سنجش تراکم استخوان یا دانسیتومتری استخوان نام روشی است که با استفاده از آن میتوان سفتی و سختی و درجه محکم بودن استخوان های بدن را تعیین کرد. برای سنجش تراکم استخوان راه های متفاوتی وجود دارد ولی رایج ترین روش آن استفاده از روش DEXA است.
DEXA که مخفف عبارت Dual Energy X-ray Absorptiometry است روشی است که از اشعه ایکس برای سنجش تراکم استخوان استفاده میکند. در این روش از دو منبع، اشعه ایکس به سمت استخوانی که قصد سنجش تراکم آن را دارند فرستاده میشود. مقداری از اشعه توسط استخوان جذب شده و مقداری از آن از استخوان عبور کرده و از سمت دیگر بدن خارج میشود. مقدار هر کدام از این دو اشعه بعد از خروج از بدن توسط یک گیرنده اندازه گیری میشود. هرچه تراکم استخوانی بیشتر باشد ( به این معنی که خلل و فرج و فضاهای خای ریز داخل استخوان کمتر باشند) مقدار بیشتری از اشعه ایکس را جذب کرده و اجازه عبور اشعه کمتری را میدهد و مقدار اشعه کمتری به گیرنده میرسد. اشعه دریافتی به توسط گیرنده یا دتکتور Detector به یک کامپیوتر رفته و در آنجا مقیاس مقدار اشعه به مقیاس میزان تراکم استخوان تبدیل میشود. استفاده از دو منبع اشعه ایکس به منظور دقیقتر کردن اندازه گیری است.
دانسیتومتری یا سنجش تراکم استخوان چگونه انجام میشوددو نوع دستگاه اسکن برای سنجش تراکم استخوان وجود دارد. اسکنر های مرکزی و اسکنر های محیطی. در دستگاه های اسکنر مرکزی تراکم استخوان های مرکز بدن یعنی ستون مهره و لگن بررسی شده و در دستگاه های اسکنر محیطی تراکم استخوان های محیطی تر مانند مچ دست، مچ پا و انگشتان بررسی میشود. در
اسکنر های مرکزی ابتدا بیمار بر روی تخت دستگاه به پشت دراز میکشد. از او
خواسته میشود که در حین انجام تست بیحرکت باشد. سپس دتکتور یا اسکنر
Scanner دستگاه بر روی قسمتی از بدن که قصد اندازه گیری تراکم استخوان آن
را دارند قرار گرفته و یک منبع اشعه ایکس پرتو را به سمت استخوان هدف
میتاباند. این استخوان معمولا ستون مهره یا مفصل ران در ناحیه لگن است. این استخوان ها محل هایی هستند که بیش از بقیه استخوان ها بر اثر پوکی استخوان دچار شکستگی میشوند. اسکن یا سنجش تراکم حدود 20-10 دقیقه به طول مینجامد. سنجش تراکم استخوان چه کاربردی دارداز این روش تصویربرداری بیشتر در کسانی استفاده میشود که در معرض خطر ابتلا به استئوپروز یا پوکی استخوان هستند. پوکی استخوان در ابتدا هیچ علامتی ندارد ولی میتواند موجب افزایش احتمال خطر شکستگی استخوان شود. پس در افراد زیر توصیه میشود که از تست دانسیتومتری استخوان یا سنجش تراکم استخوان استفاده شود
|
|
منبع : ایران ارتوپدی
تراکم سنجی استخوان جهت اندازهگیری محتویات معدنی استخوان استفاده میشود و این اندازهگیری کاهش توده استخوانی را بخوبی نشان میدهد.
تراکم سنجی استخوان جهت تشخیص پوکی استخوان و تعیین ریسک شکستگی استخوان بسیار مفید است. اغلب روشهای اندازهگیری مواد معدنی استخوان bone mineral density (BMD) بسیار سریع و بدون درد میباشد.
روشهای در دسترس BMD شامل DEXA و استفاده از x،CT-Scan ستون فقرات، مچ دست، بازو و یا ساق پا (Quantity CT or (QCT ، Osteo CT، و یا Ultrasoundمیباشند.
