روش درمانگر بر حسب نوع اختلال به تجویز یک موسیقی خاص میپردازد. * ملاکهای تجویز موسیقی برای تجویز موسیقی نمیتوان ملاکهایی دقیق و کمی قائل
شد و با یک سری دستورالعملها و پرسشهای محدود به طور قاطع، موسیقی
اختصاصی یک فرد، یک بیماری و یا یک سیستم حیاتی را تعیین نمود، زیرا مانند
دیگر درمانهای بالینی، نیاز به مهارت بالینی در شناخت تفاوتهای فردی،
مسایل فرد و البته ارائه برنامه موسیقایی مناسب توسط موسیقی درمانگر دارد. در تجویز موسیقی به طور سنتی، شناخت طبع فرد یا حتی
طالع او در نظر گرفته میشود ولی در روشهای جدید بیشتر از شرح حال بالینی،
شناخت رگههای شخصیتی فرد و مشکلات جسمی و روانیاش استفاده میشود. برخی
موسیقیها ممکن است تداعیگر تجربیات و هیجانات خاصی برای فرد باشد و یا با
برخی زمینههای فرهنگی ارتباطی عمیق داشته باشد ولی صرف نظر از این
شرطیشدگیها، موسیقی زبانی بسیار انتزاعی، جهانی و غیر شرطی برای ارتباط
بالینی است، چرا که روشهایی که با زبان سر و کار دارد - هر کلمهایی، هر
جملهایی و هر متنی - تداعیها و تأویلهای خاص خود را در هر زبان، هر
فرهنگ و هر فرد دارد. نخستین بار افلاطون فیلسوف یونانی، در کتاب «جمهور» به
طبقهبندی تمها پرداخت. وی مقام میکسولیدین را حزین، مقام دورین و فریژین
را محرک و مقام لیدین را نشاطآور تعریف نمود. سپس در سال 1918 اواسیلیوس،
تمها را به چهار گروه تقویتی tonic، محرک simulative، آرامبخش sedative،
خوابآور narcotic، طبقهبندی نمود. در ایران نیز برای نخستینبار، زاده
محمدی(1381) براساس حالتهای روانشناختی و تأثیرات عاطفی، تمهای موسیقی را
به هفت گروه زیر طبقهبندی نمود: 1) تمهای آرام ساز Relaxation Themes بنابراین تعریف تم درمانی در واقع تجویز موسیقی براساس
تم و تأثیر احساسی و شناختی موسیقی است. در زیر به ویژگیهای موسیقایی و
روانشناختی هر یک از تمهای بنیادین و موارد عمومی تجویز آنها اشاره
میشود. * تمهای آرام ساز *تمهای جسمانی ساز
* شیوههای موسیقی درمانی
2) شرکت در برنامههای فعال موسیقی
3) موسیقی و مشاوره
4) موسیقی و موضوعات تحولی و آموزشی
5) موسیقی و تحریک
6) موسیقی و بازخورد زیستی
7) فعالیتهای گروهی موسیقایی
* تم درمانی چیست؟
2) تمهای خلق ساز Mood - Making Themes
3) تمهای جسمانی ساز Somatization Themes
تمهای
آرام ساز دارای ریتم و ملودی ساده و یکنواخت بوده و حداقل القای خلق را
دارا میباشند. تحریک کننده و مهیج نیستند. به عبارت دیگر، از لحاظ هیجانی و
عاطفی خنثی هستند. تأثیرات روانی حرکتی در آنها اندک بوده و بیشتر در سطح
شناخت اثر میگذارند.
در موسیقی غربی، آثار بسیاری به ویژه در
موسیقیهای الکترونیک مانند بسیاری از آثار کیتارو، ونجلیس و قطعات
ارکسترهای پاپ مانند جاز ملایم، دارای تم آرامبخش هستند. بسیاری از تک
نوازیها نیز تأثیر آرامبخش دارند. برخی از آثار کلاسیک غربی و به ویژه
سبکهای لاروک(هرچند دارای تنوع در ریتم و ملودی و دینامیک هستند) نیز
مناسب میباشند.
موسیقی دستگاهی ایران، به دلیل القا خلق جندان مناسب
این کار نیست، اما از این میان، برخی از قطعات ماهور تم آرامبخش دارند.
موسیقیهای آرام ساز برای مطالعه، رانندگی(به ویژه در مسیرهای پر ترافیک) و
محل کار میتواند مفید باشد.
