وبلاگ شخصی دکتر امیرهوشنگ واحدی

دکتر امیر هوشنگ واحدی متخصص طب فیزیکی و توابخشی، درمان بیماریهای ستون فقرات، عصبی، عضلانی و مفصلی و ... مطب کرج، جهانشهر-روبروی بیمارستان مدنی

وبلاگ شخصی دکتر امیرهوشنگ واحدی

دکتر امیر هوشنگ واحدی متخصص طب فیزیکی و توابخشی، درمان بیماریهای ستون فقرات، عصبی، عضلانی و مفصلی و ... مطب کرج، جهانشهر-روبروی بیمارستان مدنی

استفاده‌ نادرست از مکمل‌های بدنسازی


استفاده‌ نادرست از مکمل‌های بدنسازی تهدیدی برای سلامت جوانان است

 امروزه با انواع خاصی از مکمل‌های بدنسازی روبرو هستیم که آشنایی و استفاده‌ درست از آنها برای کسانی که به حرفه‌ بدنسازی روی می آورند، ضروری است.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  نوعی از مکمل‌های موجود، مکمل‌های ویتامینی هستند که از جمله مکمل‌هایی هستند که در عملکرد بهتر بدن هنگام تمرین های بدنسازی بسیار موثر واقع می شوند. مکمل‌های ویتامینی تاثیرهای مهم دیگری نیز روی عملکرد جسمانی می گذارند. به جز ویتامین‌ها و مواد معدنی، آمینواسیدهای زنجیره‌ای نیز در افزایش سطح انرژی تاثیر به‌سزایی دارند. آمینواسیدها مولکول‌های تشکیل دهنده‌ پروتئین در مواد غذایی و بدن هستند و می توانند به عنوان آنتی اکسیدان عمل کنند.
در مورد مکمل‌های غذایی و نحوه استفاده صحیح آنها و همچنین استفاده نکردن زیاد از آنها سوال های زیادی مطرح است که در این خصوص خبرنگار ایسنا به سراغ یک مربی بدنسازی رفته و با وی گفت‌وگویی را انجام داده است.
حسین آچاک در گفت‌وگو با ایسنا،  در رابطه با ورزش های قدرتی گفت: برای ورزش های قدرتی داشتن یک وعده پروتئین مناسب الزامی است که ترکیباتی از شیر و اسیدهای شناخته شده‌ی آمینو است که برای رشد عضلات باید استفاده شود.

وی گفت: سعی شود پروتئین های مجاز استفاده شود و تقلبی نباشد، برای اینکه بدانیم تقلبی نباشند باید مکمل‌های پروتئینی را از مراکز مجاز مثل فروشگاه های معتبر و داروخانه ها تهیه نماییم و البته مکمل‌های بدن سازی برای افرادی است که بدن آنها رشد نمی کند و یا خودشان دیگر از سن رشد رد شده باشند.

وی ادامه داد: کسانی که قصد دارند وزن عضلانی خود را افزایش دهند دست کم باید به ازای هر کیلو از وزن بدن ۲ گرم پروتئین استفاده کنند و کسانی که تمرین شدید بدنسازی انجام می دهند، مقدار پروتئین را به ۳ گرم به ازای هر کیلو از وزن بدن افزایش دهند.
آچاک یک برنامه غذایی کامل را برای کسانی که می خواهند این ورزش را به طور مطلوب دنبال کنند ارائه کرد و گفت: یک برنامه غذایی کامل به همراه استفاده درست از مکمل برای عضله سازی عبارت است از وعده‌ی اول: یک عدد موز، یک کاسه حلیم، وعده‌ دوم: یک پیمانه پروتئین، یک قاشق روغن زیتون. وعده‌ سوم: ۱۰۰ گرم سینه‌ مرغ، اسفناج، یک قاشق روغن بذر کتان. وعده‌ چهارم: توت فرنگی، موز، کیوی، یک لیوان آب پرتقال، یک پیمانه پروتئین. وعده‌ پنجم: ۳ عدد تخم مرغ کامل، یک قاشق روغن زیتون، نصف لیوان شیر کامل.
وی در پایان گفت: شما با مصرف این پنج وعده در طی یک روز ۱۶۶ گرم پروتئین، ۱۴۴ گرم کربوهیدرات، ۸۴ گرم چربی و در مجموع ۲۰۹۲ کالری بدست خواهید آورد.
یک کارشناس ارشد شیمی تجزیه نیز در رابطه با استفاده از این مکمل‌های غذایی گفت: اولین نکته ای که باید مورد توجه شما قرار داشته باشد آن است که یک ورزشکار لزومآ نباید از مکمل های غذایی برای پرورش عضلات و ماهیچه های خود استفاده کند، هر چند استفاده از آنها می تواند به او کمک کند تا این کار را با سرعت خیلی بیشتری انجام دهد..

نوری‌نژاد گفت: امروزه پروتئین های متفاوتی وجود دارد و پودرهای پروتئینی که با آب یا شیر مخلوط می شوند معمولاً از انواع مناسبی هستند که کیفیت بالایی دارند و شما می توانید از آنها استفاده کنید.
وی افزود: افرادی که از مکمل‌های غذایی دلخواه خود استفاده می کنند باید توجه داشته باشند که هر نوع از این پروتئین ها به شکل های مختلف در بدن افراد تجزیه می شوند که در صورت استفاده نادرست، تقلبی بودن مکمل ها، غیر استاندارد بودن مکمل ها ویا هر عامل دیگر باعث رسوب شدن در کبد و ایجاد ناراحتی های کبد و ایجاد سنگ کلیه می شوند.
وی در پایان گفت: افرادی که به ورزش قدرتی بدن سازی روی می آورند باید حتما برای استفاده از مکمل‌های غذایی به پزشک یا مربی مورد اعتماد مراجعه کنند و تحت نظر آنها و پس از تشخیص آنها از مواد مورد تأیید استفاده کنند.


 منبع : پزشکان بدون مرز

ویتامین E

ویتامین E یکی از ویتامینهای محلول در چربی است. دلیل شهرت ویتامین E خاصیت آنتی اکسیدان آن است. که عبارتست از کاهش عوامل شیمیایی مخربی که در اثر استرسهای فیزیولوژیکی و محیطی در خون بوجود آمده است. این خاصیت در ویتامین E و ویتامین C موجود است. کسانیکه در مشاغل پراسترس فعالیت دارند، کسانی که به بیماریهای مزمن مبتلا هستند و یا دچار صدمات کلی شده‌اند از جمله افرادی هستند که به این ویتامین توجه بسیاری نشان می‌دهند. این ویتامین در عملکرد کلیه سلولها موثر است از این رو کمبود آن عوارض زیادی را در پی خواهد داشت.

 
 
تاریخچه کشف این ویتامین
ویتامین E در سال ۱۹۲۰ به عنوان فاکتوری محلول در چربی و ضد سقط جنین شناخته شد و نام علمی آن توکوفرول (Tocopherol) است. این ویتامین بخصوص در نزد حیوانات مانند موش مورد مطالعه قرار گرفته است. تجربه نشان داده است که اگر موشها را تحت یک رژیم غذایی مصنوعی بدون چربی قرار دهند اختلالاتی در عمل تولید مثل حیوان پدیدار می‌شود. اوانس نشان داد که این اختلالات به علت فقدان یک ویتامین محلول در چربی غیر از ویتامین A و ویتامین D می‌باشد.

ساختمان شیمیایی
ویتامین E به فرمول C29H50O2 یک ترکیب هتروسیکلیک مشتق از هسته کرومان است. از اتصال یک حلقه بنزنی و یک حلقه هتروسیکلیک اکسیژن دار به نام پیران ، هسته کرومان حاصل می‌گردد. توکوفرول در حلقه بنزنی دارای سه ریشه متیل و یک عامل و یک عامل هیدروکسیل و در حلقه پیران دارای یک ریشه متیل و یک زنجیر ۱۶ کربنی است. علاوه بر آلفا توکوفرول در طبیعت ترکیبات مشابه دیگری وجود دارند که اختلاف ساختمان شیمیایی آنها با آلفا توکوفرول در تعداد و محل ریشه‌های متیل حلقه بنزنی است.

خواص فیزیولوژیک
فقدان این ویتامین در برخی پستانداران مانند موش موجب عقیم شدن حیوان می‌گردد. کمبود ویتامین E در موش موجب استحاله عضلات مخطط و بروز ضایعات از نوع دیستروفی عضلانی نیز می‌گردد. در انسان در اثر کمبود یا فقدان ویتامین E اختلالات تولید مثل و عوارض دیستروفی عضلانی مشاهده نشده است. تشخیص حالات کمبود ویتامین E در انسان به کمک آزمایشات ساده امکان‌پذیر است.

هر چه میزان کمبود ویتامین شدیدتر باشد حساسیت گویچه‌های سرخ در برابر آب اکسیژنه و سرعت همولیز آنها افزایش می‌یابد. مهمترین عوارض کمبود ویتامین در این گونه نوزادان کم خونی ، ورم بدن و افزایش تعداد سلولهای رتیکولوسیت در خون می‌باشد. میزان انتقال ویتامین E از راه جفت به جنین بسیار محدود است. یکی از مهمترین خواص شیمیایی ویتامین E حساسیت زیاد آن در برابر ترکیبات اکسید کننده است.

عملکرد ویتامینE چیست ؟

همانطور که بیان شد ویتامینE یک آنتی اکسیدان است.این ویتامین در لایه چربی دیواره سلول ودر داخل سلول قرار دارد واز بروز تخریب در دیواره سلول جلوگیری می کند . همین عملکرد ویتامینE است که از بروز تخریب داخل عروق وسکته های قلبی جلوگیری می کند ، کمبودهای غذایی بر ذخیره آن در بدن موثر است ؛ کمبود آن در بیماریهای قلبی بیشتر دیده شده است .

بررسی اثرات آنتی اکسیدانE دربسیاری از شرایط تخریبی چون پیری، آلودگی هوا، استرس های محیطی،سرطان، بیماری های قلبی ، آب مروارید، دیابت وعفونت در حال انجام است.

ویتامینE تنها توسط گیاهان تولید می شود.در برگها و دانه ها ، خصوصا” روغنهای گیاهی موجود است و میزان مورد نیاز روزانه آن دربدن ۷ تا۹ میلی گرم می باشد. بامصرف روزانه آجیل( البته در صورت تازه بودن ) ، روغن سبوس گندم، آفتابگردان، بادام، ذرت و زیتون می توانید میزان زیادی ویتامینE دریافت کنید. میزان مصرف از این مواد غذایی باید در حد نیاز باشد. مثلا” مصرف روزانه ۲قاشق غذاخوری روغن آفتابگردان بدون اینکه حرارت ببیند نیاز شما را برآورده می سازد.از اینرو توصیه می شود برای تأمین ویتامین Eمورد نیاز درهر وعده غذایی سالادهای پرسبزی را همراه روغنهای آفتابگردان وزیتو ن  مصرف کنید.

اثرات کمبود ویتامینEدر اعصاب، عروق و اندامهای تولید مثلی مشخص می شود. البته ۵ تا ۱۰ سال طول می کشد تا ذخائر بدنی این ویتامین تمام شود وعلائم پایان یافتن ذخیره آن دربدن ،عدم پاسخگویی به محرک های محیط ،ضعف عضلات، عدم توانایی درحفظ تعادل واختلال در بینایی است البته کمبود در این حد در افرادی که مشکلات هضم وجذب چربی داشته باشند بروز می کند. ولی بطور کلی چون ویتامینE در حفاظت از غشأی سلول موثر است و در کبود آن در مراحل اولیه، جراحت های سریع پوست مشاهده می شود. این ویتامین درسقط جنین در رحم اثربسزایی دارد که در آزمایشات حیوانی نیزمشخص شده است.
عملکرد ویتامین E در برابر بیماریها
ویتامین E یک آنتی اکسیدان است. این ویتامین در لایه چربی دیواره سلول و در داخل سلول قرار دارد و از بروز تخریب در دیواره سلول جلوگیری می‌کند. همین عملکرد ویتامین E است که از بروز تخریب داخل عروق و سکته‌های قلبی جلوگیری می‌کند. کمبودهای غذایی بر ذخیره آن در بدن موثر است. کمبود آن در بیماریهای قلبی بیشتر دیده شده است. بررسی اثرات آنتی اکسیدان E در بسیاری از شرایط تخریبی چون پیری ، آلودگی هوا ، استرسهای محیطی ، سرطان ، بیماریهای قلبی ، آب مروارید ، دیابت و عفونت در حال انجام است.

منابع ویتامین E
ویتامین E تنها توسط گیاهان تولید می شود. در برگها و دانه‌ها ، خصوصا روغنهای گیاهی موجود است و میزان مورد نیاز روزانه آن در بدن ۷ تا ۹ میلیگرم می‌باشد. با مصرف روزانه سبوس گندم ، آفتابگردان ، بادام ، ذرت و زیتون می‌توانید میزان زیادی ویتامین E دریافت کنید. میزان مصرف از این مواد غذایی باید در حد نیاز باشد. مثلا مصرف روزانه ۲ قاشق غذاخوری روغن آفتابگردان بدون اینکه حرارت ببیند نیاز شما را برآورده می‌سازد.

ویتامین E یک ویتامین محلول در چربی است و اصولا در بافت‌‌های چربی،  کبد و ماهیچه ذخیره می‌شود. متداول‌تر ین و فعال‌ترین فرم بیولوژیکی طبیعی ویتامین E،  آلفاتوکوفرول نام دارد. ویتامین E  در سال ۱۹۶۸ توسط انجمن غذا وتغذیه شورای تحقیقات ملی ایالات متحده آمریکا به‌عنوان یک ماده مغذی اساسی برای انسان شناخته شد. توکوفرول برگرفته از کلمه یونانی توکو به معنی تولد وفرین به معنی بیرون آوردن است. این نام برگرفته از نقش اساسی ویتامین E در تولید مثل گونه‌های مختلف جانوران است.

روغن‌های گیاهی مثل بادام زمینی،  سویا،  ذرت،  گلرنگ،  آفتابگردان و جوانه گندم مهم‌ترین منابع غذایی ویتامین E  به‌شمار می‌روند. سایر منابع شامل دانه‌های روغنی،  بذرها،  دانه‌های کامل( سبوس‌دار) و سبزی‌های برگ سبز است. بعضی از غذاهای اصلی مانند شیر و تخم مرغ،  گوشت، ماهی و مرغ حاوی مقادیر کمی ‌از ویتامین E هستند.  از دیگر منابع خوب ویتامین E،  خشکبار، حبوبات و غلات آماده است. به‌علاوه،   کره، مارگارین و دیگر غذاها با ویتامین E غنی می‌شوند. به‌طور متوسط،  ۲۰ تا   ۴۰ درصد ویتامین E   مصرف شده جذب می‌شود.  در طی پخت غذا و نگهداری موادغذایی به‌خصوص اگر در معرض گرما و اکسیژن باشند،  تا حدود ۵۰ درصد از ویتامین E از بین می‌رود. سرخ کردن غذا نیز این ویتامین را در روغن‌های گیاهی تخریب می‌کند. نگهداری مواد غذایی در داخل یخچال نیز موجب کاهش میزان ویتامین  E  می‌شود.
ویتامین  E علاوه بر بافت‌‌های چربی،  در سایر اندام‌ها مثل تخمدان‌ها،  بیضه‌ها،  پلاکت‌های خون و غدد فوق کلیوی و مخاطی وجود دارند.
ویتامین E  یک آنتی‌ اکسیدان قوی محلول در چربی در بدن است که مسوول محافظت از اسیدهای چرب غیراشباع با چند باند دوگانه در غشای سلول‌ها از عمل پراکسیداسیون است. این ویتامین می‌تواند رادیکال‌های آزاد را از بین برده و تخریب بافت‌های بدن را به حداقل برساند. رادیکال‌های آزاد در هنگام تولید انرژی در سلول‌های بدن تشکیل می‌شوند و آنتی‌‌اکسیدان‌ها مانند ویتامین E در حقیقت یک مکانیسم دفاعی بدن در مقابل آنها به‌شمار می‌روند.

نقش اصلی ویتامین E،  محافطت بافت‌‌های بدن از واکنش‌های تخریبی ( پراکسیدسیون ) است که ناشی از فعالیت‌های متابولیکی بدن و عوامل سمی‌خارجی است. ویتامین E  از غشای سلول‌های عصبی،  عضلانی و سیستم قلبی عروقی محافطت می‌کند. هم چنین،  کمک به افزایش طول عمر گلبول‌های قرمز خون و استفاده مناسب از ویتامین A در بدن از دیگر نقش‌های ویتامین E  است. چندین مطالعه اپیدمیولوژیکی ارتباط بین ویتامین  E وخطر سرطان‌های به‌خصوصی مثل سرطان‌های سینه،  ریه،  دهان و حلق را نشان داده است. ویتامین E به عنوان یک آنتی‌ اکسیدان نقش محافظتی در بیماری‌های قلبی عروقی دارد و دیده شده که خطر مرگ دراثر بیماری‌های ایسکمیا قلبی با مصرف مقادیر زیاد ویتامین E کاهش می‌یابد.

مقدار ویتامین E دریافتی روزانه بر اساس سن وجنس و میزان ویتامین E مصرفی افراد در هر کشور متفاوت است. براساس آخرین توصیه‌ها،  دریافت روزانه ویتامین E باید ۱۵ میلی‌گرم که معادل ۲۰ واحد بین‌المللی ویتامین E سنتتیک است،   باشد.  در بعضی از کشورها مقدار این ویتامین برای زنان باردار حدود ۳۰ میلی گرم توصیه شده است. به‌طور کلی مقدار مورد نیاز ویتامین E  بستگی به میزان اسیدهای چرب غیراشباع در رژیم غذایی دارد و هر چه مقدار این نوع چربی‌ها در رژیم غذایی بیشتر باشد،  نیاز بدن به ویتامین E   بیشتر می‌شود. مصرف همزمان آهن و ویتامین E،  موجب کاهش قابلیت دسترسی ویتامین E در بدن می‌شود.  سایر آنتی‌ اکسیدان‌ها مثل ویتامین ث و بتاکاروتن عمل آنتی‌ اکسیدانی و محافظتی این ویتامین را تقویت می‌کند.

شواهد موجود حاکی از آن است که ویتامین E   در درمان عوارضی که به‌دنبال سندرم سوءجذب چربی ایجاد می‌شود،  موثر است. محققان نقش پیشگیری کننده ویتامین E را در محافظت در مقابل آلودگی‌های خارجی،  افزایش قدرت ایمنی بدن در دوران سالمندی و کاهش خطر ابتلا به آب مروارید را مورد مطالعه قرار داده‌اند. در درمان بیماری‌های پوستی از ویتامین  E   به‌عنوان عامل ضد التهاب استفاده می‌شود. همچنین،  این ویتامین در افزایش رطوبت پوست و کاهش تخریب سلولی بوسیله اشعه ماوراءبنفش کاربرد دارد. در صنایع غذایی از ویتامین  E   به‌عنوان یک آنتی‌ اکسیدان در روغن‌های گیاهی و محصولات غذایی حاوی چربی استفاده می‌شود. با رعایت دو اصل تعادل وتنوع در برنامه غذایی  که شامل گروه‌های مختلف غذایی باشد به طور معمول تمام مواد مغذی مورد نیاز بدن تامین خواهد شد. درمورد ویتامین E  با توجه به اینکه تخلیه ذخایر بدن از این ویتامین نیاز به مدت زمان طولانی دارد،  هیچ‌گونه علایم بالینی کمبود ویتامین E در افراد سالم دیده نمی‌شود.
اثرات کمبود ویتامین E
اثرات کمبود ویتامین E در اعصاب ، عروق و اندامهای تولید مثلی مشخص می‌شود. البته ۵ تا ۱۰ سال طول می‌کشد تا ذخائر بدنی این ویتامین تمام شود و علائم پایان یافتن ذخیره آن در بدن ، عدم پاسخگویی به محرکهای محیط ، ضعف عضلات ، عدم توانایی در حفظ تعادل و اختلال در بینایی است. البته کمبود در این حد در افرادی که مشکلات هضم و جذب چربی داشته باشند بروز می‌کند. ولی بطور کلی چون ویتامین E در حفاظت از غشای سلول موثر است و در کمبود آن در مراحل اولیه ، جراحتهای سریع پوست مشاهده می‌شود. این ویتامین در سقط جنین در رحم اثر بسزایی دارد که در آزمایشات حیوانی نیز مشخص شده است.