برای mass screening purposes (اهداف غربالگری عمومی) یک نوع روش رسپتومتری قابل حمل و پرتابل وجود دارد. در این روش از یک وسیلهDexa x-ray یا واحدquantitative ultrasound استفاده میشود. هر دو نوع این آزمایشات موبایل، مچ دست انگشتان یا پاشنه پا را مورد آزمایش قرار میدهد.
روشهای موبایل دانسیتومتری دقت تکنیکهای ثابت و غیر موبایل را ندارند چون تنها یک استخوان را مورد آزمایش قرار میدهند.
استخوانی که مواد معدنی خود را از دست داده ضعیف میشود و احتمال شکستگی بالایی دارد وbone densitometry قبل از شکستگی و احساس ضعف در استخوان این کاهش را نشان میدهد.
DEXA رایجترین روش دنسیتومتری است. این روش بیدرد بوده و احتیاج به هیچ تزریق، روش تهاجمی، مسکن یا رژیم خاص و مراقبتهای ویژه ندارد.
در طی این آزمون بیمار روی تخت دراز کشیده و سیستم قسمتهای مورد نظر بدن را اسکن میکند (به طور معمول مهرههای پایینی ستون فقرات و لگن) مدت زمان اسکن تنها چند دقیقه است. اشعه x مورد استفاده در DEXAکمتر ازChest x-ray است. دانسیته استخوانی هر بیمار با نمودار افراد سالم مقایسه میشود و نتیجه اعلام میشود.
روش جدید اندازهگیری استئوپروز استفاده از اولتراسوند است. سیستم اولتراسوند اندازهگیری مواد معدنی استخوان، بسیار کوچکتر و ارزانتر ازDexa است و زمان انجام این کار حدود 1 دقیقه میباشد.
مزایای استفاده از اولتراسوند دنسیتومتری1- هیچ اشعه یونسازی وجود ندارد
2- امکان تکرار تصاویر ناحیه مورد نظر
3- مشخص شدن میزان مواد معدنی ناحیه مورد نظر(Region of interest (ROI به همراه حدود هندسی آن
4- دقت 5/0%
5- کنترل اتوماتیک درجه حرارت برای معتبرترین اندازهگیری
6- کالیبراسیون دقیق و کنترل داخلی
7- سرعت بالای آزمون 3ms
8- نمایش رنگی تصاویر برای ارزیابی بهتر دانسیته
9- قیمت کم نسبت به تجهیزات DEXA
10- ذخیرهسازی تصاویر بیماران برای مدت طولانی به منظور پیگیری
11- دسترسی آسان به تصاویر برای اپراتور
12- ضبط تصاویر پاشنه
13- مقایسه بین چندین تصویر
DEXA equipment
دو نوع سیستمDEXA وجود دارد: وسیله مرکزیCentral device و فرعیPeripheral device.Central DEXAدانسیته استخوانی را در استخوانهایhip (لگن) و مهرهها اندازه میگیرد در حالیکهPeripheral device دانسیته را در مچ دست و پاشنه و انگشتان اندازهگیری میکند.
سیستم مرکزی در بیمارستان و مراکز پزشکی استفاده میشود در حالیکه پریفرال در داروخانهها و مراکز موبایل پزشکی قابل استفاده است.
Central یک میز تخت و بزرگ و یک بازو آویزان دارد که بازو به جلو و عقب قابل حرکت است و بنابراین تخت میتواند به عنوان تخت درمان یا صندلی آزمایش برای بیماران ویژه استفاده شود.
Peripheral device فقط 30 کیلوگرم وزن دارد و شامل یک جعبه متحرک است که فضایی برای قرارگیری با جهت تصویربرداری دارد.
سیستمDEXA یک بیم اشعه باریک و غیر قابل رؤیت اشعهx با دز کم دارد و انرژی را به سمت استخوان میفرستد. اشعهx در دو انرژی با دو پیک مجزا وجود دارد یک پیک به طور عمده بوسیله بافت نرم جذب میشود و دیگری بوسیله استخوان. میزان جذب شده بوسیله بافت نرم در نهایتSubtract (تفریق) شده و آنچه باقی میماند دانسیته بافت استخوانی است اشعه استفاده شده در این روش 1/0 اشعه استانداردChest x-ray است.