یکی از تقسیمات فرعی تمهای آرام ساز،
تمهای خلسه ساز Trance - Making Themes است. از آنجا که خلسه در واقع نوعی
آرامش پیشرونده و نابتر است، این تمها نیز آرامشی عمیقتر و نابتر را
ایجاد میکنند. تمهای خلسه ساز، ضمن دارا بودن ویژگیهای تمهای آرام
ساز، با محدود کردن میدان توجه، تأثیر بر امواج مغزی و کاهش ضربان قلب و
تنفس، حالتی از سبکی و خلسه به همراه آرامش عمیق را ایجاد میکند، به همین
دلیل مناسب رانندگی و مطالعه نمیباشند و از آن میتواند برای کاهش اضطراب،
بیخوابی و ایجاد حالت هیپنوتیزم، آرام سازی و تمرینات مراقبه استفاده
شود. چنین تمی را در آثار کلاسیک غربی، در سبک امپرسیونیسم که گونهای
ابهام و تعلیق را ایجاد میکند، میتوان دریافت. همچنین موسیقیهای
سماعی(دف همراه ساز) که ریتمی یکنواخت و یا چرخشی دارند، برای ایجاد خلسه
مناسبند. این آثار را تمهای خلسه ساز نمایشی نامیدهایم.
* تمهای خلق ساز
این
تمها دارای ریتم و ملودی غنی و متنوع هستند به طوری که منجر به القای
خلقهایی همچون غم Blue یا سرخوشی Elation میگردد. بسیاری از قطعات موسیقی
اصیل ایرانی دارای چنین ویژگی هستند. با شنیدن این تمها، یک حالت خلقی،
بسته به نوع و شرایط روانشناختی شنونده، ایجاد میگردد. موسیقی اغلب
فیلمها نیز دارای ویژگیهای خلق ساز میباشد.
تمها خلق ساز در سطح
هیجان عمل میکنند. این تمها دارای طیفی وسیع از آرام ساز تا جسمانی ساز
هستند. کرانه آرام ساز آنها دارای حالتی خلسه ساز و کرانه جسمانی ساز آنها،
تمهای نمایشی را به وجود میآورند.
این
تمها دارای ریتم و ملودی بسیار متنوع و اغلب دینامیک قوی و تمپوی تند
بوده، به طوری که شنونده را به انجام حرکات بدنی وا میدارد. تأثیرات روانی
حرکتی و اتونومیک آنها بالاست. این تمها در سطح بدن عمل میکنند.
در
استفاده از این تمها باید به عامل زمان و شرایط روانشناختی شنونده توجه
گردد. به طوری که یک تم جسمانی ساز به هنگام خواب ممکن است علاوه بر
بیخوابی منجر به سردردهای تنشی گردد.
یکی از تقسیمات فرعی این تم،
تمهای نیرو ساز Force - Making Themes میباشد که در آنها، عامل ریتم و
دینامیک اهمیت ویژهای دارد و اغلب برای فعالیتهای ورزشی مناسب است. از
دیگر تقسیمات فرعی تمهای جسمانی ساز، تمهای نمایشی Hysteroid Themes
میباشد که در واقع یک تم ترکیبی است، زیرا دارای عناصری از تم خلق ساز
میباشد. انواع موسیقیهای شش هشتم ایرانی، راک و ... دارای چنین حالتی
هستند. یکی از کاربردهای تمهای جسمانی ساز، در صورت استفاده مناسب، تخلیه
هیجانات است.
منبع :انجمن درمانگران ایران
ارتباط بین سلامت انسان و موسیقی قرنها مورد بحث بوده
است . خاصیتهای درمانی موسیقی نه تنها فرایند های فیزیولوژیکی ، بلکه سیستم
سایکو نورو-ایمونولوژیک را نیز تحت تاثیر قرار میدهد . درد اخطاریست که میگوید بدن ما از بعضی صدمات رنج میبرد
. پذیرفته شده ترین تعریف متعلق است به Melzack & Wall که درد را
بعنوان * یک تجربه عاطفی و حسی ناخوشایند مربوط به آسیب واقعی یا بالقوه
بافت * تعریف کرده اند . Honington & Kiff درد را با داشتن ۳ جزء
فیزیکی ، عاطفی و عقلی ، توصیف کرده اند .در نظر گرفتن جزء حسی درد ، به
تنهایی ، فقط قسمتی از مشکل را حل میکند . *نتیجه گیری و نتایج تحقیق :
عوامل روانی نقش مهمی را در
درد ایفا میکنند . عوامل مشارکت کننده عبارتند از : فاکتورهای فرهنگی ،
آستانه درد ، تجربه های قبلی درد ، اهمیت موقعیتها ، احساس تسلط بر درد ،
اضطراب و ...