تحقیقات نشان می دهد که ویتامین «ای» در مقابل بسیاری از بیماریها به بدن کمک می کند و سلول ها را از انواع مشخصی از آسیب ها  حفظ کرده، طول عمر آنها را افزایش می دهد. این خاصیت ویتامین  «ای» در طول زمان باعث کند شدن آسیب سلولی میشود که به طور طبیعی  با افزایش سن اتفاق می افتد. ویتامین «ای» بدن را در مقابل بعضی از اختلالات حفظ می کند و به  درمان بعضی دیگر از بیماری ها کمک می کند.   سرطان. ویتامین “ای” نقش مهمی در درمان در بسیاری از سرطان ها  از جمله سرطان پوست، دهان و گلو، معده، رودة بزرگ پستان و غذه  پروستات ایفا می کند. همچنین خطر ابتلا به سرطان های ریه، مری و  دهانة رحم را کاهش می دهد به نظر می رسد ویتامین «ای» از طریق  پیام های کنترلی اکسیژن مانع از رشد سلولهای طبیعی بدن را در  مقابل اثرات شیمی درمانی حفظ می کند، اما سلولهای سرطانی زخم  پذیر را باقی می گذارد.

 حملات و سکته های قلبی.  ویتامین «ای» مانع از انسداد شریان ها  توسط «کلسترول تبدیل شده به فرم خطرناک»» میشود. هم چنین ویتامین  «ای»» یک صد انعقاد قوی است که به جریان راحت تر خون در شریان هایی که دارای پلاکهای چربی چسبیده به دیواره هستند کمک می کند.

  بیماریهای سیستم ایمنی. این بیماریها دفاع بدن را در مقابل  بیماری کاهش می دهد، اما ویتامین «ای» سطح ایمنی بدن را در مقابل  آنها بالا می برد.

 بیماریهای وابسته به سن. ویتامین های «ای» از پیشرفت بعضی از  بیماریها مانند بیماری آلزایمر که باعث کاهش قدرت ذهنی و فیزیکی  میشود، جلوگیری می کند.

  آب مروارید و دژنراسیون ماکولر. ویتامین «ای» می تواند با این  بیماریها که باعث کاهش دید و کوری میشود، مقابله کند. 

  دیابت. ویتامین «ای» خطر بیماری قلبی را که افراد مبتلا به  دیابت کاهش می دهد.

 ویتامین «ای» همچنین در موارد زیر کمک کننده است:

 کند کردن پدیده پیری سلول ها و بافتها.

 تقویت فرد در مقابل آلوده کننده های محیط.

  نگهداری و سلامت سلولهای قرمز خون و مقابله با کم خونی.

  درمان اختلالات وابسته به «چربیهای بدهضم».

  مؤثر در درمان بیشتر بیماریهای پوستی.

  کمک به بهبود سریعتر زخم ها.

  کمک به درمان اختلالات تولید مثل.

  کاهش ناراحتی های قبل از شروع قاعدگی.

  کاهش علایم و نشانه های لوپوس

  منابع غذایی:

 غذاهایی که شامل میزان قابل توجهی از ویتامین «ای» هستند عبارت  است از: آجیل (شامل بادام، فندق، و گردو)، تخم آفتابگردان، روغن  ذرت، مارگارین، مایونز، روغن سبزیجات فشرده شده خنک،‌ شامل ذرت،  گل آفتابگردان، سویا، دانة پنبه، کانولا، و سبوس گندم (غنی ترین  منبع)، اسفناج و کلم پیچ، سیب زمینی و تمیس. 

 اشکال دیگر:

 شما می توانید فرآورده های طبیعی یا مصنوعی (ساختگی) ویتامین  “ای” را انتخاب کنید. پزشک معالج شما معمولاً شکل طبیعی آن را  توصیه می کند (دی- آلفا- توکوفرول). شکل ساختگی آن دل-آلفا-  توکوفرول نامیده میشود.

 ویتامین «ای» به صورت کپسول، قرص و ژل نرم در اختیار است و به  میزان های ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰، ۴۰۰، ۵۰۰، ۶۰۰ و۱۰۰۰ موجود است.

 برای افرادی که در هضم چربیها مشکل دارند ویتامین «ای سوکسینات»  (“dry-E”) بهتر است.

 نحوة ‌مصرف:

 ویتامین «ای» معمولاً غیرسمی است. میزان زیاد آن (خیلی بیشتر از  ۱۲۰۰ واحد روزانه) می تواند باعث تهوع، نفخ، اسهال و طپش شود.  در صورتی که فشارخون دارید و یا اینکه از رقیق کننده های خون  نظیر کومادین یا وارفارین استفاده میکنیدقبل از مصرف ویتامی  «ای» با پزشکتان مشورت کنید.

 تداخل های احتمالی:

 تداخلات ممکن در مورد ویتامین «ای» شامل موارد زیر است:

  مانع از جذب ویتامین «کا» (که به انعقاد خون کمک می کند) میشود.

  باعث افزایش خطر خونریزی غیرطبیعی در افرادی که ضد انعقاد مصرف  می کنند، میشود.

  با مصرف مکمل های آهن، از بین می رود و در صورت مصرف کلسترامین  و کلستی پول جذب آن کاهش می یابد.

  استفادة بدن از ذخیره های ویتامین «آ» را افزایش می دهد، افزایش  جذب ویتامین «ای» می تواند ذخیره های ویتامین «آ» بدن را کاهش  دهد.

  افزایش جذب در صورت همراهی با سلنیوم (یک عنصر کمیاب موجود در  غذاها).

  کاهش جذب در صورت مصرف زیاد الکل.

 ویتامین ای بعد از تمرینانت شدید ورزشی باعث بازسازی سریع  سلولهای تخریب شده از ورزش میشود و همچنین سیستم ایمنی بدن را که  بعد از تمرین شدید در ضعف مطلق قرار دارد تقویت میکند و یک آنتی  اکسیدان قوی میباشد و باعث از بین رفتن سریع درد عضلانی میشود پس حتماً بعد از تمرین از ویتامین e استفاده کنید ونتایج  آن را ببینید.

ویتامین ‌E‌ یک ویتامین محلول درچربى است، که فرم‌هاى مختلف آن مورد استفاده توان و قدرت بدن قرار مى‌گیرد.

فرم فعال ویتامین ‌E‌ “آلفا توکوفرول” نام دارد که یک آنتى اکسیدان قوى بیولوژیکى محسوب مى‌شود. این ویتامین نقش اساسى در ایمنى بدن و همچنین مرمت و ترمیم ‌DNA‌ و دیگرفرایندهاى متابولیکى دارد.

منابع غذایى رایج ویتامین ‌E‌ شامل روغن‌هاى گیاهى (روغن گیاه گندم، روغن آفتابگردان، روغن بادام زمینی، روغن ذرت)، سبزیجات برگى سبز، حبوبات یا غلات، آجیل‌ها، فندق، اسفناج، گل کلم، سبوس (غلات، لوبیا، باقلا) کیوى و انبه هستند.

شخصى که به علت ناتوانى در ترشح صفرا یا به علت بى‌نظمى در متابولیسم چربى‌ها قادربه جذب چربى نباشد درخطر کمبود ویتامین ‌E‌ قرار مى‌گیرد. نوزادان کم وزن و نارس نیزدر خطر کمبود این ویتامین هستند.

سطح ویتامین ‌E‌ خون ممکن است با کمبود روى کاهش یابد. نتایج تحقیقات علمى نشان داد که ویتامین ‌E‌ ممکن است به جلوگیرى ازبیمارى قلبى کمک کند و همچنین ‌میزان جذب بالاى ویتامین ‌E‌ با کاهش میزان بروز سرطانهاى پروستات و سینه همبستگى دارد.

افزایش جذب ویتامین ‌E‌ رژیم غذایى ممکن است خطرسرطان روده بزرگ را خصوصا در زنان زیر ۶۵ سال کاهش دهد.‌

رشد عضلات خود را با مصرف ویتامین افزایش دهید
با افزایش میزان جذب ویتامین E شما به بدن خود به عنوان بدن کسی که ورزش سخت و مداوم نیز انجام می دهد، توانایی بازسازی سریع و سریعتر خود را می دهید که نتیجه اش بزرگ و بزرگتر شدن عضلات بدن شما در زمان بسیار کوتاهی می باشد.
پس از اینکه اثرات بسیار مثبت ویتامین E موجود در لوازم آرایش و سایر ترکیبات به عنوان اصلی ترین عامل زیبا سازی و محافظت کننده پوست زنان، شناخته شد، نوبت به اثرات مثبت آن در مردان و در شکوفا ساختن نتایج پربار ورزش های بدنسازی و حجیم ساختن عضلات می باشد.

این عامل آنتی اکسیدان چند کاره به عنوان یک عامل کمکی در مقابله با سرطان و بیماری های قلبی و افزایش دهنده نیروی جنسی،دارای فوائد بسیار دیگری نیز در بدن می باشد که در اینجا به برخی از آن ها اشاره می شود:

ویتامین E می تواند به عنوان یک عامل مؤثر در بازسازی عضلات پس از انجام یک جلسه سنگین لیفتینک به کار رود.

ترمیم سریع کوفتگی و ضربه دیدن عضله

از مبتدی ترین بدنسازان تا آن گروه متبحر که بدون خستگی به تلاش هر روزه خود ادامه می دهند، هر جوانی که حداقل یک بار قدم به اتاق مخصوص وزن گذاشته باشد، نگرانی و اضطراب مربوط به کوفتگی حاصل از تمرینات ورزش بدنسازی ((Postworkout را می شناسد. موقعیتی که ممکن است تا چند روز پس از گذشت جلسه نیز باقی بماند و حتی به کار بردن روش های ساده درمانی مانند استفاده از برگ های شامپویی (مخصوص شستشوی زخم) از بین برنده کامل درد و رنج نخواهد بود.

چنین کوفتگی های عضله ای معمولاً ورزشکار را مجبور به دور ماندن موقت از محیط باشگاه و عقب ماندن از ورزش کردن تا زمان بهبودی کامل می کند. ویتامین E به ترمیم سریع عضلات بدون صدمه خوردن، زمان ورزش کردن شما و عقب نماندن از برنامه ورزشیتان کمک می کند.

ویتامین E به عنوان یک عامل آنتی اکسیدان از پاسخ شدید عضله و در نتیجه تولید مولکول های ناپایداری به نام رادیکال های آزاد ممانعت می کند. رادیکال های آزاد علاوه بر اینکه موجب سخت شدن رگ ها و تولید سرطان می شوند، منجر به بروز درد در عضله و جلوگیری از توانایی کار آن در حین تمرین می شوند.

هر چه ورزش شما سخت تر باشد، رادیکال های آزاد بیشتری تولید می شوند. تجربیات ورزشکاران حرفه ای تاثیرات مثبت و فراوان ویتامین E را در این مورد نشان می دهد.

چه به عنوان مکمل و چه در غذا، نتایج مفید ویتامین E، به عنوان عامل آنتی اکسیدان در مورد ورزشکاران عمل کرده، قابل مشاهده است، چه این ورزشکاران ورزش های غیر آئروبیک (غیر هوازی) انجام بدهند، مانند: لیفتینگ و چه ورزش های آئروبیک (مانند کاردیو Cardio) انجام دهند.

ویتامین E ضد موخوره و شفابخش مو

از فواید ویتامین E زیاد شنیده‌ایم. این ویتامین از صدمات داخل رگ، سکته‌‌های قلبی و برخی سرطان‌ها جلوگیری می‌کند. ویتامین E همچنین شفابخش مو است و به رشد مو و ترمیم موخوره‌ کمک می‌کند.
ویتامین E مو را رشد می‌دهد»

از این ویتامین به عنوان یک ماده‌‌ی مغذی حیاتی یاد شده که قوی‌ترین اثر آن جلوگیری از گسترش بیماری قلبی است.
ویتامین E تأثیرات مثبت دیگری نیز دارد و هم به صورت خوراکی و هم به صورت موضعی قابل مصرف است.

ویتامین E نه تنها موجب تقویت رشد مو می‌شود بلکه می‌توان از آن برای جلوگیری از ریزش مو استفاده کرد. مکانیزم دقیق این تأثیرگذاری هنوز شناخته نشده اما این فرض وجود دارد که ویتامین E با همان مکانیزمی که موجب حفاظت در برابر بیماری‌های قلبی می‌شود می‌تواند جلوی ریزش مو را بگیرد. یعنی تصور می‌شود که این ویتامین با افزایش دریافت اکسیژن و جریان خون مویرگ‌ها  جریان خون جمجمه را نیز بهبود بخشیده و از ریزش مو جلوگیری‌می‌کند.

 ویتامین E برای رشد مو و علیه موخوره
ویتامین E موجب افزایش جریان خون شده و می‌تواند به رشد مو کمک کند.

این مکمل غذایی همچنین از دوشاخه شدن انتهای مو که در اصطلاح به آن موخوره گفته می‌شود جلوگیری می‌کند. از ویتامین E می‌توان علیه خشکی و همچنین برای ترمیم موهای آسیب‌دیده بر اثر استفاده‌ی بیش از حد از سشوار استفاده کرد.

ویتامین E در مبارزه با خشکی مو
از ویتامین E می‌توان به عنوان فرم‌دهنده‌ی مو برای موهای خشک و صدمه‌دیده استفاده کرد. مصرف روزانه‌‌ی مقدار کمی از این ویتامین می‌تواند خشکی مو را برطرف کرده و موهای آسیب‌دیده‌را ترمیم کند.

برای دست‌یابی به نتایج بهتر توصیه می‌شود که ویتامین E را به رژیم غذایی روزانه‌تان اضافه کنید.
استعمال خارجی در خشکی بیش از حد اما در مورد کسانی که از خشکی بیش از حد مو و پوست سر رنج می‌برند توصیه می‌شود که پس از شستشوی مو با شامپو مقداری از ویتامین E را به موهایشان بمالند. استعمال خارجی به بهبود آسیب‌های مو کمک می‌کند، اما برای درمان و مبارزه‌ی بنیادین با خشکی مو استعمال داخلی ضروری است.
چگونه ماسک شفابخش ویتامین E درست کنیم؟

برای ساختن ماسک شفابخش ویتامین E ابتدا کپسول‌های این ویتامین‌ را تهیه کنید. این کپسول‌ها را می‌توان از داروخانه‌ها و دراگ‌استورها تهیه کرد. سپس با یک قیچی کوچک سر تعدادی از این کپسول‌ها را بریده و ماده‌ی خارج شده از آن را به موی سرتان بمالید. تعداد کپسول‌ها بستگی به بلندی یا  کوتاهی موی سر شما دارد. سعی کنید انتهای موها به طور کامل پوشیده شده و چرب شود.
بعد از گذشتن دست کم یک ساعت موهایتان را با شامپو بشویید. پس از شستشو خواهید دید که موهایتان از نرمی و شفافیت بیشتری برخوردار شده و انعطاف‌پذیرتر می‌شود.
در مصرف ویتامین E زیاده‌روی نکنید . توصیه می‌شود که روزانه از IU۴۰۰ ویتامین E استفاده کنید. IU مخفف International Units یا واحد بین‌المللی است که برای ویتامین‌ها به کار می‌رود.

استفاده‌ی بیش از IU ۱۰۰۰ ویتامین E در روز ممکن است تأثیراتی سمی به بار بیاورد و مصرف بیش از IU ۱۰۰۰۰ از این ویتامین در روز ممکن است موجب ریزش مو شود. اما دیده شده زمانی که مصرف ویتامین E پایین می‌آید مو دوباره شروع به رشد می‌کند.

ویتامین E یک ویتامین محلول در چربی است که به طور طبیعی در روغن‌های گیاهی، برگ‌های تیره‌ی سبزی‌ها، جگر، تخم مرغ و انواع آجیل و دانه‌های خوراکی دیده می‌شود.

می‌توان با اضافه کردن این مواد به برنامه‌ی روزانه‌ی غذایی از فواید ویتامین E نیز بهره‌مند شد


 منبع : پزشکان بدون مرز

همیوپاتی چیست ؟

طب هومیوپاتی روش درمانی خاصی است که در آن با تحریک دقیق سیستم ایمنی و حیاتی بیمار توسط داروهای خاص هومیوپاتی بیماران را می‌توان به شفا رساند. بر اساس اصول اولیه هومیوپاتی هر ماده‌ای (یا عاملی) که بتواند در بدن سالم ایجاد یک سری علائم بیماری کند می‌تواند در صورت تجویز به فردی بیمار با همان علائم بیماری وی را درمان نماید به شرط آن که علائم موجود در بیمار و علائمی که آن ماده دارویی می‌تواند ایجاد کند تا حد ممکن مشابه باشند. به عبارت دیگر در این طب از داروهایی برای درمان استفاده می‌شود که بتوانند دقیقا علائم بیمار را پوشش دهند تا با تحریک مناسب سیستم ایمنی و حیاتی بیمار و در نتیجه هوشیار نمودن سیستم دفاعی بدن بیماری را درمان نمایند. این به معنای آن است که در هومیوپاتی تکیه بر درمان بیمار توسط قوای حیاتی و درمانی خود بیمار است.

همیوپاتی یکی از این روش های درمان است که به رغم قدمت ۲۰۰ ساله خود علمی نوپا و روش درمانی ناشناخته در جامعه امروز ایران و جهان است. این علم بیمار را به صورت یک کل می نگرد و درمان را برای کل وجود بیمار (و نه برای بیماری) انجام می دهد و بهترین معرفی همیوپاتی ملاقات یک پزشک همیوپات حرفه ای است. این ملاقات به بیمار کمک می کند بهتر و بیشتر در مورد همیوپاتی کسب اطلاع کند و اینکه چگونه سیستم ایمنی و علائم حیاتی بدن خود را تقویت کند. سپس بیمار یا مراجعه کننده فرا می گیرد که چگونه خود دارو ها را هر زمان که بدان نیازمند بود در منزل مورد استفاده قرار دهد. همیوپاتی به معنی مشابه با مشابه است یعنی هر عاملی که در بدن ایجاد عدم تعادل کند همان عامل می تواند تعادل را مجدداً باز گرداند. قدمت این علم برمی گردد به زمان بقراط. ولی احیای دوباره آن و استفاده از آن توسط پزشکی آلمانی به نام دکتر ساموئل هانه من در اواخر قرن ۱۸ انجام شد.

  قانون مشابهت:

هانه من از توضیح نویسنده ای در مورد علت خاصیت درمانی «گنه گنه» قانع نشد و تصمیم گرفت خود مقدار کمی از این ماده را مصرف کند تا مسیر درمان و تغییرات را در خود مشاهده کند و اینکه چه تاثیری این دارو بر روی فرد سالم دارد. پس از استفاده از این دارو هانه من علائم ایجاد شده در خود را با دقت فراوان یادداشت کرد و متوجه شد که علائمی که بیماری تب مالاریا دارد با خوردن گنه گنه در وی ایجاد شد مانند بی حسی و کرخی دست و پا، نبض ضعیف، تب نوبه و اضطراب و گنگی ذهن. و به علاوه او متوجه شد که علائم چند ساعت بعد از مصرف گنه گنه از بین می رود و مجدداً با مصرف دوباره گنه گنه علائم برمی گردند.