آزمونDEXA بین 10 تا 30 دقیقه طول میکشد که البته به نوع تجهیزات و قسمتی از بدن که مورد آزمایش قرار میگیرد بستگی دارد.
در طی آزمون دتکتورها به آرامی روی ناحیه مورد نظر حرکت کرده و تصاویر را روی مونیتور ثبت میکنند.
نتایج آزمون
آزمون تراکم استخوان با دو حد مطلوب یا معیار مقایسه میشود: افراد بالغ و جوان سالم(T-
Score) و افراد همسن (Z-Score)
نتیجهBMD شما با نتایجBMD افراد بالغ 25 تا 35 ساله هم جنس و هم اقلیم شما مقایسه میشود. میزانStandard deviation (SD)(انحراف از وضعیت استاندارد) تفاوت بین BMDشما و آن گروه افراد سالم است. این نتیجهT-Score شماست.
T-Scoreمثبت نشان میدهد که استخوان شما قویتر از وضعیت نرمال است وT-Score منفی بیانگر ضعیف بودن استخوان شما نسبت به حالت نرمال است.
YN=young normal طبق بیان سازمان بهداشت جهانی استئوپروز طبق جدول زیر تعریف میشود:معیاری برای پوکی استخوان در زنانT-Score:
نرمال 1/0
کاهش کم تراکم استخوانBMD بینSD 5/2- تا 0/1- زیر رنج افراد جوان بالغ است
پوکی استخوان >BMD5/2- پایینتر از رنج افراد سالم جوان
پوکی استخوان شدید>BMD 5/2- پایینتر از رنج افراد سالم جوان است و بیماران دو یا چند شکستگی دارند.به طور معمول احتمال شکستگی استخوان با هرSD زیر نرمال دو برابر میشود بنابراین شخصی با یکBMD ،1SD زیر نرمال یعنیT-Score=-1 نسبت به یک شخص باBMD نرمال، دو برابر احتمال شکستگی استخوان دارد و یک شخص با 2-T-Score= 4 برابر فرد سالم احتمال شکستگی دارد وقتی این اطلاعات بدست میآید، فرد با احتمال بالای شکستگی میتواند به هدف جلوگیری از شکستگیهای آینده درمان شود.
از جهت دیگرBMD شما با یک معیار سنی مقایسه میشود. این موردZ-Score نام دارد که در این مرحله نتیجهBMD شما با فرد همسن، هم جنس، هم وزن و هم قد شما مقایسه میشود.
استئوپروز شایعترین بیماری متابولیک استخوان است. این بیماری با کاهش ضخامت قشر استخوان، کاهش تعداد و اندازه ترابکولهای استخوان اسفنجی (یعنی اختلالهایی که در آنها تمام اسکلت درگیر میشود) مشخص میشود. هر تغییری در سرعت تشکیل و جذب که جذب را از تشکیل استخوان بیشتر کند میتواند از توده استخوانی بکاهد.
این واقعیت که در بعضی از زنان با پیدایش یائسگی از بین رفتن استخوان سرعت میگیرد و هر گاه قبل از سن یائسگی طبیعی، تخمدانهای زنی برداشته شود ولی دچار پوکی استخوان پیشرس میشود حاکی از آن است که استروژنها نقش مهم در جلوگیری از، از بین رفتن استخوان دارند.
سیگار هم یا به طور مستقیم بر استخوان سازی اثر میکند یا به طور غیرمستقیم بر کار تخمدانها اثر مینماید کاهش سطح هورمون پاراتیروئید هم در کاهش استخوانسازی مؤثر است.
احتمالاً خوردن اسید زیاد، خصوصاً به صورت غذای پرپروتئین، به خاطر خنثی کردن همین اسید اضافی منجر به حل شدن استخوان میشود. خود اسید ممکن است استدوکلاستها را فعا کند. زندگی بیتحرک در افرادی که عضلات کمی دارند، نیروهای مکانیکی وارده بر استخوانهایش را کم میکند و میل به از بین رفتن استخوان را افزایش میدهد.
یک نوع استئوپروز در کودکان و نوجوانان و دختر و پسر، با کار طبیعی کنار دیده میشود. این دسته را استئوپروز آیدیوپاتیک مینامند.