مطالعات آزمایشگاهی ، بطورپیوسته اشاره میکنند که وجود
اضطراب اهمیت زیادی در بروز درد دارد . Lepanto دریافت که زمانیکه فرد بر
موقعیت تسلط دارد ، درد راحتتر تحمل میشود و افزایش اضطراب آستانه درد را
پایین میآورد .
تحقیق روی موسیقی و درد
Rider بیان میکند که موسیقی
هایی که باعث آرامش میشوند ( موسیقی های آرام ) ، برای شرایط دردناک
مفیدترند تا موسیقی های محرک . این می رساند که موسیقی با ریتم آرام
میتواند به بدن و ذهن آرامش ببخشد . Bailey پیشنهاد میکند که موسیقی ممکن
است از طریق تقویت آرامش ، تغییر خلق و احساس تسلط بر موقعیت ، درد و رنج
را درمان کند .
* ترکیب موسیقی و فیزیوتراپی
اعمال
فیزیوتراپی که باعث از بین رفتن درد میشوند ، بطور اولیه تکنیکهای
modulation حسی هستند و عمدتا جنبه فیزیکی درد را درمان میکنند .
فیزیوتراپی مرسوم ، یک درمان فیزیکی است که هدفش بهبود کیفیت مراقبتهای
بهداشتی میباشد . بهر حال ، ما باید بدنبال دستیابی به روشهایی کلی تر و
همه جانبه برای درمان باشیم . ترویج موسیقی بعنوان جزئی از درمان ، نه تنها
ابعاد روانشناختی درد را مورد توجه قرار میدهد ، بلکه ما را قادر میسازد
که دیدگاهی جامعتر در مراقبت از بیمار داشته باشیم .
مهار درد با رسیدن
دو تحریک حسی بطور همزمان به مغز افزایش می یابد . Melzack & Wallفکر
میکردند که سلولهای بینابینی T در سیستم عصبی مرکزی تحت تاثیرعوامل زیادی
قرار میگیرند . استفاده از موسیقی ، همانگونه که منجر به آسودگی و کاهش
میزان ترس و افسردگی میگردد ، مهار درد را نیز افزایش می دهد . بعلاوه ،
تمرکز کاهش یافته و خاطره های ناخوشایند قبلی محو میشوند . در همین زمان
ارتباط بین بیمار و درمانگر بهبود می یابد . مدل ترکیبی همچنین می تواند
سیکل درد را قطع کند . سیکل درد با قرار گرفتن در فشارهای عصبی و ترس ،
قویترمیگردد . علاوه بر این ، موسیقی موجب افزایش اندورفین ها در مغز شده
که خود باعث تغییر خلق می شود و نهایتاً در تقابل با رفتارهای منفی عمل می
نماید . بنا براین موسیقی موانع و سدها را برمیدارد و اجازه می دهد که
تکنیکهای رفع درد در درمان فیزیوتراپی از اثر بیشتری برخوردار باشد .
روشن
است که این شروع یک استفاده وسیع و بسیار مفید از موسیقی بعنوان یک وسیله
در حوزه فیزیوتراپی می باشد ؛ خصوصاً در مواردیکه مشکل بیمار درد و اضطراب
است . موسیقی می تواند در میزان بهبودی کمک کننده بوده و بنابراین در ذخیره
وقت و هزینه موثر باشد . تغییرات معنی داری در تجربه درد توسط بیمار در
اولین روز درمان دیده شد . گروه مورد آزمایش که هم فیزیوتراپی و هم موسیقی
برای درمانشان استفاده شد ، در روز بعد از درمان ، درد خیلی کمی را گزارش
کردند . بعلاوه گروه مورد آزمایش در روز چهارم شروع درمان ، بطور معنی داری
شدت درد کمتری را حس می نمودند . با ناباوری دیده شد که بیماران نه تنها
آرام می شوند ، بلکه رفتار منفی آنها کاهش یافته و در شرایط خاص ، رفتار
مناسب و بهتری از خود نشان می دهند .
مدل ترکیبی فقط منحصر به یک جنبه
از درد نیست ، بلکه راههای مناسبتر دسترسی به درمان جامع را هم ممکن می
سازد . صدا و موسیقی خاص ، اثر ترکیبی بسیار بیشتری نسبت به سایر تکنیکهای
sensory - module دارند . ترکیب موسیقی با فیزیوتراپی ممکن است تمام انواع
درد را تحت تاثیر قرار دهد که تغییر رفتار را در همان زمان ، ممکن و
نتیجتاً باعث ایجاد احساس بهبودی در بیمار می گردد .
منبع :انجمن درمانگران ایران