ملاحظه نتایج فوق العاده این عمل هانه من را به فکر فرو برد که چنانچه مواد دیگری را روی افراد سالم مورد آزمایش قرار دهد می تواند تاثیر این مواد را بر روی افراد تجربه کند و به علاوه از اثرات درمانی آنها استفاده کند. او از خود شروع کرد و بسیاری از دارو ها را در دوره های مختلف بر روی خود آزمایش کرد. حتی استفاده از سموم به صورت بسیار جزئی. در نتیجه سموم را هم به طیف دارو های خود افزود: و این روش را Proving یا «اثبات اثر دارو» نامید.

طبق قانون مشابهت، هر آنچه که بتواند در انسان سالم مشکلی ایجاد کند، می‏تواند همان مشکل را در یک فرد بیمار درمان کند. برای مثال اگر دارویی در افراد سالم حالت اضطراب ایجاد کند، افراد مضطرب را می‏تواند درمان کند. این قانون که در نگاه اول بسیار عجیب به نظر می‌رسد پایه تجویز دارو در هومیوپاتی است و تجربه و مطالعات متعدد و گسترده نشان داده است که با استفاده از این قانون می‌توان بیماری‌های مختلف جسمی، روانی و ذهنی را به خوبی درمان نمود. لغت «هومیوپاتی» نیز به معنای «مشابه بیماری» است که با توجه به قانون مشابهت انتخاب شده است.
قانون فردگرایی:

در همیوپاتی آنچه درمان میشود نام بیماری نیست بلکه وضعیت بیمارگونه بیمار است. یعنی  اهمیتی ندارد که نام بیماری  چیست. به همین دلیل یک هومیوپات به صرف دانستن نام بیماری (مثلاً سرماخوردگی) نمی‌تواند داروی آن را پیدا کند. در هر مورد بیماری پزشک هومیوپات باید کلیت علائم بیمار را در نظر بگیرد و داروی مناسب با آن را تجویز کند. به این ترتیب چند بیمار با مشکل سرماخوردگی ممکن است چند داروی متفاوت دریافت کنند و بالعکس برای چند نفر با مشکلات مختلف یک دارو تجویز شود. در حقیقت در هومیوپاتی با هر بیمار به عنوان یک مورد جدید و متفاوت از تمام موارد دیگر برخورد می‌شود.
قانون توانمندسازی:

داروهای هومیوپاتی باید بتوانند روی نیروی حیاتی اثر وسیعی   بگذارند. که این امر با رقیق کردن‏ها و تکان دادن‌های متوالی ماده اولیه میسر است. فرایند توانمندسازی (پرووینگ)در پایین توضیح داده شده است.
قانون حداقل مقدار و تکرار دارو: اگر داروی هومیوپاتی صحیح تشخیص داده شود، با حداقل مقدار و تکرار می‌تواند اثرات عمیقی بر نیروی حیاتی داشته باشد. بنابراین در هومیوپاتی ممکن است که تنها یک بار مصرف دارو شخص را برای چند ماه از هرگونه دارویی بی‌نیاز کند و سلامت وی را مداوماً افزایش دهد.
همیوپاتی بیماری‌ها را درمان می‌کند، یا تنها نقش کنترل‌کننده دارد؟
چنانکه گفته شد در هومیوپاتی اختلال نیروی حیاتی تصحیح می‌شود و بدین ترتیب بیماری به طور کلی «درمان» می‌شود. این امر بخصوص در بیماری‌های مزمن کاملاً مشهود است و در این موارد، بیمار پس از طی دوره درمان بطور کلی از مشکل خود رهایی می‌یابد.

• نیروی حیاتی
مفهوم انرژی یا نیروی حیاتی در همیوپاتی بسیار اهمیت دارد. به همان نسبت که شناخت نیروی حیاتی یا انرژی حیاتی دارو مهم است، شناخت نیروی حیاتی در بیمار نیز مهم است. ما همگی یک نیروی حیاتی یا انرژی را در بدن خود حائز هستیم که ما را زنده نگاه می دارد. این نیروی حیاتی در حالت سلامتی به حالت تعادل است و بدن را قادر می سازد خود را هماهنگ سازد.

همیوپاتی معتقد است زمانی که این نیروی حیاتی از حالت تعادل خود خارج شود باعث ایجاد علائمی در ذهن و جسم و احساس ما می شود مانند: سرما خوردگی، کهیر یا افسردگی، که در واقع علائم نشان دهنده عدم تعادل نیروی حیاتی بدن است. انرژی درون دارو های همیوپاتی انرژی نیروی حیاتی را تحریک می کند و در واقع آن را متوجه عدم تعادل خود کرده و وادار به تعادل می کند.
• استعداد و میزان حساسیت افراد
اینکه افراد مختلف تا چه اندازه نسبت به بیماری ها استعداد و حساسیت دارند و یا تا چه اندازه وجودی ضعیف دارند بسیار مهم است. بعضی افراد دارای ساختار شگفت انگیزی هستند که به رغم نوع زندگی به ندرت در مقابل بیماری ها تسلیم می شوند.

ولی عده ای به هر بیماری قابل تصوری حساسند اگرچه تغذیه سالم و متعادل داشته باشند و یا ورزش روزانه را انجام دهند. فاکتور های زیادی وجود دارند که قدرت بدنی شما را نشان می دهند. از مهم ترین آنها توارث ژنتیک است.

ضعف ها و بیماری هایی که در یک فامیل ارثی است اغلب در نسل های بعدی هم ظاهر می شوند و اینکه افراد متوجه می شوند که آنها هم دارای همان الگوی سلامتی اعضای دیگر خانواده می باشند. برای مثال: تمایل به آسم یا اگزما. عده ای افراد هم متوجه می شوند که فقط در بعضی زمینه ها استعداد ابتلا به بیماری دارند مثلاً: سردرد یا تحریکات پوستی هر فردی براساس ساختار خود به بیماری پاسخ می دهد. همیوپاتی می تواند این الگو های استعداد ابتلا به بیماری ها را تغییر دهد و یا فرد را تقویت کند.

همیوپاتی هم در زمینه پیشگیری و هم درمان بیماری های خاصی می تواند به کار رود. تکرار فشار های روحی و استرس های محیطی که روی جسم و روح ما فشار وارد می سازد می تواند ساختار ما را تضعیف سازد. فرضاً ازدیاد استرس های روزانه می تواند به توان بازگشت به تعادل ما صدمه بزند.

 •  آیا همیوپاتی یک روش علمی است؟
هومیوپاتی یک روش کاملاً علمی و مبتنی بر اصول روشن است که بر اساس تجربه، مشاهدات، و آزمایش‌های بسیار دقیق و تکرارپذیر بدست آمده است.Double blind clinical trials) علمی بودن این روش چنان است که تا به امروز اکثر کتابهایی که توسط هومیوپاتهای برجسته از ۲۰۰ سال پیش تا کنون نوشته شده هنوز مورد مراجعه و استناد هستند و این خود گواهی بر  استحکام کم‌نظیر مبانی و روشهای این علم است. در حقیقت با پیشرفت هومیوپاتی، معمولاً به آن اضافه شده اما چیزی کم نشده است.
 •  آیا همیوپاتی همان طب گیاهی است؟
خیر. در طب هومیوپاتی از مواد گوناگونی از جمله گیاهان، مواد معدنی، و مواد حیوانی استفاده می‌شود و علاوه بر این، اصول این طب با طب گیاهی متفاوت است.
 •   داروهای همیوپاتی چگونه و از چه تهیه می‌شود؟
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،   در حال حاضر در فارماکوپه هومیوپاتی بیش از ۳۰۰۰ دارو درج شده است که از منابع مختلف گیاهی، معدنی، جانوری، و غیره تهیه می‌شوند. این داروها معمولاً به صورت خام (مادی) به کار نمی‌روند بلکه توانمند می‌شوند. توانمندسازی داروها به این شکل انجام می‌شود که ماده اولیه در مقداری آب حل می‌شود و شدیداً تکان داده می‌شود (تکان‌های ضربه‌ای). سپس مقداری از این محلول در ظرف دیگری ریخته شده و پس از افزودن آب دوباره تکان داده می‌شود. بدین ترتیب رقیق کردن‌ها و تکان دادن‌ها متوالیاً ادامه پیدا می‌کند. این فرایند اگرچه مقدار ماده موجود در دارو را به صفر نزدیک می‌کند اما اثر شفابخش آن را افزایش می‌دهد، بطوری که هرچقدر این عمل بیشتر تکرار شود محلول نهایی اثر دارویی قوی‌تری خواهد داشت! این فرایند  توانمندسازی خوانده می‌شود.
 •  داروهای همیوپاتی چگونه اثر می‌کنند؟
این داروها به طور مستقیم روی نیروی حیاتی که کنترل‌کننده تمام فعالیتهای ذهنی و جسمی است اثر می‌گذارد. از آنجا که اختلال در نیروی حیاتی باعث بروز انواع مشکلات و علائم بیماری است، تصحیح اختلال آن می‌تواند منجر به از بین رفتن کلیه نشانه‌های بیماری گردد.  در هر حال تأثیر عمیق داروهای هومیوپاتی در درمان انواع بیماری‌های حاد و مزمن کاملاً طی مطالعات آماری متعدد و تجارب کلینیکی ثابت شده است و روشن است که اثر آن هیچ ارتباطی به تلقین ندارد. جالب است که امروزه داروهای هومیوپاتی حتی در دامپزشکی و کشاورزی مورد استفاده قرار گرفته است.
 •  آیا همیوپاتی می‏تواند همه بیماری‏ها را درمان کند؟
چنانکه گفتیم اگر بیماری ناشی از اختلال نیروی حیاتی باشد، با هومیوپاتی قابل درمان است. اما برخی بیماریها منشأ فیزیکی دارند (صدمات ناشی از تصادفات، شکستگی‌ها، کمردرد ناشی از نشستن نادرست، مشکلات ناشی از تغذیه نادرست، و غیره) که در این موارد مداخلات جراحی، شکسته‌بندی، تغییر روش زندگی، و غیره می‏تواند مفید واقع شود. همچنین در مواردی که نیروی حیاتی بیمار بسیار ضعیف شده باشد (مانند سرطانهای پیشرفته) احتمال درمان چندان زیاد نخواهد بود.
 •  آیا همیوپاتی فقط برای درمان بیماریهای مزمن مفید است؟
بطور کلی هومیوپاتی هم در درمان بیماریهای مزمن و هم درمان بیماریهای حاد بسیار مؤثر است.
آیا استفاده از درمان همیوپاتی مستلزم صرف هزینه زیادی است؟
از آنجا که داروهای این پزشکی فوق‌العاده ارزان هستند (چند یا چندده تومان برای هر بیمار)، هزینه اصلی درمان را حق‌الزحمه پزشک تشکیل می‌دهد. بنابراین هومیوپاتی از نظر اقتصادی می‌تواند بسیار به صرفه باشد.
 •  آیا همیوپاتی با ابزارهای نوین پزشکی و دستاوردهای فناوری در تضاد است؟
باید توجه داشت که استفاده از هومیوپاتی به هیچ وجه نفی کننده مراقبت‌های درمانی نیست و بنابراین استفاده از امکانات بیمارستانی و نظایر آن در صورت لزوم ضروری است. همچنین در امر تشخیص، استفاده از ابزارهای تشخیصی مانند تصویربرداری، آزمایش خون و غیره در صورت نیاز می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.
 •  آیا این روش در کشورهای مختلف استفاده می‌شود؟
در کشورهای زیادی از جمله انگلستان، آلمان، فرانسه، امریکا، و هندوستان، دانشگاهها و بیمارستانهای زیادی مختص هومیوپاتی وجود دارد و چند صد میلیون نفر در کل جهان از این روش استفاده می‌کنند. طبق آمار، نزدیک چهل درصد مردم فرانسه از داروهای هومیوپاتی استفاده می‌کنند. خانواده سلطنتی انگلستان از شش نسل پیش منحصراً از هومیوپاتی استفاده کرده‌اند و افراد سرشناس زیادی در کل جهان از این شیوه استفاده می‌کنند.
 •  آیا همیوپاتی در ایران جایگاه قانونی دارد؟
در آبان ماه سال ۱۳۷۴ در شورای عالی ارزشیابی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، هومیوپاتی به عنوان یک رشته علمی شناخته شده است. همچنین طبق مصوبه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دی ماه ۱۳۷۶ و اعلام این وزارتخانه در بهمن‌ماه همان سال کلیه پزشکانی که دوره دوساله هومیوپاتی را در یک مرکز معتبر گذرانده باشند، می‌توانند از عنوان پزشک هومیوپات استفاده نمایند. البته طبق قوانین ایران، تنها پزشکان حق ارائه خدمات درمانی را دارند (هومیوپاتی یا غیر آن) و هیچ شخص غیرپزشک حق طبابت ندارد. در حال حاضر انجمن هومیوپاتی ایران با حدود ۳۰۰ عضو رسماً مشغول فعالیت است.
 •  آیا در حال حاضر مجوز قانونی برای وارد کردن داروهای همیوپاتی به ایران وجود دارد؟
در کمیته سیاست‌گذاری ورود و توزیع داروهای هومیوپاتی که در تابستان سال هشتاد و سه در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد، مقرر شده است که شرکت‌های داروسازی می‌توانند مانند سایر داروهای پزشکی پس از اخذ مجوز لازم از وزارت متبوع داروهای هومیوپاتی را وارد نمایند.
• چگونگی مصرف دارو های همیوپاتی
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،   دارو معمولاً به صورت قرص یا گلبول که از ماده قندی لاکتوز یا ساکاروز درست شده تجویز می شود. بدین ترتیب که آنها را با آغشته کردن به دارو تواندار می کنند و سپس این دارو باید زیر زبان بدون تماس دست قرار گیرد تا حل شود. باید توجه داشت که دهان باید تمیز باشد و حدود ۲۰ دقیقه قبل و بعد از استفاده از دارو چیزی خورده و آشامیده نشود. زیرا دارو ها بسیار رقیق شده اند و به آسانی می توانند با بو های قوی و یا محصولاتی از قبیل اکالیپتوس، کامفر یا نعناع و سیر خنثی شوند، بنابراین خمیر دندان همیوپاتی نیز در فروشگاه ها موجود است. هر بار باید فقط یک دارو مصرف شود تا با نظارت دقیق میزان سازگاری دارو با ساختار فرد مشخص شود.

بعد از استفاده از دارو بسیار مهم است که تغییرات را دقیقاًَ ملاحظه و یا یادداشت کنید و به محض شروع علائم درمان باید دارو متوقف شود و سپس چنانچه دوباره هر زمان علائم بازگشت مصرف دارو را از سرگرفت و یا دارویی دیگر را بر حسب تغییر علائم انتخاب کرد.

در همیوپاتی عوارض جانبی بسیار نادرند ولی چنانچه دارویی را بیش از مدت معین مصرف کنید ممکن است علائم اثبات اثر دارو در بیمار مشاهده شود. هانه من در مدت عمر خود توانست ۹۹ دارو را اثبات کند و اکنون بیش از ۴۰۰۰ داروی همیوپاتی شناخته شده و مورد استفاده پزشکان همیوپات است. 

•    ابداع هومیوپاتی

هومیوپاتی توسط دکتر ساموئل هانمان پزشک المانی (۱۸۴۳-۱۷۵۵) کشف و سیستم درمانی مبتنی بر آن به جهانیان ارائه شد. در طی ۲۰۰ سال اخیر هومیوپاتی با اقبال هر چه بیشتر بیماران و توجه پزشکان به این طب روند صعودی خود را طی نموده بخصوص در ۲۰ سال اخیر که مورد توجه شایانی قرار گرفته است .

•    روش درمان

در هومیوپاتی اعتقاد بر این است که ساختار بدن(جسمی و روانی) دارای قدرت ترمیم بیماری می‌باشد و آنچه باعث عدم بهبودی و مزمن شدن بیماری می‌شوند اشکال در ساز و کار سیستم حیاتی (ایمنی) بدن است که در صورت حل این مسأله براحتی می‌توان بر بیماری غلبه نمود .

داروهای هومیوپاتی از آنجایی که خود قدرت تحریک نقاط مختلف سیستم حیاتی بدن را دارند قادرند فیزیولوژی بدن را به نحو مطلوبی در جهت رسیدن به سلامت تحریک و تقویت نمایند. یک تفاوت عمده هومیوپاتی با پزشکی کلاسیک (رایج) در این است که در هومیوپاتی سعی در باز گرداندن تعادل به بدن است در صورتیکه در پزشکی رایج درمان عموماً از طریق از بین بردن عامل بیماری‌زا به دست می‌آید (که متاسفانه این عوامل بیماری‌زا را در اکثریت موارد نمی‌توانیم از بین ببریم و یا حتی شناسایی کنیم (بجز باکتری‌ها)؛ مثلا اگر عوامل بیماری‌زا از جنس استرس‌های زندگی باشند چه کاری می‌توان برای آن‌ها نمود؟ از سوی دیگر حتی قادر به نابودی ویروس‌ها نیز نیستیم.

* یک مثال:

داروی هومیوپاتی تهیه شده از پیاز از داروهای مهم درمان آلرژی فصلی و سرماخوردگی می‌باشد چرا که پیاز همانطور که می‌دانید می‌تواند ایجاد آبریزش بینی و چشم کند (موقع پوست کندن) با این شباهت خصوصیت که بین پیاز و سرماخوردگی وجود دارد می‌توان از داروی هومیوپاتی پیاز برای درمان استفاده نمود. مثال دیگر داروی هومیوپاتی قهوه است که در هومیوپاتی برای درمان بی‌خوابی استفاده می‌شود! (در نظر بگیرید که قهوه خود ایجاد بی خوابی می‌نماید) تمامی داروهای هومیوپاتی ابتدا روی افراد داوطلب امتحان شده و تمامی خواص آن‌ها بر روی انسان سالم ثبت شده است و سپس با داشتن اطلاعات مربوط به هر دارو پزشک هومیوپات در مواجهه با هر بیمار دارویی را تجویز می‌کند که بیشترین پوشش علائم را داشته باشد و شبیه ترین علائم را بتواند ایجاد نماید.

البته در هومیوپاتی تنها بر اساس یک علامت نمی‌توان دارو داد حتماً باید تمام علائم جسمی و روحی بیمار با خواص دارو پوشش داده شوند. در عمل بیماری که نزد پزشک هومیوپات می‌آید نه تنها از بابت درد اصلی به دقت مورد سؤال قرر می‌گیرد بلکه تمامی ناراحتی‌های به ظاهر بی‌ربط جسمی و روحی مورد توجه قرار می‌گیرند و تجویز دارو بر اساس مجموعه نارحتی‌های بیمار صورت می‌گیرد و از سوی دیگر تمام ناراحتی‌های بیمار بایستی برطرف شود.

•   بیماری‌های قابل درمان با هومیوپاتی

هومیوپاتی یک طب کامل می‌باشد و تقریباً برای اکثر قریب به اتفاق بیماری‌های رایج راه حل درمانی دارد از بیماری‌های جسمی همچون سردرد کمر دردها دردهای مزمن مشکلات گوارشی تنفسی روماتیسمی بیماری‌های با منشا هورمونی و پوستی تا بیماری‌های روان همچون افسردگی‌ها اظطراب‌ها ترس‌ها و حتی رفتارها و عادات ناپسند.

اما باید توجه نمود که در هومیوپاتی هر بیمار برای درمان شدن باید به دقت تشخیص داده شود امری که همیشه رخ نمی‌دهد پزشکان هومیوپات مجرب در برخورد با بیماری‌های مختلف موفقیتی بیش از ۶۰% موارد دارند که بسته به علم و تجربه هومیوپات و نوع و شدت بیماری و اینکه در چه مرحله‌ای از بیماری مراجعه نموده‌اند متفاوت خواهد بود در کل اکثر بیماران می‌توانند به درمانی کامل برسند بدون آنکه نیاز باشد تا آخر عمر از داروهای شیمیایی برای کاهش آلام خود استفاده کنند.