بسیاری از افراد استئوپروتیک از پیکر عضلانی برخوردار نبوده و وزن متوسط کمتری دارند. مصرف سیگار و الکل میتواند استخوانسازی را کاهش دهد.
در استئوپروز بیتحرکی موجب افزایش اختلاف بین تشکیل و جذب استخوان و تشدید ضایعه میشود. بین زندگی بیتحرک، در فرد غیرعضلانی، نیروهای مکانیکی وارد بر اسکلت را کاهش میدهد و تمایل به کاهش توده استخوانی بال میرود چون تشکیل و جذب استخوان در پاسخ به نیروهای گوناگون مکانیکی تحریک میشود.
در برخی موارد استئوپروز یکی از چهرههای بیماری دیگری همچون سندرم کوشینگ میباشد.
استئوپروز موسوم به نوع 1 در گروهی از خانمها بعد از یائسگی بین 51 تا 75 سالگی رخ میدهد و با کاهش شدید و نامتناسب استخوان تومرکولر نسبت به استخوان کورتیکال مشخص میشود.
شکستگی اجسام مهرهای و بخش دیستال ساعد شایعترین عوارض میباشد و کاهش فعالیت عمده پاراسیتروئید ممکن است در جهت جبران جذب استخوانی باشد. استئوپروز نوع 2 در جمع کثیری از خانمها و مردان بالای 70 سال یافت میشود. شکستگیهای گردن ران، بخش پروگزیمال بازو بخش پروگزیمال درشت نی و لگن شایعترین شکستگیهای این گروه است.
علایم: شکستگی مهره، مچ، (لگن) بازو و درشت نی و ...
علامت شکستگی جسم مهره عبارت است از درد پشت و تغییر شکل ستون مهرهها و درد بویژه بعد از خم شدن و بلند کردن جسم سنگین.
معمولاً استراحت در بستر میتواند موقتاً درد را متوقف کند. انتشار رو به پایین درد به طرف یک پا شایع بوده و حملات درد بعد از چند روز تا یک هفته فروکش میکند و بعد از 4 تا 6 هفته بیمار میتواند فعالیتهای عادی خود را از سرگیرد.
علایم رادیولوژیک: پیش از شکستگی و کلاپس در اجسام مهرهای استئوپروز، کاهش تراکم مواد معدنی افزایش وضوح خطوط عمودی (به خاطر اتلاف شدیدتر ترابکولهای افقی) و واضح شدن صفحات انتهایی را میبینیم. در نتیجه ضعف صفحات ساب کوندرال و اتساع دیسکهای مهرهای تقعر مهرهها از هر دو طرف به طور مداوم افزایش یافته و با اصلاح مهرهcodfish ایجاد میکند.
با بروز کلاپس معمولاً ارتفاع قدامی جسم مهره کاهش مییابد و کورتکس قدامی نامنظم میشود. شکستگیهای فشاری قدیمیتر ممکن است تغییرات واکنشی و استئوفیتهایی در حوالی لبههای قدامی بوجود آورند. بدون شکستگی استخوانی، رادیوگرافیهای استاندارد شاخصهای حساسی برای مشاهده کاهش توده استخوانی به شمار میروند زیرا تا 30% توده استخوانی فرد برای ایجاد خطر شکستگی کافی است.
اقدامات تشخیصی:
با استفاده از روشهایی همچون سنجش جذب فوتون منفرد و دوگانه، توموگرافی کامپیوتری کمی، بررسی فعالسازی نوترونهای کلسیم و استفاده از اولتراسوند میتوان اتلاف مواد معدنی استخوان را نشان داد.
اقدامات درمانی: استراحت و گرمای موضعی.Corset مناسب اکسایش بیمار را به همراه میآورد. هورمون استروژن سرعت جذب استخوان را زیاد میکند. اما تشکیل استخوان بالا نمیرود. استروژن مانع دفع کلسیم میشود و اتلاف استخوان را به تعویق میاندازد.
تجویز 1500 میلیگرم کلسیم در روز وقتی بیمار نمیتواند استروژن بگیرد بسیار مناسب است. مصرف کلسیم اثر خوبی بر حفظ استخوان کورتیکال دارد ولی اثری روی استخوان ترابکولار ندارد. البته دریافت کلسیم گاهی قبل از 25 یا 30 سالگی ممکن است اثرات سودمندی بر نگهداری حداکثر توده استخوانی داشته باشد.