طب هومیوپاتی برای تمام سنین قابل توصیه می‌باشد بطوریکه از نوزادان تا افراد کهنسال می‌توانند از درمان هومیوپاتی منتفع شوند.

نمونه ای از بیماری‌هایی که از طریق هومیوپاتی می‌توان به درمان قطعی رسید در ذیل ارائه می‌شود

پوست: جوش‌های صورت و بدن (مقاوم به داروهای شیمیایی). پسو ریازیس، خارش، کهیر، …

گوش و حلق و بینی: آلرژی فصلی، زخم و آفت‌های مکرر دهان، بدبویی مزمن دهان، سینوزیت مزمن، ترشحات پشت حلق دائم، صدا‌های اضافه در گوش، کاهش شنوائی، گرفتگی‌های مزمن بینی

سر و گردن: سر دردهای مزمن، میگرن، احساس‌های خاص در سر (سنگینی، بزرگی، سوزش، …)

سینه و قلب: دردهای مزمن، طپش قلب، دردهای قلبی، مشکلات قلبی مقاوم به درمان، سرفه‌های مزمن، نفس تنگی، آسم

گوارش:درد و زخم معده، نفخ معده و روده، یبوست و یا اسهال‌های مزمن، تهوع و استفراغ‌های مکرر (مانند دوران بارداری و …

اعضا بدن: دردهای مزمن در دست و پا، روماتیسم، سرد یا داغ بودن غیر طبیعی دست و پا، عرق زیاد و غیر طبیعی در کف دست و پا، خواب رفتن دست و پا، کمر دردها، درد سیاتیکی، فلجی‌ها

زنان: دردهای قائدگی شدید، مشکلات جنسی، خونریزی‌های زیاد، عفونت‌های زنانگی مزمن و مکرر

اعصاب و روحیه: افسردگی‌ها، اضطراب‌ها، ترس‌ها، اخلاق و عادات نامناسب، عصبانیت‌های شدید و سریع، فراموشکاری، آزردگی از افکار گذشته یا حال، تیک عصبی، خجالتی بودن، …

تومورها، سرطان‌ها (با توجه به شرایط بیمار)، پارکینسون، ام اس، بیماری‌هایی که در پزشکی کلاسیک حتی اسمی ندارند!

لیست فوق تنها نمونه‌ای از قدرت عمل هومیوپاتی می‌باشد و شاید بهتر باشد بیماری‌های خاصی در این زمینه نام برده نشود

اما در تمام موارد فوق رسیدن به تشخیص هومیوپاتی شرط اول درمان است چرا که یک هومیوپات بایستی با دقت بسیار علائم مختلف را در کنار یکدیگر قرار دهد و تنها با یک دارو بیمار را به شفا برساند که در عمل این مسئله به فاکتور‌هایی بستگی دارد همچون: همکاری کامل بیمار در دادن شرح حال (حتی ریزترین مسائل) و عدم مخفی کردن خصوصیات جسمی و اخلاقی، دقت و تجربه و علم بالای هومیوپات …

فراهم شدن شرایط فوق در صد موفقیت را بسیار بالا می‌برد.

البته در مورد بیمارانی نیز که داروهای بسیار استفاده می‌کنند (به خصوص داروهای کورتون دار نظیر پردنیزولون، دگزامتازون، …)روند درمان سخت می‌شود که باید بسته به شرایط اقدام به درمان نمود (مشورت قبلی با هومیوپات)

•   خصوصیات پزشک هومیوپات

پزشکان هومیوپات افرادی هستند که بعد از پایان دوره عمومی پزشکی دوره هومیوپاتی (حداقل دو ساله) را طی نموده اند و علاوه بر تبحر کافی بر پزشکی رایج از علم و تجربه کافی در زمینه طب هومیوپاتی برخوردارند. متاسفانه بعضی از افراد بدون داشتن تحصیلات لازم و طی دوره‌های آموزشی کافی مبادرت به درمان می‌نمایند که نتایج ضعیف درمانی این عده گاه به کل جامعه هومیوپاتی منتسب می‌شود.

•   مصاحبه و مشاوره هومیوپاتی

نحوه مصاحبه هومیوپاتی کاملاً متفاوت از ویزیت پزشکی رایج می‌باشد. دانستن تفاوت‌های موجود توسط بیمار می‌تواند در نتیجه نهایی درمان بسیار موثر باشد چرا که دریک جلسه مشاوره و ویزیت هومیوپاتی اطلاعات زیادی بایستی ثبت شود و عدم آشنایی بیمار با این سوال‌ها با توجه به وقت محدود می‌تواند تشخیص را با مشکل روبرو کند. مهم‌ترین عامل عدم توفیق در درمان هومیوپاتی را عدم توضیحات کافی از جانب بیمار می‌باشد.

در ابتدا باید یاد آوری کنم که هومیوپاتی یک طب کل‌نگر می‌باشد و این به معنای آن است که تمام خصوصیات و دردهای ظاهراً بی‌ربط با یکدیگر در یک فرد بیمار به احتمال زیاد جزئی از بیماری اصلی می‌باشند و بنابر این ذکر آن‌ها بسیار مهم است بخصوص اگر همزمانی خاصی با شروع درد اصلی داشته باشند؛ مثلا از دوسال قبل که سر درد شروع شده تقریبا از همان زمان هم دچار نفخ شکم شده است. همچنین ذکر اتفاقات مهم زندگی که با فاصله کم قبل و یا همزمان با بیماری اصلی رخ داده است بسیار مهم می‌باشد این رخدادها می‌تواند شامل شکست عاطفی، شکست کاری، فوت عزیزان، ازدواج، طلاق، شوک ناگهانی ناشی از ترس یا خبر بد، جراحی، تغییر محیط زندگی یا کار، … باشد.

هر درد یا ناراحتی در هومیوپاتی بایستی با ذکر خصوصیات درد بیان شوند یعنی آن درد یا ناراحتی آیا در زمان‌ها (روز، ساعت …) خاصی پیش می‌آید؟

با چه عواملی درد بهتر یا بدتر می‌شود؟ (راه رفتن، دراز کشیدن، سرما، گرما، صدا، بوها، فشار دادن محل ناراحتی و …)

کیفیت درد‌ها اهمیت دارد. مثلاً سوزشی، فشار دهنده، مانند فرو رفتن جسم تیز، احساس خرد شدن یا شکستن و …

بنابراین بایستی بیمار در مورد خصوصیات ناراحتی‌هایش بسیار دقیق باشد.

از طرف دیگر علائمی برای پزشک هومیوپات ارزش دارند که بطور مستمر و یا متناوباً تکرار شوند و علائمی که به ندرت و یا در اثر عوامل مشخص دیگری ایجاد شده باشند اهمیت چندانی ندارند مثلاً در فردی که روماتیسم دارد ممکن است فراموش کند که درد زانوی راست بعد از ضربه شدید به زانو ایجاد شده است و ربطی به درد مفاصل دیگر ندارد.

بیان خصوصیات روحی و عصبی جایگاه ویژه‌ای در درمان هومیوپاتی دارند هرچند که بیمار تنها برای یک درد جسمی نزد هومیوپات آمده باشد. مهمترین قسمت در اینجا زمانی است که بیمار به دلایل گوناگون واقعیات روحی و عاطفی و عصبی خود را بیان نکند (به علت: خجالت، بی اهمیت دانستن موضوع، فراموش کردن موضوع، عدم اعتماد به پزشک و ….) باید این نکته را یادآوری نمایم که تمام گفته‌های بیمار جزو اسرار وی بوده و به هیچ وجه در جایی بازگو نخواهد شد و حفظ اسرار نزد پزشکان هومیوپات بسیار اهمیت دارد.

اکثر مواقع بیماران در مقابل این سؤال هومیوپات که چه خصوصیات اخلاقی دارید؟؛ کاملاً گیج می‌شوند. شاید بهتر باشد قبل از مراجعه نزد هومیوپات ابتدا در مورد خصوصیات اخلاقی و روحی خود صادقانه با خودتان مشورت کنید!

باید توجه داشته باشید که تاریخچه بیماری شما تا آنجایی برای هومیوپات اهمیت دارد که شامل علائم بیماری شما باشد و تنها نام تشخیص قطعی بیماری شما (توسط چند پزشک) ارزش دارد بیان سفرنامه بیمار از یک پزشک به پزشک دیگر گرچه شاید برای تسلی خاطر بیمار مفید باشد، اما در تشخیص هومیوپاتی نقش مثبت نخواهد داشت اصولاً تمام بیمارانی که نزد هومیوپات می‌آیند قبل از آن به تعداد زیادی پزشک رایج و انواع متخصص‌ها مراجعه نموده‌اند که ذکر تمام آن‌ها (با جزئیات) فایده‌ای برای درمان آن‌ها ندارد.

پزشک هومیوپات بایستی از داروهایی که بخصوص در حال حاضر استفاده می‌کنید آگاه شود تا با صلاحدید وی تا جای ممکن داروها قطع یا کاهش یابند عکس رادیولوژی و آزمایشات خود را حتی المقدور با خود داشته باشید گرچه که برخلاف پزشکی رایج این آزمایشات نقش زیادی در تشخیص هومیوپاتی و درمان ندارند فقط گاهی می‌توانند نکاتی را کمک کنند اصولا در هومیوپاتی ما با خود بیمار در تعامل هستیم و خصوصیات و علائم کلیدی بیمار را با هیچ آزمایشی نمی‌توان پی برد مگر بیان خود بیمار. در مورد خصوصیات اخلاقی نیز بهتر است فرد دیگری که آشنایی کامل با روحیات و خلقیات وی دارد بطور جداگانه مورد مصاحبه قرار گیرد.

در ضمن مشاوره هومیوپاتی تا جای ممکن بطور انفرادی انجام می‌شود تا بیمار به علت رازداری از گفتن مطالب کلیدی امتناع نکند. گاه بیماران در ابتدا خواهان حضور همراه می‌شوند اما در ادامه متوجه می‌شوند که به بسیاری از سؤالات پزشک هومیوپات به علت حضور همراه قادر به پاسخگویی نیستند هرچند که وی بسیار صمیمی باشد.

در انتها باید این اصل را در نظر بگیرید که در درمان هومیوپاتی نتیجه درمان تا حد زیادی به همکاری متقابل بیمار و هومیوپات وابسته است و بیماران در امر درمان نقش فعالی دارند و برخورد انفعالی (پاسخ ندادن به سؤالات و یا پاسخ‌های کوتاه و کلی) در نهایت به ضرر بیمار تمام خواهد شد هر بیمار نزد هومیوپات همچون معمایی است که باید رمز آن را کشف کند خصوصیات بیمار کدهای رمز آن می‌باشند که اگر به درستی پیدا شوند درمان قطعی همچون معجزه‌ای به حقیقت می‌رسد. معجزه‌ای که پزشکان هومیوپات هر روزه شاهد آن هستند.

•    هومیوپاتی و کودکان

بسیاری از کسانی که در ابتدا با هومیوپاتی آشنا می‌شوند این سؤال را می‌پرسند که آیا کودکان را هم می‌توان با هومیوپاتی معالجه نمود . این سؤال از آنجا ناشی می‌شود که این افراد هنوز به درستی هومیوپاتی را نشناخته و از عوارض احتمالی آن برای کودکان بیم دارند. اما حقیقت آن است که نه تنها کودکان نیز می‌توانند با این روش درمان شوند که شاید برای کودکان این درمان بسیار سودمند تر از بزرگسالان است!

بیماری‌های مزمن در حقیقت اختلالاتی هستند که با توجه به نقاط ضعف جسمی و یا روانی بیمار و حتی ژنتیکی اجازه بروز پیدا می‌کنند و بنابراین شروع آن‌ها در بسیاری از موارد در کودکی می‌باشد. از طرف دیگر کودکان به خصوص در سنین پایینتر بسیار مستعدتر به ابتلا بیماری‌ها هستند. اگر بدن (سیستم ایمنی و حیاتی بیمار) نتواند در قدم اول بر بیماری (شروع بیماری) غلبه کند آنگاه با مزمن شدن بیماری همراه با رشد فرد بیماری نیز رشد می‌کند و ایجاد اختلال دائم (یا ادواری) مانع رشد جسمی و روانی کودک می‌شود.

تعداد بیشماری از بیماری‌ها (به خصوص روانی) ریشه در ناملایمات دوران کودکی دارد. حوادث یا مسائل مختلف جسمی عاطفی در این دوران همچون زخم‌هایی در وجود کودک باقی مانده و همراه با رشد وی بزرگ می‌شوند و اغلب در ظاهر شکل دیگری به خود می‌گیرند مثلاً بیقراری و خرابکاری در یک کودک در سنین بالاتر خود را به صورت افسردگی و یا … نشان می‌دهد.

با درمان هومیوپاتی می‌توان در همان ابتدای کار و قبل از آنکه بیماری رشد کند آن‌ها را درمان نمود تا کودک بتواند از بهترین دوران عمر خود به خوبی استفاده کرده و لذت ببرد. این ناملایمات جسمی و روانی در صورت حل نشدن می‌توانند زندگی و آینده فرد را به کل تغییر دهند مانند: ایجاد افت تحصیلی، ممانعت از داشتن ارتباطات لازم اجتماعی (نداشتن اعتماد به نفس، خجالت، ایجاد تصویر ذهنی بد در نزد دیگران)، انتخاب‌های غلط در کار، تحصیل و ازدواج (به علت نداشتن اعتماد به نفس لازم و عدم قدرت تصمیم گیری و یا طرد خانوادگی یا اجتماعی ناشی از کمبودهای جسمی و روانی)، …

داشتن یک زیر بنای محکم و اصلاح کژی‌های جسمی و روحی می‌تواند زندگی انسان را به گونه ای مثبت رقم بزند.

در موارد بسیاری بیماری‌های مزمن شخصیت‌های نامتعادل و رفتارهای زشت در کودکان ریشه در وراثت آن‌ها دارد که از طریق هومیوپاتی می‌توان آن‌ها را برطرف یا حتی المقدور تعدیل نمود . نافرمانی یک کودک ۱۰ ساله می‌تواند به یک شورش واقعی در سنین بالا ختم شود .

به علت ساده‌تر بودن بیماری‌های مزمن در کودکان حتی می‌توان گفت درمان درآن‌ها راحت‌تر نیز می‌باشد.

کودکان بعد از درمان هومیوپاتی معمولاً به آسانی دچار بیماری‌ها نمی‌شوند (سرماخوردگی، انواع عفونت‌ها و …)و از نظر درسی و اخلاقی تغییرات قابل ملاحظه‌ای پیدا می‌کنند.

در هومیوپاتی بصورت پیشگیری (واکسیناسیون) به نوزدان داروی هومیوپاتی داده می‌شود که براساس تحقیقات بسیاری که انجام شده است این کودکان از سلامت و رشد بهتری نسبت به همسالان خود برخوردار می‌شوند و تفاوت آن‌ها با فرزندان دیگر توسط والدین کاملا احساس می‌شود.

در نهایت باید گفت که همانند بزرگسالان این درمان هیچگونه عوارضی برای کودکان ندارد

•  میزان موفقیت در هومیوپاتی

شاید اولین سؤالی که برای یک بیمار در مراجعه به هومیوپات مطرح می‌شود میزان موفقیت و احتمال بهبودی وی است.

بصورت یک اصل می‌توان گفت که هر بیماری که نیروی حیاتی وی از بین نرفته باشد می‌تواند از هومیوپاتی انتظار بهبودی داشته باشد. در حقیقت با توجه به اینکه هومیوپاتی با تحریک سیستم ایمنی بدن عمل می‌کند اگر سیستم ایمنی و کلا ساختار بدن دچار نابودی مفرط و غیر قابل برگشت شده باشد امید به بهبودی به شدت کاهش می‌یابد مانند مراحل انتهایی سرطان، و یا بیمارانی که عضو یا اعضایی‌از بدن را از دست داده اند و به عبارتی ناقص شده اند (کلیه، کبد (که تشخیص آن وابسته به نظر پزشک هومیوپات است گرچه در این موارد هم از طریق هومیوپاتی می‌توان با کاهش دردها و ایجاد آرامش و کاستن از داروهای شیمیایی عملاً به بیمار کمک بسیار می‌توان کرد، اما در عمل موانع دیگری نیز ممکن است پیش بیاید که البته قابل برطرف نمودن هستند .

همانطور که در فصل مصاحبه هومیوپاتی ذکر شد نحوه گرفتن اطلاعات مربوط به بیماری اهمیت زیادی دارد و هر عاملی که در آن اختلال ایجاد کند باعث کاهش درصد موفقیت می‌شود و بیمار بایستی تمامی نکات مربوط و بعضا غیر مربوط از نظر خودش را صادقانه عنوان کند تا هومیوپات به نزدیک‌ترین تشخیص برسد. مشکل زبان، گویش‌های متفاوت، خجالت کشیدن از گفتن واقعیات، بی‌اعتمادی به پزشک هومیوپات، کم حرف بودن ذاتی بیمار، حضور اطرافیان بیمار در مصاحبه، و عدم آشنایی کافی بیمار از آنچه که هومیوپات باید بداند .همگی باعث کاهش موفقیت می‌شوند چه بسیار پیش می‌آید که بیمار به علل فوق مطلبی را در جلسات اول نمی‌گوید و بعد از گذشت چندین جلسه ناموفق(یا بهبودی کم با گفتن نکات کلیدی در تشخیص تازه به درمان کامل می‌رسد که این امر باعث طولانی شدن درمانش شده است .

داروهای شیمیایی: در بسیاری از بیماران به علت درمان آلوپاتی بیمار در حال مصرف داروهای شیمیایی می‌باشد در این حال هومیوپات بایستی تا جای ممکن این داروها را قطع و یا کاهش دهد چرا که با درمان هومیوپاتی ایجاد اختلال می‌کند در مواردی که داروها مسکن هستند و بیمار وابستگی حیاتی به دارو ندارد (انواع ضد دردها، داروهای اعصاب و … عموماً از ابتدا قطع می‌شوند ولی در مواردی که بیمار به شدت وابسته به دارو شده و قطع آن می‌تواند خطرناک و یا غیر قابل تحمل باشد ناچار درمان هومیوپاتی همزمان با داروی شیمیایی شروع می‌شود (داروهای فشار خون، داروهای قلبی، تشنج، آسم) تا با نتیجه گیری تدریجی بتوان داروی شیمیایی را کاهش و در نهایت قطع نمود در این حال واضح است که موفقیت درمان کاهش و طول درمان افزایش می‌یابد.

در نظر بگیرید که مصرف داروی هومیوپاتی مانند یک موسیقی ملایم باشد که فقط در صورت شنیده شدن اثر میکند در این حال اگر سر و صدای دیگری در محیط باشد مطمئنا مانع از شنیده شدن موسیقی ملایم می‌شود هر چند که شنیده شدن نیز غیر ممکن نیست گاهی بیماران تصور می‌کنند که با وجود مصرف داروهای شیمیایی که به شدت به آن وابسته هستند امکان درمان هومیوپاتی وجود ندارد اما با ید گفت علی رغم سخت‌تر شدن درمان می‌توان با نظر پزشک معالج درمان را شروع کرد و در نهایت نتیجه گرفت.
نکته مهم دیگر اینکه به دلایل مختلف ممکن است پزشک هومیوپات در جلسه اول درمان به نتیجه نرسد و در دفعات بعد با کامل کردن اطلاعات به تشخیص درست برسد و لذا بیمار نباید با اولین نتیجه منفی از هومیوپاتی ناامید شود و گاهی نیز ممکن است مانند هر پزشک دیگری پزشک هومیوپات شما به تشخیص نرسد، در این هنگام معمولاً هومیوپات‌ها نظر مشورتی خود را در مورد بیماران از یک‌دیگر می‌پرسند. همان گونه که با شکست درمانی مثلا در درمان بیماری استخوان توسط یک ارتوپد نمی‌توان ارتوپدی را زیر سؤال برد همانگونه نیز نمی‌توان به صرف شکست درمانی بیمارانی معدود، کل هومیوپاتی را بی‌اعتبار دانست چه بسا با مراجعه به پزشک هومیوپات دیگری مسأله به آسانی حل شود.

انتظار درمان در نزد بیماران نیز نکته مهم دیگریست که گاه به اشتباه شکست درمانی تلقی می‌شود. در واقع بسیاری از بیماری‌ها با توجه به سیر کند شکل گیری آن‌ها مدت طولانی برای حصول به درمان نیاز دارند و گاه شروع اثر درمانی حتی چند هفته بعد شروع می‌شود و یا به کندی و در ابتدا به شکل نامحسوس است که همین امر باعث می‌شود تا بیمار از درمان ناامید شود .بارها برای من پیش آمده که برای اثبات بهبودی در بیمار ناچار به یادآوری مشکلات بیمار (با مرور پرونده وی) شده‌ام که در این حال تازه بیمار متوجه تغییرات و بهبودی خود می‌شود.

طول درمان در هومیوپاتی بسیار متغییر می‌باشد و بسته به نوع بیماری و حاد یا مزمن بودن آن از چند ساعت تا چند سال متغیر است. شاید به عنوان یک معیار کلی بتوان مدت زمان در گیری بیماری را برای حدس زدن در مورد طول درمان در نظر گرفت. به عبارت دیگر هر چقدر که بیماری فرد مدت طولانی‌تری وی را درگیر کرده باشد مدت مورد لزوم برای درمان طولانی‌تر است. برای نمونه بیماری با قدمت بیش از ده سال احتمالا چندین ماه برای درمان نیاز داردالبته شدت بیماری و همین طور مصرف یا عدم مصرف داروهای شیمیایی نیز در تعیین این مدت اهمیت دارند.

البته باید گفت که بیمار با اولین بار مصرف دارو (تشخیص صحیح) بهبودی را مشاهده می‌کند که اکثراً تا حد رهایی کامل از آلام بیماریست. اما با گذشت زمان اثر دارو (حدود یک ماه) علائم بیماری باز می‌گردد البته با شدتی کمتر از قبل با تکرار داروی هومیوپاتی و تغییرات لازم در قدرت دارو بیمار با مصرف بار دوم دوباره خوب می‌شود و این تجویز مرتب صورت می‌گیرد (مثلاً ماهانه و در هر بار برگشت بیماری خفیف‌تر می‌شود و بعد مدت اثر درمان طولانی‌تر می‌شود برای مثال بیمار دو ماه یا چهار ماه خوب است و در نهایت دیگر بیماری عود نمی‌کند. عدم مصرف داروی روزانه آن گونه که در پزشکی کلاسیک معمول است باعث می‌شود که بیمار حتی این مدت را چندان حس نکند و در طی این مدت از زندگی لذت ببرد. در هومیوپاتی معمولا داروها در فواصل طولانی مدت و بیشتر ماهیانه مصرف می‌شوند.

 شرایط زندگی بیماران نیز نقش مهمی در سرعت و کیفیت درمان دارد بدین شکل که اگر بیمار بطور مداوم تحت تاثیر اثرات سوء بیماری‌زا باشد، واضح است که درمان به کندی پیش می‌رود و گاه عود می‌کند. عواملی همچون محیط پراسترس در خانه یا محل کار و حضور مستمر مسائل روحی و یا آب و هوایی نامساعد همچون مانعی در مقابل روند درمان عمل می‌کنند و باید هم‌زمان سعی در کاستن و دوری از آن شرایط داشت.
در نظر بگیرید که شما یک ماشین را که تصادف نموده است کاملاً تعمیر کنید و خیلی زود دوباره آن ماشین تصادف کند و هر بار تعمیر آن تصادف دیگری را شاهد باشد در این حال حتماً باید قبل از پرداختن تنها به خرابی ماشین در پی علت آسیب‌های مکرر به آن و رفع علت برآمد.

بطور کلی میزان موفقیت هر هومیوپات بسته به تجربه و علم وی متفاوت است ولی بطور کلی از ۵۰٪ تا۹۰٪ متغیر است که با توجه به اینکه عموم بیمارانی که نزد هومیوپات‌ها می‌آیند عملاً از پزشکی کلاسیک جوابی در خور نگرفته اند و لذا بیماران صعب العلاج محسوب می‌شوند می‌توان این درصد موفقیت را بسیار قابل توجه دانست.

•   داروهای هومیوپاتی

در مورد اینکه دارو‌های هومیوپاتی چگونه عمل می‌کنند و مکانیسم درمان چیست، نظرات بسیاری وجود دارد. در این نوشتار سعی شده است تا به غالب این تئوری‌ها همراه تمثیلاتی پرداخته شود .

همانطور که در مباحث قبلی ذکر شد داروی هومیوپاتی خود در حقیقت توانایی ایجاد بیماری را دارد. بطوری که برای پی بردن به خواص دارویی آن بایستی عده‌ای آن را داوطلبانه به مقادیر زیاد استفاده کنند تا بروز حالات و علائم بالینی به دقت بررسی و گزارش شود برای نمونه با مصرف داروی هومیوپاتی قهوه علائم بی‌خوابی، عصبی شدن، حساس بودن به درد و ناملایمتی و  … در فرد ایجاد می‌شود (البته موقت و بعد از چند روز فرد خود به خود به حالت اولیه باز می‌گردد) بدین ترتیب خصوصیات داروی هومیوپاتی (قهوه) ثبت می‌شود (اثبات دارویی). حال اگر بیماری داشته باشیم که مشکل بی‌خوابی به همراه عصبی بودن (با جزئیات شبیه اثبات دارویی قهوه)داشته باشد در آن صورت مصرف مقدار کمی از این دارو بیمار را درمان می‌کند.

آن چه در عمل رخ می‌دهد تحریک سیستم ایمنی و حیاتی بیمار است (مانند آنچه در واکسیناسیون رخ می‌دهد).

بیماری در واقع اثر برهم کنش عامل بیماری‌زا (میکروب، شوک روحی و عاطفی، مواد غذایی مضر، شرایط بد زندگی و …) با موجود زنده (بیمار) می‌باشد بدین ترتیب در ایجاد بیماری هر دو عامل دخیلند، به گونه‌ای که اثر گذاری بر هر یک از آن‌ها می‌تواند منجر به درمان (ویا احیانا وخامت بیماری) شود.

در پزشکی کلاسیک اصل بر نابودی عامل بیماری‌زا ست این امر در صورت تحقق می‌تواند منجر به بهبودی کامل شود. چیزی که در درمان بیماری‌های عفونی (باکتری‌ها) توسط آنتی بیوتیک‌ها شاهد آن هستیم. اما این شیوه عملاً محدودیت‌های فراوان دارد؛ چرا که نه تن‌ها برای بیماری‌های ویروسی درمان موثری وجود ندارد (هپاتیت، ایدز…)بلکه اصولاً در اکثریت بیماری‌های مزمن عامل بیماریزا قابل شناسایی نبوده یا نمی‌توان آن را نابود کرد در نتیجه تنها با از بین بردن علائم بیماری سعی در کنترل بیماری می‌شود (مسکن‌ها).

در هومیوپاتی قسمت دوم بیماری اهمیت می‌یابد یعنی فرد بیمار . و اعتقاد بر این است که سیستم حیاتی بیمار (ایمنی و …) قدرت ذاتی حل بیماری را دارد اما در اثر شوک ناشی از عامل بیماری‌زا به درستی عمل نمی‌کند بنابر این با تنظیم مجدد آن می‌توان بر بیماری غلبه کرد؛ و این امر در هومیوپاتی با تحریکی مشابه بیماری اعمال می‌شود و به عبارتی بدن هوشیار می‌شود. بیماری از دیدگاه هومیوپاتی چیزی نیست جز توهم بدن نسبت به شرایط بیماری یعنی بدن نمی‌تواند به درستی اشکال را تشخیص بدهد

شهری را در نظر بگیرید که دچار حمله دشمن شده (شروع بیماری حاد). در ابتدا نیروهای دفاعی شهر به درستی عمل می‌کنند اگر این دفاع کامل و درست باشد خطر حمله رفع خواهد شد (بهبودی بعد از یک بیماری حاد همچون سرماخوردگی، ضرب دیدگی، …). اما اگر دفاع شهر کامل نباشد و یا به هر شکل ضعیف‌تر از دشمن باشد شهر به اشغال در خواهد آمد. در این حال عدم هماهنگی و انسجام نیروها باعث تحلیل رفتن ساکنین شهر می‌شود(بیماری مزمن. یعنی بیماری که به خودی خود بهبود نمی‌یابد).

در این حال دو راه برای نجات شهر موجود است ۱) استفاده از حمله هوایی و بمباران شهر و احیانا رساندن آذوقه به اهالی (پزشکی کلاسیک که با داروهای شیمیایی عمل می‌کنند).

اگر فرض را بر این بگیریم که بمباران‌ها بسیار دقیق باشد (انتخاب صحیح داروی شیمیایی)در بهترین حالت علاوه بر نابودی دشمن کل شهر یا اکثر آن ویران می‌شود و تمام تاسیسات حیاتی شهر آسیب می‌بیند و هر گونه دفاع داخلی سخت می‌گردد. گر چه در عمل هیچگاه از این طریق تمام نیروهای دشمن از بین نمی‌روند و هر بار با قطع بمباران تجدید قوا می‌کنند (برگشت بیماری بعد از هر بار قطع داروی شیمیایی). از طرف دیگر اگر هم موفق به نابودی کامل دشمن شویم و فرض کنیم آسیب‌های شهر هم غیر قابل جبران نباشد در نهایت چون نقطه ضعف‌های شهر جهت نفوذ دشمن هنوز وجود دارد (استعداد ژنتیکی یا اکتسابی ابتلا به بیماری) لذا همواره این شهر در معرض خطر دشمن قرار دارد و دیر یا زود دوباره اشغال می‌شود (عود مجدد بیماری).

۲)روش دوم فرستادن یک عده افراد زبده به شهر است که این افراد نقاط ضعف شهر و همچنین دشمن را به خوبی می‌دانند همچون خود دشمن (هومیوپاتی). این افراد با آگاهی دادن به نیروهای دفاعی شهر و بازسازی آن‌ها در یک نبرد داخلی و تنها با کمک امکانات داخل شهر بر دشمن فائق می‌آیند. در این روش در صورت خبره بودن و آگاه بودن آن‌ها از شرایط موجود (انتخاب صحیح داروی هومیوپاتی براساس علائم بیماری) دشمن نابود شده بدون آن که شهر (سیستم حیاتی فرد) آسیب ببیند و در عین حال با شناسایی و ترمیم نقاط ضعف آن شهر عملاً راه نفوذ‌های بعدی گرفته می‌شود.

این تشبیه ساده می‌تواند در درک نحوه عمل هومیوپاتی و مقایسه آن با طب کلاسیک راه گشا باشد.

در دیدگاه هومیوپاتی کل سیستم حیاتی فرد توسط یک نیروی حیاتی حفظ می‌شود (وایتال فورس). سیستم ایمنی (آنگونه که پزشکی کلاسیک در نظر دارد)تنها قسمتی از این نیروی حیاتیست. در برخورد با عامل بیماریزا (میکروب یا هر گونه استرس) این نیروی حیاتی به گونه‌ای تقویت می‌شود تا بر غلبه بر بیماری بتواند سلامت را باز گرداند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  در بیماری‌های مزمن (که به راحتی و به خودی خود خوب نمی‌شوند) این نیروی حیاتی نمی‌تواند خود را به سطح نیروی بیماری‌زا برساند و در نتیجه برآن غلبه نمی‌کند و تنها باعث بروز یکسری واکنش‌ها در بدن می‌شود که ما آن‌ها را علائم بیماری تلقی می‌کنیم .

به عبارت دیگر علائم بیماری و آلام ناشی از آن چیزی نیست جز واکنش‌های بدن برای غلبه بر بیماری که در صورت غلبه نکردن بر بیماری بصورت دائم باقی می‌مانند عطسه، آبریزش بینی، اسهال، سرفه و … واکنش‌های بدن است برای دفع عامل بیماریزا، آه کشیدن، بیقراری، تمیز کردن وسواس گونه و … تماماً رفتارهایی است که وجود فرد با هدف رهایی از بیماری انجام می‌دهد؛ اما به علت پایین‌تر بودن سطح توان فرد (نیروی حیاتی) این حالات تنها باعث رنج بیمار می‌شوند بدون آن که در بهبودی نقشی داشته باشند.

داروی هومیوپاتی در واقع با ایجاد بیماری درست مشابه بیماری طبیعی فرد نیروی حیاتی را تحریک و افزایش می‌دهد (که این امر به صورت یک تشدید بیماری گذرا و کوتاه مدت خود را نشان می‌دهد). و بعد در مدت بسیار کوتاهی به علت مصنوعی و گذرا بودن بیماری دارویی(هومیوپاتی) نیروی حیاتی می‌تواند بر بیماری واقعی غلبه کند.

در عمل با یک بیماری گذرا و کاملاً کنترل شده سیستم ایمنی بدن تقویت شده و بربیماری غلبه می‌کند.

این پدیده تشدید را می‌توان با واکنش‌های گذرا بعد از واکسیناسیون مقایسه نمود (تب و بی‌حالی …) البته در اکثر موارد به قدری کوتاه و خفیف است که بیمار متوجه آن نمی‌شود.

از نظر هومیوپاتی در یک بدن فقط یک بیماری ایجاد می‌شود سردرد، درد معده، عصبانی شدن، بی‌خوابی، عرق زیاد کف دست و …در یک بیمار تنها علائم یک بیماری هستند و (نه آن چنان که پزشکی کلاسیک به آن آعتقاد دارد) مثلا ۵ بیماری مختلف در یک نفر! و تمامی این حالات باید با یک دارو حل شوند.

در عمل هم میبینیم که معمولاً تمامی عوارض اصلی بیماری با همدیگر (از لحاظ زمانی) و به دنبال یک استرس یا اتفاق روحی یا جسمی حادث شده است. جالب اینکه با درمان صحیح هومیوپاتی نیز تمامی این ناراحتی‌ها با هم از بین می‌روند که این مطلب خود گواه به هم پیوستگی این مشکلات است. جدا نمودن علائم بیماری‌ها و محدود کردن آن‌ها با نام‌هایی چون میگرن، زخم معده، روماتیسم، افسردگی، درد سیاتیک … جز گم شدن راه اصلی درمان اثری ندارد.

علائم بیماری‌ها و آنچه بیمار از آن شکایت می‌کند آن چیزی است که باید به آن توجه کافی نمود تکیه بیش از حد بر نتایج آزمایشگاهی و دقت در پاتولوژی حاکم بر بیماری علیرغم اینکه جزو واقعیت بیماری می‌باشند ولی اکثر موارد تاثیری در درمان ندارند. چه بسیار مواردی که پزشک بعد از انجام آزمایشات و عکس‌های مختلف و رسیدن به تشخیص (تشخیص با معیارهای کلاسیک) تنها با گفتن یک نام عجیب(ام اس، پارکینسون، لوپوس، پسوریاسیس، …) و یا نا امید کننده (انواع سرطان‌ها، روماتیسم، میگرن، …) به بیمار او را ناچار از قبول ناعلاج بودن بیماری‌اش می‌کند. و این سناریو هر روزه تکرار می‌شود بی‌آنکه کسی به حق بپرسد که پس درمان کجاست؟‌ در نظر بگیرید که سنگ بزرگی در سر راه شما قرار دارد در بار اول شما برای حل این مسئله سعی می‌کنید ابتدا آن را با زور تکان دهید و بعد شروع می‌کنید ابتدا جنس سنگ سپس رنگ آن و منشا زمین شناسی آن و … را تعیین می‌کنید!

اما هیچ یک از این اطلاعات در عمل نمی‌تواند در جابجا کردن آن نقشی داشته باشد (گرچه جزو حقایق آن سنگ هستند) در صورتی که تنها با دانستن وزن سنگ و استفاده از یک اهرم مناسب و در نظر گرفتن شرایط زمین زیر آن می‌توان به راحتی آن را جا به جا کرد و این همان نکته ایست که گاهی بیماران و پزشکان کلاسیک تعجب می‌کنند که چطور این همه آزمایش و بررسی نتوانسته بیماری را علاج کند در صورتی که یک داروی کوچک هومیوپاتی خط قرمزی بر روی تمام آلام بیمار می‌کشد.

* داروهای هومیوپاتی از نظر شکل ظاهری به گونه‌های مختلفی عرضه می‌شوند:

۱) محلول الکلی:

در این حالت داروی هومیوپاتی در محلولی که شامل آب و الکل سفید (اتیلیک) می‌باشد حل شده است (با نسبت‌های مختلف که معمولاً در صد الکل کمتر از ۴۰% می‌باشد) این شکل دارویی کمتر به بیماران ارائه می‌شود و اگر هم استفاده شود توسط خود هومیوپات و در مطب به مقدار چند قطره در دهان بیمار چکانده می‌شود. در ضمن از این محلول برای تهیه فرم‌های گلبولی داروهای هومیوپاتی استفاده می‌شود .

۲) قرص:

این نوع داروهای هومیوپاتی شباهت زیادی از نظر ظاهری با قرص‌های پزشکی کلاسیک دارد. این فرم از داروی هومیوپاتی در ایران بسیار کم یِافت می‌شود .

۳) گلبول:

در این شکل دارویی که رایج‌ترین فرم داروی هومیوپاتی نیز می‌باشد از قند شیر (لاکتوز) که بصورت گلوله‌های کوچک فرم گرفته است استفاده می‌شود اندازه گلوبول‌ها از قطر ۱ میملیمتر تا ۱۰ میلیمتر متفاوت می‌باشد که معمولاً از اندازه‌های استاندارد ۱، ۳-۵ میلیمتر اسفاده می‌شود. گلوبول‌های کروی همانطور که گفته شد از جنس قند می‌باشند و داروی هومیوپاتی بر روی آن‌ها چکانده شده است و به عبارت دیگر با محلول هومیوپاتی مرطوب شده‌اند. این گلبول‌ها بسته به سبک کاری پزشک هومیوپات به گونه‌های مختلف ممکن است تجویز شود عده ای از هومیوپات‌ها اعتقاد به مصرف مستقیم داروهای گلوبولی دارند یعنی بیمار یک یا چند عدد از گلوبول‌ها را باید زیر زبان قرار دهد تا در دهان حل شوند.

عده‌ای دیگر از هومیوپات‌ها معتقدند که با حل داروی هومیوپاتی در مقداری آب و مصرف کمی از آب مورد نظر دارو نه تنها بهتر عمل می‌کند بلکه خاصیت تشدید علائم نیز کاهش می‌یابد. هر یک از این دو شیوه طرفداران خاص خود را دارند. لازم به ذکر است که اندازه گلوبول‌ها برخلاف ظاهر آن‌ها تغییر زیادی در قدرت دارو ایجاد نمی‌کند. به خصوص در شیوه محلول کردن در آب این تفاوت بسیار کم خواهد شد. از طرف دیگر خرد شدن داروی هومیوپاتی خواص آن را کاهش نمی‌دهد.

۴) پماد- کرم هومیوپاتی: بعضی از شرکت‌های دارویی از تعدادی از داروهای هومیوپاتی که قدرت زیادی در درمان یک بیماری موضعی (عمدتا پوستی دارند) کرم و پماد تهیه نموده‌اند که مورد مصرف گاهی قرار می‌گیرد. البته لازم به ذکر است که بسیاری ازاساتید هومیوپاتی این نحوه تجویز را مردود می‌دانند؛ چرا که معتقدند دارو باید کل سیستم را درمان نماید و چنین تجویزی در صورت مؤثر بودن نیز ممکن است اثر سرکوب‌گرانه و پوشاننده بر روی علائم بیماری داشته باشد.