منبع:prin.ir
چندین روش مختلف برای اندازه گیری توده استخوانی وجود دارد اما بیشترین روشی که مورد استفاده قرار می گیرد روش DXA یا جذب دوگانه اشعه ایکس میباشد. با این روش، اندازه توده استخوانی در گردن استخوان ران، ستون فقرات، مچ دست یا تمام اسکلت بدن سنجیده میشود واغلب به آن اسکن استخوان گفته میشود. ارزشی که برای توده استخوانی بوسیله اندازه گیری تولید می گردد را اصطلاحاً تراکم معدنی استخوان یا BMD می نامند و نام کلی که برای آزمایشهای اندازه گیری تراکم استخوان بکار می رود تراکم سنجی استخوان یا دانزیتومتری استخوان میباشد. جدیدترین دستگاه اسکن استخوان میتواند این اندازه گیری ها را در عرض فقط چند دقیقه انجام دهد در حالیکه دستگاههای قدیمی تر این کار را در عرض 20 یا 30 دقیقه انجام می دادند. گرچه از اشعه ایکس برای اندازه گیری استفاده میشود اما مقدار اشعه ای که بکار می رود بسیار جزئی میباشد و ضرری ندارد. بنابراین می توان از آن حتی در کودکان و خانمهای حامله هم در صورت نیاز استفاده نمود بدون اینکه خطری متوجه آنها باشد.
برای اندازه گیری توده استخوان توسط اسکن استخوان، شخص باید روی یک تخت دراز بکشد. وقتی توده استخوانی در ستون فقرات اندازه گیری میشود، یک بالش مربع شکل در زیر رانها گذاشته میشود (این کار برای مستقیم شدن قسمت پایینی ستون فقرات تا جای ممکن صورت می پذیرد). یک میله نازک فلزی بر روی محلی که قرار است انداه گیری شود بالا و پایین می رود و بر خلاف سایر دستگاههای اسکن، در اینجا هیچگونه تونلی وجود ندارد که بیمار به داخل آن برود. هیچ نیازی نیست که لباسها درآورده شود، گرچه لباسهایی که دارای اشیاء یا تکمه های فلزی هستند باید قبل از انجام اسکن درآورده شوند. همچنین هیچ تزریقی در این آزمایش انجام نمی گیرد.
روش دیگری که بوسیله آن می توان توده استخوانی را اندازه گیری نمود، استفاده از اولتراسوند (سونوگرافی) است که به آن BUA گفته میشود. از این روش معمولاً برای استخوان پاشنه پا استفاده میشود.
محدودیت های اشعه ایکس:
برای تشخیص شکستگی ها در پوکی استخوا معمولاً از اشعه ایکس استفاده میشود. با این حال، در تعیین کاهش توده استخوانی خیلی سودمند نیستند زیرا تراکم استخوان در یک دستگاه اشعه ایکس، بستگی به تعدادی عوامل تکنیکی خود اشعه ایکس و نیز مقدار واقعی استخوان دارد.
اینطور گفته میشود که کاهش توده استخوانی فقط وقتی می تواند به خوبی دیده شود که استخوانها نیمی از تراکم طبیعی خود را داشته
باشند! بنابراین استخوانهای نازک در یک رادیوگرافی را باید جدی درنظر گرفت، اما کاهش توده استخوانی را اغلب نمی توان در یک عکس رادیوگرافی ساده تشخیص داد.
در حال حاضر، رادیوگرافی با اشعه ایکس تنها روشی است که برای تشخیص شکستگی های ستون فقرات بطور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند. گرچه دستگاههای جدید DXA می توانند تصاویر بسیار واضحی از ستون فقرات بگیرند و ممکن است در نهایت از آنها برای تشخیص شکستگی های ستون فقرات استفاده شود. یک مزیت مهم این روش آن است که مقدار اشعه ایکسی که در روش DXA بکار می رود بسیار کمتر از دستگاههای رادیوگرافی معمولی است.
منبع :وبلاگ دکتر دقاق زاده