•   نگهداری داروها

داروهای هومیوپاتی به علت خواص خاص خود ممکن است در شرایط خاصی بی‌اثر شوند؛ مانند سرما و گرمای زیاد.

محیط می‌تواند یکی از علل خراب شدن داروها باشند. از سوی دیگر قرار گرفتن در میدان مغناطیسی وسایل برقی (تلویزیون، یخچال…) نیز در بی اثر شدن دارو نقش دارد. نور زیاد و مستقیم خورشید نیز از عوامل موثر شناخته شده است. عطر و ادوکلن نیز نباید در کنار داروهای هومیوپاتی نگهداری شوند.

در مقادیر زیاد دارو نیز اگر داروهای هومیوپاتی در کنار هم نگهداری شوند دیده شده است که می‌توانند بر روی خواص هم (بصورت الکترومغناطیسی) اثر بگذارند البته این موضوع کاملاً اثبات نشده است.

در ضمن داروهای هومیوپاتی بایستی از دسترس بچه‌ها (مانند هر داروی دیگر) دور نگه داشته شود و همینطور از مصرف دارو از روی کنجکاوی بپرهیزید گرچه هِچ خطر جدی وجود ندارد اما ممکن است با داشتن حساسیت به دارو خاطره بدی را تجربه کنید!

•  هومیوپاتی در جهان
از ۲۰۰ سال قبل که هومیوپاتی متولد شد، بسیاری ازمردم سطوح بالای اجتماعی در اروپا از افراد خانواده‌های سلطنتی گرفته تا نخبگان تحصیل‌کرده و هنرمندان مشهور همواره پشتیبان هومیوپاتی بوده‌اند. جای تعجب نیست که یکی از گران‌ترین نقاشی‌هایی که تا به حال فروخته شده است تصویر یک پزشک هومیوپات است که توسط بیمار و دوست وی، ونسان ون گوگ نقاشی شده است. به نظر می‌رسد که اگر چه هومیوپات‌ها از داروهای بسیار کم (دوز دارو) و بسیار ارزان قیمت برای درمان استفاده می‌کنند اما مردم حاضر هستند برای تصویر هومیوپات‌ها قیمت زیادی را بپردازند!!!. در این مورد نقاشی دکتر گچت به قیمت ۸۲٫۵ میلیون دلار فروخته شده است.

 هومیوپاتی اینک با سرعتی زیاد در سراسر جهان در حال گسترش می‌باشد؛ به طوری که در حال حاضر دومین طب از نظر وسعت بیماران تحت پوشش در جهان، هومیوپاتی است و میلیون‌ها نفر در سراسر جهان برای درمان نزد هومیوپات‌ها مراجعه می‌نمایند در انگلستان بیش از ۵۰% پزشکان بیماران خود را در صورت لزوم نزد پزشکان هومیوپات ارجاع می‌دهند. در فرانسه بیشترین فروش داروها برای سرماخوردگی و آلرژی مربوط به داروهای هومیوپاتی می‌باشد در هندوستان بیش از ۱۰۰۰۰۰ پزشک هومیوپات فعالیت می‌کنند هومیوپاتی در بیش از ۴۰ کشور جهان شناخته شده است و روز به روز بر طرفداران این علم افزوده می‌شود اکثر کشورهای اروپایی بخصوص انگلستان آلمان فرانسه کشورهای آمریکایی همچون کانادا ایالات متحده آرژانتین و حتی کشورهای افریقایی همچون غنا و افریقای جنوبی همگی شاهد گسترش هومیوپاتی هستند.

سازمان بهداشت جهانی با حمایت از هومیوپاتی از کشورهای عضو در جهت ارتقاء هر چه بیشترجایگاه این طب کمک می‌نماید .

در ایران نیز هومیوپاتی تقریبا از ۱۲ سال قبل به همت اساتیدی همچون دکتر ناصری و دکتر میرزازاده و تشکیل کلاس‌های درس در دانشگاه تهران ودانشگاه آزاد تهران آغاز شد، و اکنون دوره کامل آموزش هومیوپاتی در محل دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران برگزار می‌شود. در حال حاضر انجمن هومیوپاتی ایران با بیش از ۱۰۰ عضو رسمی فعالیت خود را از ۲ سال قبل آغاز نموده است هومیوپاتی از نظر وزارت بهداشت و درمان ایران به رسمیت شناخته شده است و پزشکان هومیوپات با رعایت ضوابط می‌توانند درمان بیماران را انجام دهند.

•   گسترش هومیوپاتی در اروپا

 
بر اساس آخرین مطالعات در فرانسه، حدود ۴۰٪ از مردم فرانسه از هومیوپاتی برای درمان بهره‌مند می‌شوند و ۳۹٪ از پزشکان داروی هومیوپاتی تجویز می‌کنند، حداقل در ۶ کالج پزشکی، کلاس‌های هومیوپاتی ارائه می‌گردد و این میتواند بیان‌گر گسترش شگفت‌انگیز هومیوپاتی در فرانسه باشد. در فرانسه بیشتر داروهای مورد مصرف برای درمان سرماخوردگی و آنفولانزا داروی هومیوپاتی هستند و نه داروهای شیمیایی رایج.
هومیوپاتی در انگلستان به اندازه فرانسه مردمی نیست، اما بر اساس یک نظرسنجی که در British Medical Journal چاپ شده است ۴۲٪ از پزشکان انگلیسی بیماران صعب العلاج خود را به هومیوپات‌ها ارجاع می‌دهند. تحقیق دیگر نشان می‌دهد که ۸۰٪ از فارغ التحصیلان پزشکی در انگلستان (در سال‌های اخیر) علاقه‌مند به یادگیری هومیوپاتی، طب سوزنی، هیپنوتیزم هستند.
اسکاتلندی‌ها همواره از این که زیر سایه انگلستان باشند متنفر بوده‌اند و این در مورد هومیوپاتی هم صدق می‌کند. هومیوپاتی سریع‌ترین رشد را در بین طب‌های جایگزین در اسکاتلند داشته است و تعداد اسکاتلندی‌هایی که به هومیوپات‌ها مراجعه نموده‌اند از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰دو برابر شده است (از ۵٪ به ۱۱٪ رسیده است). در سال ۱۹۸۵ فقط ۲۳٪ از اسکاتلندی‌ها که مورد مصاحبه قرار گرفته بودند معتقد به درمان هومیوپاتی بطور جدی بودند که این رقم در سال ۱۹۹۰ به ۴۰٪ رسید.
هومیوپاتی در آلمان بسیار مردمی می‌باشد، ۲۰٪ از پزشکان آلمانی (گاه به گاه) از درمان هومیوپاتی برای بیماران خود استفاده می‌کنند (هومیوپاتی غیر کلاسیک) .در حال حاضر شایع‌ترین روش درمانی حساسیت فصلی(Hay Fever) در آلمان درمان هومیوپاتی می‌باشد و داروهای هومیوپاتی جزو ۱۰ داروی اصلی مورد مصرف در سرماخوردگی‌ها و گلو درد در آلمان هستند.

در رشد هومیوپاتی در آلمان رئیس جمهور اسبق آلمان (کارل کارستنز) و همسرش که یک پزشک هومیوپات است (دکتر ورونیکا کارستنز) نقش زیادی دارد چرا که در دوران وی اساس تحقیقات اساسی در مورد هومیوپاتی نهاده شد، بسیاری از تحقیقات هومیوپاتی در آلمان در حال حاضر بر اساس پایه گذاری‌های آن تلاش‌ها صورت می‌گیرد.
نکته جالب توجه آن است که هومیوپاتی آن چنان اعتباری در عرصه پزشکی تجاری در آلمان دارد که یکی از موسسات هومیوپاتی آلمان متعلق به شرکتی می‌باشد که از اجزای کارخانه اتومبیل سازی BMW است.

•  هومیوپاتی در هندوستان

هومیوپاتی در هندوستان بسیار مردمی‌تر از اروپا می‌باشد. در حال حاضر بیش از ۱۰۰۰۰۰ پزشک هومیوپات و بیش از ۱۰۰ کالج هومیوپاتی (با دوره‌های ۴ تا ۵ ساله) در این کشور وجود دارد. هومیوپاتی در هندوستان آنچنان مورد توجه قرار دارد که در سال ۱۹۸۷ دولت هندوستان کلینیک‌های هومیوپاتی را برای درمان اعتیاد به مواد مخدر در ۶ ایستگاه پلیس (اورژانس) در دهلی نو تاسیس کرد اخیرا کنفرانسی در مورد ترک اعتیاد توسط هومیوپاتی در هندوستان توسط وزارت سلامت و خانواده و وزارت دارائی و دادگستری کل برگزار شد. علاوه بر این دولت از تحقیقات هومیوپاتی و همچنین از بیمارستان‌ها و کلینیک‌های هومیوپاتی حمایت می‌کند.
مادر ترزا (برنده جایزه صلح نوبل) که برای چندین دهه به فقیران هندی کمک می‌نمود، درمان هومیوپاتی بیماران را در اهداف خیرخواهانه خود قرار داد. ایشان به علت اثرات درمانی فوق العاده و همین طور ارزانی، توجه خاصی به هومیوپاتی داشتند. در حال حاضر ۴ موسسه خیریه که تحت مدیریت مادر ترزا قرار دارند در حال کمک به مردم فقیر هندوستان می‌باشند. با توجه به فقر فزاینده و مشکلات فراوان درمانی در هندوستان، هومیوپاتی معجزه‌ای برای درمان بیماران هندی است. مادر ترزا گاه خودش به بیماران شخصاً داروی هومیوپاتی تجویز می‌کند .

•   هومیوپاتی در روسیه

هومیوپاتی در روسیه به تازگی مورد توجه زیادی قرار گرفته است، اگرچه تا سال ۱۹۹۵ تنها ۵۰۰ هومیوپات در آنجا وجود داشت. با توجه به این که تا چندی قبل تمام هزینه درمانی بیماران در درمانگاه‌های دولتی بدون هزینه برای بیماران بود توجه به این نکته که هومیوپات‌ها در این کشور با دریافت وجه درمانی از بیماران قادر به تامین مخارج خود بودند باید موفقیت بزرگی را برای هومیوپاتی در آنجا قائل شد. بنابر یک تحقیق که در روزنامه “Isvestia” چاپ شد تأسیس یک کلینیک هومیوپاتی برای کارگران یک کارخانه در سال ۱۹۸۴ منجر به کاهش ۱۰.۱٪ در روزهای کاری هدر رفته به علت بیماری کارگران شد. دکتر دمیان پوپوف برای خدماتی که در جهت گسترش هومیوپاتی در اتحاد جماهیر شوروی انجام داد، مفتخر به دریافت مدال لیاقت از دست رئیس جمهور وقت، میخائیل گورباچف شد.

•   هومیوپاتی در آمریکای لاتین

هومیوپاتی در آمریکای جنوبی رشد قابل توجهی داشته است بخصوص در برزیل و آرژانتین.
در آرژانتین هومیوپاتی با تاریخ این کشور ارتباط پیدا کرده است بطوریکه قهرمان ملی آرژانتین در قرن نوزدهم، ژنرال سان مارتین، هر بار که به سفر می‌رفت، همواره یک کیف داروهای هومیوپاتی را با خود همراه داشت!
هومیوپاتی در مکزیک نیز کاملاً شناخته شده است، به طوری که ۵ کالج هومیوپاتی در آن کشور وجود دارد که در مکزیکوسیتی قرار دارند.

•    هومیوپاتی در ایالات متحده آمریکا

 اما در آمریکا در نتیجه یک تلاش و برنامه ریزی هماهنگ که توسط انجمن پزشکی آمریکا و شرکت‌های داروسازی انجام شد هومیوپاتی در این کشور سال‌ها سیر نزولی را طی کرد به طوری که در سال ۱۹۵۰ کمتر از ۲۰۰ هومیوپات در آمریکا وجود داشت. اگر چه هومیوپاتی در حال حاضر در آمریکا بسیار عقب تر از باقی جهان قرار دارد اما آمریکایی‌ها همیشه از این که دوم باشند متنفرند!
خوشبختانه هومیوپاتی در حال یک رشد بسیار سریع در آمریکا می‌باشد. بر اساس آمار FDA فروش داروهای هومیوپاتی ۱۰۰۰٪ افزایش را از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ نشان می‌دهد و بر اساس گزارش واشنگتن پست تعداد متخصصین هومیوپاتی از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۲ دو برابر شده‌اند. تحقیقات جدید در این زمینه، به سرعت رشد هومیوپاتی افزوده است و کتاب‌های جدیدتری در مورد هومیوپاتی انتشار می‌یابند.

 منبع : پزشکان بدون مرز

بررسی ماده معدنی کلسیم و نقش آن در بدن

کلسیم فراوانترین ماده معدنی موجود در بدن است که نقش اصلی آن در ساخت وحفظ استخوانها ، دندانها و فعالیت آنزیم ها می باشد .کلسیم در انقباض عضلات، آزاد سازی نوروترانسمیترها و انتقال پیام عصبی ، تنظیم ضربان قلب و لخته شدن خون نیز نقش داشته و محرک فعالیت ترشحی غدد درون ریز و برون ریز هم می باشد . مکمل کلسیم در جلوگیری از بروز پوکی استخوان نقش دارد.

  کلسیم دراستخوان‌هاوجودداردوکمبودآن موجب پوکی استخوان می‌شود.کلسیم به میزان فراوان درشیروجوددارد. کلسیم، فراوان‌ترین ماده کانی موجود در بدن است. بدن انسان تقریباً۱kg کلسیم دارد.البته در افراد مختلف بااستخوان بندی متفاوت،این میزان فرق می‌کند.بیشتر کلسیم دراستخوانها و دندانهاوجود داردو تنها۱٪ آن در بقیه بدن موجود است که همین ۱٪اعمال زیادی انجام می‌دهد، مثلاً انقباض ماهیچه‌های ما بسته به وجود کلسیم است.

تفاوت درشت مغذی ها و ریز مغذی ها در چیست ؟

درشت مغذی ها کربوهیدراتها ، چربیها و پروتئین هایی بودند که به مقدار زیاد مورد نیاز بدن هستند ، امانیاز بدن به ریز مغذی ها بسیار کم است و در حدود میلی گرم و حتی درمواردی میکرو گرم در روز مورد نیاز بدن است . عناصر معدنی حدود چهار درصد کل وزن بدن ما را تشکیل می دهند . نقش آن ها را در بدن به اختصار بیان می کنیم .

عناصر معدنی در بافتهای ساختمانی بدن ما نقش دارند . مثلاً کلسیم و فسفر در ساختمان بافت استخوانی شرکت می کنند و یا آهن در ساختمان بافت خون نقش دارد . عناصر معدنی در تنظیم تعادل فیزیکی و شیمیایی بدن یا حفظ تعادل فشار اسمزی بدن و تنظیم PH خون نقش دارند . همچنین در ترشحات مایعات بدن مثل هورمونها یا ساختمان آنزیمها نقش دارند و به طور کلی در حفظ و نگهداری تعادل حیاتی بدن موثرند .

معمولاً در رژیم غذایی متعادل ، عناصر معدنی به مقدار مناسب و کافی به بدن ما می رسد ولی گاهی اوقات تأمین مقدار کافی برخی از عناصر معدنی مثل آهن ، ید و کلسیم ( بالاخص در دوران بارداری ، شیردهی و رشد ) نیاز به توجه بیشتری دارد . در خصوص ید و فلوئور باید گفت که وجودشان در مواد غذایی بستگی به خاک آن منطقه دارد . اگر خاک آن منطقه از لحاظ این عناصر معدنی فقیر باشد مواد غذایی حاصل نیز از این نظر فقیر خواهند بود .

عناصر معدنی به چهار دسته تقسیم می شوند :

۱- عناصری که مقدارشان نسبتاً زیاد است . یعنی بیش از ۵ هزارم درصد وزن بدن ما را تشکیل می دهند مثل کلسیم و فسفر که اعمال حیاتی آنها نیز کاملاً شناخته شده است .

۲- عناصری که مقدارشان خیلی کم است ولی اهمیت آن ها بسیار زیاد است . به عنوان مثال ید ، مس ، روی ، فلوئور که مقدار مورد نیازشان بسیار کم است ، کمتر از ۵ هزارم درصد وزن بدن به این عناصر نیاز داریم ، اما فوق العاده مهم هستند و اعمالشان نیز کاملاً شناخته شده است .

۳- عناصری هستند که در بدن وجود دارند اما اعمال حیاتی آنها کاملاً شناخته شده نیست مثل وانادیوم.

۴- عناصری که نقش آن ها در بدن تا به حال شناخته شده نیست مثل طلا ، نقره و گالیم . به این چهار دسته ، می توان دسته پنجمی نیز اضافه کرد :

۵- عناصری هستند که وجودشان در بدن نشانه آلودگی است و از طریق آلودگی مواد غذایی و محیط به بدن می رسند . جزء مواد مغذی ضروری نیستند و زیان آور هستند مثل سرب ، قلع و کادمیم .

کلسیم :

در بین مواد معدنی ، کلسیم جایگاه ویژه ای دارد ، زیرا بیشترین ماده معدنی که در بدن ما وجود دارد کلسیم است . در استخوانهای یک فرد بالغ حدود ۹۰ تا ۱۴۰ گرم کلسیم وجود دارد . کلسیم و فسفر همراه هم هستند و این امر نقش اصلی این دو عنصر را در ساختمان استخوانها نشان می دهد. ترکیب اصلی استخوانها و دندانها را املاح کلسیم و فسفر تشکیل می دهد . جذب و متابولیسم این دو ماده نیز تابع اعمال مشترک است .کلسیم درهدایت جریان الکتریکی عصب و عضله در محل سیناپس نقش دارد و همچنین در انعقاد خون نیز موثر است .

چه عواملی بر جذب کلسیم تأثیر دارند ؟

عوامل متعددی روی جذب کلسیم تأثیر دارند :

۱-مهمترین عامل ویتامین D  است که از طریق سنتز مولکول پروتئینی به جذب کلسیم کمک می کند. بنابراین اگر ویتامین D به مقدار کافی دریافت نکنیم جذب کلسیم و فسفر مختل می شود.

۲- نسبت کلسیم به فسفر مسأله مهمی در جذب این دو عنصر است . مناسب ترین نسبت در مورد شیرخواران یک است و در مورد بالغین دو به یک است . بنابراین اگر نسبت کلسیم به فسفر به هم بخورد می تواند جذب را مختل کند . البته اگر این نسبت بین نیم تا دو نوسان داشته باشد ، جذب می تواند صورت بگیرد . اما اگر نسبت به هر صورت کمتر از نیم و یا بیشتر از دو شود جذب مختل می شود و زمانی که نسبت به چهار و نیم برسد کاملاً جذب کلسیم و فسفر مختل              می شود .

۳- عوامل دیگری که روی جذب کلسیم موثر است PH  معده یا اسید معده است ، که سیتراتهای جذب را بالا می برند ، اما اکسالاتها که در سبزیها بالاخص در اسفناج ، ریواس و کرفس وجود دارند ، می توانند مانع جذب کلسیم شوند .

۴- عوامل دیگری که می توانند جذب کلسیم را بالا ببرند ، پروتئین های حیوانی مخصوصاً بعضی از اسیدهای آمینه ای است که در پروتئین های حیوانی وجود دارند .

بنابراین جذب کلسیم تحت تأثیر عوامل متعددی قرار می گیرد . البته حفظ تعادل کلسیم با رژیم غذایی امکان پذیر است ، یعنی وقتی ما با نوسان دریافت کلسیم مواجه می شویم بدن می تواند با این شرایط سازگاری پیدا کند ، اما این سازگاری آنی و فوری نیست و حداقل یکسال طول می کشد.

حفظ توازن و تعادل کلسیم :

علاوه بر رژیم غذایی ، دو هورمون ، پاراتورمون و کلسیتونین روی تعادل و توازن کلسیم نقش دارند . زمانی که کلسیم خون کاهش می یابد یعنی از طریق غذا به مقدار کافی کلسیم دریافت نکنیم، پاراتورمون ترشح می شود .

پاراتورمون موجب برداشت کلسیم از استخوانها و رساندن سطح کلسیم خون به آستانه طبیعی می شود و از دفع ادراری کلسیم جلوگیری می کند و دفع فسفر را زیاد می کند و برعکس وقتی که فرد غذای کلسیم دار می خورد و سطح کلسیم خون بالا  می رود کلسیتونین ترشح می شود و کلسیم را که از طریق ترشح پاراتورمون از استخوان برداشت شده بود را جبران می کند .

دفع اداری کلسیم افزایش می یابد و دفع فسفر کم می شود و در حقیقت بدین ترتیب توازن و تعادل کلسیم برقرار می شود .

معمولاً کلسیم مورد نیاز افراد عادی حدود ۴۵۰ میلی گرم و یا دو تا سه واحد لبنیات در افراد بالغ است .

معمولاً یک لیوان شیر ، سی تا چهل گرم پنیر و یا دو پیاله ماست ، یک واحد لبنیات را تشکیل می دهند .

میزان حداقل کلسیم مورد نیاز ۴۵۰ میلی گرم است که در افراد بالغ مقدار مناسب حدود ۸۰۰ میلی گرم است ، اما در دوران بارداری و شیردهی ، این مقدار نیاز بالاتر می رود و حدود ۱۲۰۰ میلی گرم می شود و توصیه می شود که مادران در این دوران ۴ تا ۵ واحد لبنیات مصرف نمایند .

میزان کلسیم موجود در مواد غذایی
 

ماده غذایی                        واحد                         میزان کلسیم

نان بربری                        ۱ کف دست                 ۱۷ میلی گرم
نان سنگک                      ۱ کف دست                 ۲۰ میلی گرم
نان تافتون                       ۱ کف دست                 ۲۰  میلی گرم
نان لواش                        ۱ کف دست                  ۳  میلی گرم
نان فانتزی                       ۱۰۰ گرم                      ۱۷ میلی گرم
شیرگاو پرچرب                   ۱ لیوان                        ۳۰۰ میلی گرم
شیرگاو ۳%چربی               ۱ لیوان                        ۳۰۰ میلی گرم
شیرگاو ۲%چربی                ۱ لیوان                        ۳۰۰ میلی گرم
شیرگاو ۱%چربی                ۱ لیوان                        ۳۰۰ میلی گرم
شیر گوسفند                     ۱ لیوان                        ۴۵۷ میلی گرم
 شیر بز                             ۱ لیوان                        ۳۱۷ میلی گرم
ماست۵/۳% چربی             ۱ لیوان                        ۳۰۰ میلی گرم
ماست۲% چربی                ۱ لیوان                        ۳۰۰ میلی گرم
ماست۱% چربی                ۱ لیوان                        ۳۰۰ میلی گرم
پنیر                             اندازه قوطی کبریت            ۲۱۶ میلی گرم
کشک                              ۱ لیوان                       ۲۶۰ میلی گرم
بستنی                            ۱ لیوان                       ۲۰۰ میلی گرم
بادام                                ۱۰۰ گرم                     ۲۵۲ میلی گرم
پسته                               ۱۰۰ گرم                     ۱۳۶ میلی گرم
کنجد                                ۱۰۰ گرم                     ۷۸۳ میلی گرم
تخمه آفتابگردان                  ۱۰۰ گرم                     ۳۶۰ میلی گرم
انجیرخشک                       ۱۰۰ گرم                     ۱۹۳ میلی گرم
آلبالو خشک                      ۱۰۰ گرم                     ۲۰۰ میلی گرم
برگه زردآلود                        ۱۰۰ گرم                     ۷۰ میلی گرم
اسفناج پخته                     ۱۰۰ گرم                       ۱۲۸ میلی گرم
کلم بروکلی پخته                ۱۰۰ گرم                     ۱۰۵ میلی گرم
کلم پیچ                           ۱۰۰ گرم                      ۲۱۲ میلی گرم
جعفری                            ۱۰۰ گرم                      ۲۴۵میلی گرم
لوبیا سویا                         ۱۰۰ گرم                     ۲۵۷ میلی گرم
لوبیا چیتی                       ۱۰۰ گرم                     ۱۵۰ میلی گرم
ساردین                           ۴قطعه نازک                 ۵۵۰ میلی گرم
تن ماهی                         ۱۰۰ گرم                     ۹۳ کیلی گرم

 روش های افزایش جذب کلسیم مورد نیاز بدن :

  
                                                                      

۱٫در مصرف لبنیات خست به خرج ندهید                                      
تحقیقات نشان داده اغلب ما هر چه مسن تر می شویم از مصرف شیر خودداری میکنیم که این یک اشتباه بزرگ است.گنجاندن لبنیات در رژیم شما هنوز هم بهترین راه برای حفظ مقدار کلسیم دریافتی است مگر این که شما جز آن دسته از افرادی هستید که نمی توانند قند لاکتوز موجود در شیر را تحمل کنید یا اینکه گیاهخوار باشید.یک خبر خوب :ترس ناشی از چاق شدن بر اثر مصرف لبنیات که خیلی از افراد درگیر آن هستند اشتباه جا افتاده است چون در واقع یک شیر بدون چربی و ۲ درصد چربی، مقدار کلسیم بیشتری از یک شیر پر چرب را دارا هست.و اما شمایی که از شیر متنفرید نگران نباشید ماست،پنیر ،کره و بستنی هم منابع خوب کلسیم هستند.   
                     

۲٫با یک سری رفتارها خودتان را گول بزنید                                  
یک سورپریز بزرگ میخواهید؟ مقدار کلسیم یک ماست یخ زده خوشمزه را در مغازه محلتان بررسی کنید معمولا حتی یک ماست کارخانه ای فرآوری شده یخ زده بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیگرم در هر فنجان کلسیم دارد –البته کمتر ازمقدار کلسیم ماست معمولی (۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیگرم ) میباشد اما باز هم موثراست.و حتی راههای غیر قابل انتظار بیشتری برای گول زدن خودتان هست مثل:درست کردن یک کیک /پودینگ/فاج /یا دسرهای دیگر که در آن شیر خشک به کار می رود .یک فنجان شیر خشک شامل مقدار خیلی زیادی یعنی ۶۶۰ میلیگرم کلسیم است.            

 
۳٫در مقدار کلسیم وعده های اصلیتان تجدید نظر کنید                              
ذهنتان را محدود به استانداردهای مغازه های اغذیه فروشی نکنید مثلا پنیرهای   چدار/سوییسی/موتزارلا/ریکوتا/پارمزان (که همه به راحتی قابل اضافه کردن به غذاهای ترکیبی با گوشت یا پاستا یا هر غذای اصلی دیگر را دارند) منابع خیلی خوب کلسیم هستند. روزتان را با ریختن کمی از اینها در املت آغاز کنید و آن را با پاشیدن کمی از اینها روی یک پیتزای یخ زده کمی قبل از بیرون آوردن آن از فر به پایان برسانید.

 
۴٫روی استحکام تمرکز کنید.                                               
کلسیم آنقدر ماده مغذی کلیدی هست (و مطالعات نشان داده که خیلی از ما کمبود کلسیم داریم) که خیلی از مواد غذایی امروزه برای افزایش کلسیم دریافتی غنی شده اند.آب پرتقال/برشتوک های صبحانه /شیر سویا و هر ماده غذایی دیگر که برچسب “غنی شده با کلسیم” را دارند به طور غیر قابل توجهی راههای زیادی را برای گنجاندن کلسیم در برنامه غدایی شما فراهم می آورند.                                                                                   

 
۵٫دانه سویا را خیس کنید.                                                 
در اینجا یک راز را بیان میکنیم:شیر سویای غنی شده با کلسیم در واقع کلسیم بیشتری از شیر معمولی دارد (بیشتر از ۴۰۰ میلیگرم در هر فنجان) .و تحقیقات اخیر نشان داده که کلسیم موجود در شیر سویا راحت تر از شیر معمولی جذب میشود. و همچنین کلسیم بیشتری  با مصرف بیشتر دانه سویا تازه یا خشک بگیرید. توفو(غذایی که از دانه سویا تهیه می شود) هم غنی از کلسیم است.مصرف نصف فنجان آن حاوی ۲۵۰ میلیگرم است که معادل ۲۵% نیاز روزانه شما به کلسیم است. برای گرفتن کلسیم بیشتر توفویی را انتخاب کنید که با سولفات کلسیم پرورده شده که حتی آن را به یک استخوان ساز بهتر هم تبدیل می کند.                                             

 
 ۶٫برنامه غذایی خود را سبز کنید                                              
کلم پیچ/ کلم بروکلی/کاهو/کلم و سایر سبزیجات پربرگ منابع خیلی خوب کلسیم هستند.مشکل اینجاست که کلسیم موجود در سبزیجات به راحتی کلسیم موجود در لبنیات قابل جذب نیست مگر سبزیجاتی که حاوی ماده شیمیایی اکسالات باشند .اسفناج و چغندر اکسالات زیادی دارند.این یک مساله بزرگ نیست که بیشتر کلسیم مورد نیازتان را از منابع غیر لبنی دریافت کنید که اگر این طور است سعی کنید ترکیبات غنی از کلسیم بسازید مثل سالاد اسفناج یا کاهو که پوششی از دانه کنجد یا لوبیا (اینها هم منابع خوب کلسیم هستند) یا پنیر داشته باشد.      
                     
۷٫مکمل کلسمیتان را یک قرص ترکیبی کنید                                              
داشتن ذخیره منیزم کافی برای جذب کلسیم حیاتی است.در واقع تحقیقات میگوید که مقادیر زیاد کلسیم و مقادیر کم منیزیم میتواند به کاهش تراکم استخوان کمک کند.همچنین تعادل هم یک نکته کلیدی است: کارشناسانان نسبت ۲ به ۱ کلسیم به منیزیم را پیشنهاد میکنند.اگر شما ۱۰۰۰ میلی گرم کلسیم در روز دریافت میکنید ۵۰۰ میلیگرم منیزیم هم نیاز دارید.یک چیز دیگر :بدن شما میتواند ۵۰۰ میلی گرم کلسیم را در یک زمان جذب کند و بقیه را دفع میکند.پس بهتر است که آن مکمل کلسیم را در دوزهای کمتر دو بار در روز مصرف کنید صبح و شب.کربنات کلسیم باید همراه غذا مصرف شود. شما میتونید سیترات کلسیم را همراه با غذا یا بدون غذا مصرف کنید.     

 
۸٫کلسیم را با ویتامین د همراه کنید.                                               
ویتامین د برای سلامت استخوانها ضروری است و یک رابطه همکاری کننده با کلسیم دارد .تحقیقات می گوید که ما بین ۲ تا ۴ درصد تراکم استخوان مان را در زمستان به دلیل کمبود ویتامین د از دست می دهیم. برای مبارزه با این موضوع الان بیشتر کارشناسان پیشنهاد میکنند ۱۵ دقیقه از نور خورشید را در روز دریافت کنید تا به بدنتان کمک کنید که به طور طبیعی ویتامین د بسازد و حداقل ۱۰۰۰ واحد بین المللی از ویتامین د مصرف کنید معمولا شما به یک مکمل جداگانه برای دریافت کافی احتیاج خواهید داشت.                                                                    

 
۹٫مصرف قهوه را کاهش بدهید یا قهوه های شیردار مصرف کنید                        
کافئین خیلی زیاد می تواند استخوانها را با افزایش میزان دفع کلسیم ضعیف کند.با محدود کردن خود به دو فنجان در روز از این ریسک جلوگیری کنید .اگر شما مشکل دارید مصرف فنجانهای زیاد قهوه را ترک کنید.شما میتوانید کمبود کلسیم را با انتخاب یک قهوه شیردار یا اضافه کردن چند قاشق سوپ خوری شیر یا خامه (نه خامه گیر غیر لبنی) به قهوه تان تقلیل بدهید .                                                                                                    

 
۱۰٫ از رژیمهای غذایی پر پروتئین حذر کنید                                            
 با احترام کامل به نظر آقای آتکینز رژیمهایی که پروتئین حیوانی زیادی دارند می توانند کلسیم استخوانهای شما را بیشتر برداشت کنند. به خاطر این که پروتئین به اجزای کوچکتری که اسیدی هستند شکسته می شود و بدن شما از کلسیم به عنوان یک خنثی کننده اسید،استفاده می کند.اگر شما مقدار زیادی گوشت قرمز و تخم مرغ مصرف کنید (در یک یا دو  وعده غذایی در روز) شما حتی بیشتر احتیاج به افزایش کلسیم دریافتی دارید.  

تعادل کلسیم در بدن :

حفظ تعادل کلسیم با رژیم های غذایی متفاوت امکان پذیر است . زیرا بدن انسان تا حدودی دارای قدرت تطابق در جذب کلسیم است . یعنی در مواقعی که با کمبود مواجه شود میزان جذب را بالا می برد و وقتی دریافت بالا می رود ، می تواند جذب را تا حدودی کم کند .

به طور متوسط جذب کلسیم از رژیم غذایی حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد است . یعنی حداکثر ۳/۱ کلسیم مورد نیاز بدن از رژیم غذایی جذب می شود .

دفع کلسیم :

دفع کلسیم از طریق شیر : کلسیم جذب نشده از غذا در مادری که شیر می دهد از طریق مدفوع دفع می شود . مقدار کلسیم دفعی از طریق ادرار روزانه متغیر است و بستگی به دریافت غذایی اشخاص دارد . معمولاً حدود ۵۰ تا ۲۰۰ میلی گرم کلسیم روزانه از طریق ادرار دفع می شود .

کلسیمی که مادر از طریق شیر از دست می دهد متغیر است و بر حسب میزان تولید شیر ، معمولاً ۱۵۰ تا ۳۰۰ میلی گرم است . مادری که خوب تغذیه شود و حدود ۵ واحد لبنیات دریافت کند معمولاً کلسیم مورد نیازش تأمین می شود .

در دوران بارداری در سه ماهه آخر بارداری ، حدود ۲۸ گرم کلسیم از خون مادر برداشت می شود و در استخوانهای جنین رسوب می کند .

نکته ای که حائز اهمیت است این است که در زمان بارداری زنان باید ۱۲۰۰ میلی گرم کلسیم دریافت کنند . با وجود این در مادرانی که کمتر از این میزان مصرف می کنند علائمی که مبتنی بر برداشت کلسیم و نرمی استخوان باشد کمتر مشاهده می شود ، زیرا هنگامی که نیاز بالا می رود احتمالاً با تطابق جذب کلسیم ( از مقداری که ذکر کردیم ) ممکن است بالا برود ، بنابراین کمتر با مشکل روبرو می شویم . مگر اینکه با زایمانهای مکرر و با فاصله های کوتاه داشته باشیم که کلسیم برداشت شده در زمان بارداری نتواند جایگزین شود و پس از زایمان و دوران شیردهی دچار نرمی استخوان شود .

مهمترین منابع غذایی کلسیم :

شیر ، ماست ، پنیر و کشک یا به طور کلی لبنیات مهمترین منابع کلسیم هستند . البته در سبزیها ( حدود ۱۰ درصد ) نیز کلسیم وجود دارد . سایر مواد غذایی حتی حبوبات و غلات نیز حدود ۷ و ۸ درصد کلسیم مورد نیاز بدن را تأمین می کنند . البته از آنجا که در ایران مصرف نان زیاد است. ممکن است سهم غلات در تأمین کلسیم به بیش از ۱۰ درصد برسد . گوشت ، مرغ و ماهی حدود ۵ تا ۶ درصد کلسیم مورد نیاز بدن را تأمین می کنند و اینها همه بستگی به سهم این مواد غذایی در رژیم دارد . مثلاً گروههای مرفه جامعه ۶ درصد از کلسیم مورد نیاز بدنشان از طریق گوشت ، ماهی ، مرغ که مصرف بیشتری دارند ، تأمین می شود . ولی در طبقات فقیر که مقدار دریافت این گونه مواد غذایی کمتر است ، این دسته از مواد غذایی جایگاه زیادی در تأمین کلسیم آنها ندارند.

آشنایی با اثرات مصرف کلسیم در بدن :

۱- کلسیم به حفظ جوانی استخوانها کمک می نماید.

جهت حفظ استخوانها از شکنندگی و جلوگیری از تغییر شکل اسکلت بدن در پیری در هر سنی به کلسیم نیاز است میزان نیاز دختران به کلسیم در دوران شکل گیری استخوانها که قبل و بعداز بلوغ رخ میدهد به حداکثر میرسد

۲- حتی در صورتیکه در جوانی مصرف کلسیم به مقدار کافی انجام نشده باشد، در زمان یائسگی در زنان  و کهنسالی نیز میتوان با مصرف آن به حفظ مفاصل ستون فقرات ، مفصل بالای ران(هیپ) ومچ ، از هر ضایعه ای جلوگیری کرد.

۳-کلسیم قادر است  از بالا رفتن فشار خون درا فراد پیر بخصوص در افرادی که نسبت به نمک (سدیم)حساس هستند جلوگیری نماید .

۴- کلسیم مانع از تکثیر سلولهای سرطان زا میگرددبخصوص سرطان کولون

۵- کلسیم مانع ازافزایش میزان کلسترول مضر خون می شود . این ماده مانع از جذب چربیهای اشباع شده در روده کوچک میگردد .

۵- خوردن بیش از حد کلسیم سبب یبوست میگردد بنابر این بهمراه کلسیم باید مقادیر زیادی آب نوشید.و بین وعده های قرص فاصله انداخت. همچنین برای جذب بهتر کلسیم در هر وعده نباید بیش از ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلی گرم مصرف نمود. همچنین زنان یائسه که استروژن مصرف می نمایند تنها به ۱۰۰۰ میلی گرم کلسیم نیاز دارند.

اگر این مکمل به همراه غذا خورده شود جذب بهتری دارد همچنین بهتر است هر ۳ماه به مدت یک هفته خوردن کلسیم قطع گردد تا بدن فرصت کافی برای ساخت مجدد استخوانها یعنی از بین بردن قسمتهای کهنه و جایگزین کردن بخش های جدید را داشته باشد

۶- توجه برای جذب کلسیم ، مصرف ویتامین D ضروری است. افرادی که قدرت کمتری در جذب ویتامین D از نور خورشید دارند و کلیه هایشان قادر به تبدیل این ویتامین به نوع فعال نیست دارای استخوانهای شکننده هستند همچنین کمبود این ویتامین در زنان،  آنهارا نسبت به سرطان سینه و مردان را نسبت به سرطان پروستات و کولون مستعد می نماید.

 مصرف کرم های ضد آفتاب  بر روی پوست مانع از جذب ویتامین D میگردد لذا در صورتیکه بطور مرتب از این کرم ها استفاده میگردد ممکن است به قرص های مکمل نیاز پیدا شود.
 

همچنین  استفاده از مقادیر بالای این ویتامین در حد ۲۰۰۰ واحد بین الملل ایجاد مسمومیت می نماید

منابع ویتامین D عبارتند از شیر،جگر،مارماهی وماهی های چربی دار مانند ساردین و ماهی آزاد.
از آنجائیکه نیاز کلسیم بدن با مصرف چندین وعده غذاهای حاوی کلسیم ممکن است، لذا  نیاز به مکمل کلسیم همواره  وجود دارد.

از مکمل های کلسیم ، نوع کربنات کلسیم (که حاوی ۴۰% کلسیم خالص است) و سیترات کلسیم،  مناسب بوده وتوصیه می شود  از مکمل های کلسیمی  که حاوی آرد استخوان یا دولومیت است به علت امکان حاوی بودن به  مقادیر بالای سرب استفاده ننمائید.

مقدار مصرف این ماده در سنین مختلف متفاوت بوده و  توصیه شده است طبق دستورالعمل زیر از مکمل های کلسیم استفاده گردد.

 کودکان ۱تا ۱۰ سال ۸۰۰ میلیگرم در روز

کودکان و نوجوانان ۱۱تا ۲۰ سال ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیگرم

زنان ۲۵ تا ۵۰ سال۱۰۰۰میلیگرم

مردان ۲۵ سال به بالا ۱۰۰۰ میلیگرم

زنان در سنین یائسگی ۱۰۰۰تا ۱۵۰۰ میلیگرم

زنان بالای ۶۵ سال ۱۵۰۰ میلیگرم

در مورد ویتامین D نیز که برای جذب بهتر کلسیم ضروری است توصیه شده تا  افراد میانسالی که بندرت در معرض نور خورشید هستند ۶۰۰ واحدبین الملل وکسانیکه در مناطق خاره و نورشدید خورشید هستند ۲۰۰ واحد بین الملل در روز (که در قرص های مولتی ویتامین یافت می شود) مصرف نمایند .

کمبود کلسیم :

معمولاً کلسیم خون در شرایط طبیعی حدود ۹ تا ۱۱ میلی گرم در ۱۰۰ میلی لیتر خون است. زمانی که کلسیم خون پایین بیاید و به ۷ میلی لیتر خون برسد علائم     هیپو گلیسمی ظاهر می شود و زمانی که به ۵ میلی گرم در ۱۰۰ میلی لیتر خون برسد علائم هیپو گلیسمی که به صورت تشنج و حرکات تتانی ( انقباضات غیر ارادی در   عضلات ) می تواند بروز کند .

در دو حالت ممکن است کلسیم خون پایین بیاید اما علائم هیپو گلیسمی ظاهر نشود :

۱- زمانی که فرد دچار کمبود پروتئین است و آلبومین خون وی پایین بیاید. همانطور که می دانید معمولاً کلسیم به سه صورت در خون وجود دارد حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد از کلسیم به صورت متصل به پروتئین است ، حدود ۵۵ تا ۶۰ درصد به صورت یونیزه است و ۵ درصد غیر یونیزه و قابل نفوذ است . زمانی که پروتئین یا آلبومین خود کاهش یابد کلسیم متصل به پروتئین هم کاهش پیدا می کند . هنگامی که کلسیم یونیزه خون کاهش پیدا می کند علائم هیپو گلیسمی ظاهر می شود .

۲- اگر فرد دچار آلکالوز شده باشد یعنی PH خون بالا رود و بدن برای حفظ PH خون مقدار زیادی کلسیم از دست می دهد و در این حالت کلسیم خون از حد طبیعی پایین تر می آید ولی علائم هیپو گلیسمی ظاهر نمی شود .

به‌ هم‌ خوردن‌ تعادل‌ کلسیم‌ خون‌
به‌ هم‌ خوردن‌ تعادل‌ کلسیم‌ خون‌ کلسیم‌ یکی‌ از اجزای‌ معدنی‌ خون‌ است‌ که‌ به‌ تنظیم‌ ضربان‌ قلب‌، انتقال‌ پیام‌های‌ عصبی‌، انقباض‌ عضلات‌ و تشکیل‌ استخوان‌ و دندان‌ها کمک‌ می‌کند. افزایش‌ یا کاهش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌ می‌تواند مشکلات‌ جدی‌ و گاهی‌ تهدیدکننده‌ زندگی‌ به‌ بار آورد، به‌ نحوی‌ که‌ غشاهای‌ تمام‌ سلول‌های‌ بدن‌، عضلات‌، استخوان‌ها، غدد پاراتیرویید و هورمون‌های‌ پاراتیروییدی‌ (که‌ تنظیم‌کننده‌ جذب‌ و استفاده‌ از کلسیم‌ هستند) همگی‌ تحت‌ تأثیر قرار می‌گیرند.
 علایم‌ شایع‌
کاهش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌:
اسپاسم‌، پرش‌، یا کرامپ‌ عضلانی‌
بی‌حسی‌ و سوزن‌ سوزن‌ در دست‌ها و پاها
تشنج‌
نامنظمی‌ ضربان‌ قلب‌
افزایش‌ فشار خون‌
افزایش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌:
افسردگی‌، دلیریوم‌، گیجی‌
تشنج‌ و اغماء (تنها در بدترین‌ موارد)
بی‌حالی‌ و خواب‌آلودگی‌
بی‌اشتهایی‌
استفراغ‌ و اسهال‌
کم‌آبی‌ بدن‌ و تشنگی‌
نامنظمی‌ ضربان‌ قلب‌
کاهش‌ فشار خون‌
علل‌
کاهش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌:
کاهش‌ فعالیت‌ غدد پاراتیرویید به‌ علت‌ بیماری‌ یا آسیب‌ به‌ هنگام‌ جراحی‌ در گردن‌
دریافت‌ ناکافی‌ کلسیم‌ و ویتامین‌ ـ د در رژیم‌ غذایی‌
سوءجذب‌ از دستگاه‌ گوارشی‌ (معمولاً بدون‌ علت‌ مشخص‌)
پانکراتیت‌ (التهاب‌ لوزالمعده‌)
نارسایی‌ کلیه‌
سوختگی‌ یا عفونت‌ شدید
کاهش‌ غلظت‌ منیزیم‌ خون‌
افزایش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌:
وجود شکستگی‌های‌ متعدد و استراحت‌ طولانی‌مدت‌ در تخت‌
تومورهای‌ خوش‌خیم‌ یا بدخیمی‌ که‌ استخوان‌ را تخریب‌ می‌کنند.
پرکاری‌ غدد پاراتیرویید
میلوم‌ متعدد

عوامل‌ افزایش‌دهنده‌ خطر
کاهش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌:

مصرف‌ بعضی‌ از داروها، از جمله‌ دیورتیک‌های‌ تیازیدی‌ و مسدودکننده‌های‌ کانال‌ کلسیمی‌
آسیب‌، سرطان‌، یا جراحی‌ غده‌ تیرویید یا غدد پاراتیرویید
افراط‌ در مصرف‌ الکل‌ که‌ باعث‌ نامناسب‌ بودن‌ تغذیه‌ می‌شود.
افزایش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌:
تغذیه‌ نامناسب‌، به‌خصوص‌ مصرف‌ بیش‌ از اندازه‌ محصولات‌ لبنی‌ یا آنتی‌اسیدهای‌ حاوی‌ کلسیم‌ زیاد
عدم‌ فعالیت‌ یا استراحت‌ طولانی‌مدت‌ در رختخواب‌ به‌ هر علت‌
تزریق‌ مکرر خون‌ حاوی‌ سیترات‌
بیماری‌ مزمن‌ کلیه‌ 

 پیشگیری‌
از آنتی‌اسیدهای‌ حاوی‌ کلسیم‌، به‌صورت‌ مرتب‌ استفاده‌ نکنید.
داشتن‌ یک‌ رژیم‌ طبیعی‌ و متعادل‌
هیچ‌گاه‌ الکل‌ ننوشید.

عواقب‌ مورد انتظار
اغلب‌ موارد با درمان‌ در عرض‌ یک‌ هفته‌ معالجه‌ می‌شوند، مگر اینکه‌ علت‌ به‌ هم‌ خوردن‌ تعادل‌ کلسیم‌ خون‌، سرطان‌ باشد.

عوارض‌ احتمالی‌
ایست‌ قلبی‌
شکستگی‌ استخوان‌های‌ ضعیف‌
سنگ‌ کلیه‌ (در موارد افزایش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌)
زخم‌ معده‌ و اثنی‌عشر (در موارد افزایش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌) 

 درمان‌ 
 

اصول‌ کلی‌
آزمایشات‌ تشخیصی‌ ممکن‌ است‌ شامل‌ آزمایش‌ خون‌ از نظر سطح‌ کلسیم‌، نوار قلب‌، و عکسبرداری‌ از استخوان‌ها باشد.
پیش‌ از اینکه‌ برنامه‌ درمانی‌ برای‌ پیشگیری‌ از عود مشکل‌ طرح‌ریزی‌ شود، باید علت‌ زمینه‌ساز معلوم‌ شود. 

 داروها
در حالت‌ کاهش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌، گلوکونات‌ یا کربنات‌ کلسیم‌ وریدی‌
در حالت‌ افزایش‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌، محلول‌ سالین‌ داخل‌ وریدی‌ و دیورتیک‌های‌ قوس‌ هنله‌ (مثل‌ فورسماید ] لازیکس‌ [ و اسید اتاکرینیک‌)
 

فعالیت‌
پس‌ از شروع‌ درمان‌، با رو به‌ بهبود گذاشتن‌ علایم‌، فعالیت‌های‌ عادی‌ خود را از سر گیرید.

رژیم‌ غذایی‌
در موارد کاهش‌ خفیف‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌، از مکمل‌ کلسیمی‌ و ویتامین‌ ـ د استفاده‌ نمایید. شیر و محصولات‌ لبنی‌ نیز بیشتر مصرف‌ کنید.
در موارد افزایش‌ خفیف‌ غلظت‌ کلسیم‌ خون‌، مصرف‌ محصولات‌ لبنی‌ و آنتی‌اسیدهای‌ حاوی‌ کلسیم‌ را محدود کنید. 
 

در این‌ شرایط‌ به‌ پزشک‌ خود مراجعه‌ نمایید
اگر شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌ تان علایم‌ به‌ هم‌ خوردن‌ تعادل‌ کلسیم‌ خون‌ را دارید.
اگر پس‌ از آغاز درمان‌، علایم‌ بدتر شوند یا رو به‌ بهبود نگذارند

غنی ترین منابع کلسیم عبارتند از ماست،شیر،کلم پیچ،کلم بروکلی،توفو(نوعی پنیر) ،ساردین،ماهی آزاد کنسروی با استخوان،آب میوه ، نان با کلسیم غنی شده.

 آسانترین راه دریافت کلسیم مصرف شیر وماست کم چرب یا بدون چربی است.

انواع کلسیم‌ تزریقی‌ و روش های مصرف آن :

کلسیم‌ تزریقی‌ برای‌ درمان‌کمی‌ کلسیم‌ خون‌ در بیماریهائی‌ که‌ نیازبه‌افزایش‌ سریع‌ غلظت‌ یون‌ کلسیم‌ در سرم‌دارند، مانند تتانی‌ ناشی‌ از کمی‌ کلسیم‌خون‌ در نوزادان‌، تتانی‌ ناشی‌ از کمبودهورمون‌ پاراتیروئید، تتانی‌ ناشی‌ از کمی‌کلسیم‌ خون‌ به‌علت‌ نیش‌ حشرات‌ یاواکنش‌های‌ حساسیتی‌، نشانه‌های‌ حاددردهای‌ کولیک‌ ناشی‌ از مسمومیت‌ باسرب‌، کمبود ویتامین‌ Dو آلکالوز، بمنظورتنظیم‌ الکترولیت‌، در احیای‌ قلبی‌ بویژه‌ پس‌از عمل‌ جراحی‌ قلب‌ باز، بمنظور تقویت‌قدرت‌ انقباضی‌ میوکارد پس‌ از خاتمه‌فیبریلاسیون‌ دهلیزی‌ و بطنی‌ یا زمانی‌ که‌پاسخ‌ کافی‌ به‌ اپی‌نفرین‌ تزریقی‌ وجودندارد، بمنظور کاهش‌ یا برطرف‌ نمودن‌اثرات‌ مضعف‌ قلبی‌ ناشی‌ از زیادی‌ پتاسیم‌خون‌ و همچنین‌ بعنوان‌ پادزهر در درمان‌مسمومیت‌ با منیزیم‌ مصرف‌ می‌شود.فرآورده‌های‌ خوراکی‌ حاوی‌ کلسیم‌بمنظور جبران‌ کمی‌ کلسیم‌ در بیماریهایی‌مانند کم‌ کاری‌ مزمن‌ پاراتیروئید، نرمی‌استخوان‌، راشی‌تیسم‌ و کمی‌ ثانویه‌ کلسیم‌خون‌ پس‌ از مصرف‌ داروهای‌ ضدتشنج‌مصرف‌ می‌شوند. اگر کمی‌ مزمن‌ کلسیم‌خون‌ ناشی‌ از کمبود ویتامین‌ D باشد،املاح‌ کلسیم‌ خوراکی‌ ممکن‌ است‌ همزمان‌با مشتقات‌ ویتامین‌ Dمصرف‌ شوند. املاح‌خوراکی‌ کلسیم‌ بعنوان‌ مکمل‌ غذائی‌ درافرادی‌ که‌ مقادیر کافی‌ کلسیم‌ دریافت‌نمی‌کنند و همچنین‌ بعنوان‌ داروی‌ کمکی‌برای‌ پیشگیری‌ و درمان‌ پوکی‌ استخوان‌مصرف‌ می‌شوند.

● مکانیسم‌ اثر

کلسیم‌ برای‌ عملکرد صحیح‌دستگاه‌ عصبی‌، عضلانی‌ و اسکلتی‌ضروری‌ است‌. کلسیم‌ در عملکرد طبیعی‌قلب‌، کلیه‌، تنفس‌، انعقاد خون‌ و نفوذپذیری‌مویرگها و غشاء سلولی‌، نقش‌ مهمی‌ را ایفامی‌کند. کلسیم‌ همچنین‌ به‌تنظیم‌ آزادسازی‌ وذخیره‌ ناقلهای‌ عصبی‌ و هورمونها، برداشت‌و اتصال‌ اسیدهای‌ آمینه‌، جذب‌ ویتامین‌ B۱۲و ترشح‌ گاسترین‌ کمک‌ می‌کند.

● فارماکوکینتیک کلسیم‌

تقریبا ۳۰ ـ ۲۰ درصدکلسیم‌ در روده‌ کوچک‌ جذب‌ می‌شود. که‌این‌ امر به‌حضور متابولیتهای‌ ویتامین‌ D، pHروده‌ و فاکتورهای‌ رژیم‌ غذائی‌ مانندپیوند کلسیم‌ به‌ فیتاتها و فیبرها بستگی‌دارد. جذب‌ کلسیم‌ در صورت‌ وجود کمبودکلسیم‌ یا در بیمارانی‌ که‌ رژیم‌غذایی‌ باکلسیم‌ کم‌ دریافت‌ می‌کنند، افزایش‌ یافته‌ ودربیماران‌ مبتلا به‌فقدان‌ یا کمبود اسیدمعده‌ کاهش‌ می‌یابد. پیوند کلسیم‌ به‌پروتئین‌ پلاسما تقریبا ۴۵ درصد است‌. ۲۰درصد کلسیم‌ ازراه‌ کلیه‌ و ۸۰ درصد آن‌ ازراه‌ مدفوع‌ دفع‌ می‌شود.

● موارد منع‌ مصرف کلسیم‌

فرآورده‌های‌ حاوی‌کلسیم‌ در زیادی‌ اولیه‌ یاثانویه‌ کلسیم‌خون‌، افزایش‌ کلسیم‌ ادرار، سنگهای‌کلسیمی‌ درکلیه‌، سارکوئیدوز ومسمومیت‌ با دیژیتال‌ نباید مصرف‌ شود.

● هشدارها

فرآورده‌های‌ حاوی‌ کلسیم‌ درموارد دهیدراسیون‌ یا عدم‌تعادل‌سایرالکترولیتها، سابقه‌ سنگهای‌ کلیوی‌، عیب‌مزمن‌ کارکلیه‌، عیب‌ کار قلب‌ وفیبریلاسیون‌ بطنی‌ در طول‌ احیای‌ قلب‌بااحتیاط مصرف‌ شوند.

● عوارض‌ جانبی‌ کلسیم

اختلالات‌ خفیف‌ گوارشی‌بامصرف‌ خوراکی‌وبرادیکاردی‌، آریتمی‌و تحریک‌ پس‌ از تزریق‌ وریدی‌ از عوارض‌جانبی‌مهم‌املاح‌ کلسیم‌ می‌باشند. کاهش‌فشارخون‌ برافروختگی‌ یا احساس‌ گرما،ضربان‌ نامنظم‌ قلب‌، تهوع‌ یا استفراغ‌،قرمزی‌ پوست‌، درد یاسوزش‌ در محل‌تزریق‌، تعریق‌، گزگز و کاهش‌ فشارخون‌ باتزریق‌ املاح‌ کلسیم‌ گزارش‌ شده‌ است‌.

● تداخل‌های‌ دارویی کلسیم‌

مصرف‌ همزمان‌ سایرفرآورده‌های‌ حاوی‌ کلسیم‌ با این‌ داروهاممکن‌ است‌ سبب‌ افزایش‌ غلظت‌ کلسیم‌ سرم‌،بویژه‌ دربیماران‌ مبتلا به‌عیب‌ کار کلیه‌ شود.مصرف‌ همزمان‌ املاح‌ تزریقی‌ کلسیم‌بادیگوگسین‌ ممکن‌ است‌ خطر بروز آریتمی‌قلبی‌ را افزایش‌دهد. املاح‌ تزریقی‌ کلسیم‌ممکن‌ است‌ اثرات‌ سولفات‌ منیزیم‌ تزریقی‌راخنثی‌ نمایند. همچنین‌ در صورت‌ مخلوطنمودن‌ ملح‌ کلسیم‌ با سولفات‌ منیزیم‌، امکان‌رسوب‌ سولفات‌ کلسیم‌ وجود دارد.فراهمی‌زیستی‌ فنی‌ توئین‌ و کلسیم‌ بعلت‌ تشکیل‌تشکیل‌ احتمالی‌ یک‌کمپلکس‌ غیرقابل‌ جذب‌کاهش‌ می‌یابد.جذب‌تتراسیکلین‌های‌خوراکی‌بعلت‌تشکیل‌ کمپلکس‌های‌ غیرقابل‌جذب‌ وافزایش‌ pHداخل‌ معده‌، ممکن‌است‌کاهش‌ یابد.

نکات‌ قابل‌ توصیه‌:

۱) قرصها باید ۱/۵ـ۱ساعت‌ پس‌ از غذا مصرف‌ شوند.

۲) در صورت‌ امکان‌، از مصرف‌ این‌ داروهاطی‌ ۲ـ۱ ساعت‌ پس‌ از مصرف‌ سایرداروهای‌ خوراکی‌ باید خودداری‌ شود.

۳) از مصرف‌ همزمان‌ سایر فرآورده‌های‌حاوی‌ کلسیم‌، فسفات‌، منیزیم‌ یا ویتامین‌ Dباید خودداری‌ شود.

۴) از مصرف‌ همزمان‌ فرآورده‌های‌خوراکی‌ این‌ داروها با موادغذایی‌ حاوی‌فیبر و غلات‌ باید خودداری‌ شود.

۵) بمنظور تامین‌ نیاز روزانه‌ به‌ کلسیم‌،رژیم‌غذایی‌ مناسب‌ بر مصرف‌ فرآورده‌های‌حاوی‌ کلسیم‌ ترجیح‌ داده‌ شود.

۶) در صورت‌ نیاز، مصرف‌ ویتامین‌ Dبمیزان‌ کافی‌ و قرارگرفتن‌ در معرض‌ نورخورشید بمنظور افزایش‌ جذب‌ کلسیم‌توصیه‌ می‌شود.

۷) بمنظور جلوگیری‌ از افزایش‌ غلظت‌کلسیم‌ در خون‌ و ایست‌ قلبی‌، دارو باید به‌آهستگی‌ تزریق‌ وریدی‌ شود.

۸) بروز عوارض‌ جانبی‌ اغلب‌ بعلت‌ تزریق‌سریع‌ وریدی‌ است‌. با ظهور اختلالات‌ دردالکتروکاردیوگرام‌ و اظهار ناراحتی‌ ازسوی‌ بیمار، تزریق‌ دارو باید بطور موقت‌قطع‌ شود و پس‌ از طبیعی‌ شدن‌ امواج‌ ورفع‌ ناراحتی‌ بیمار، ادامه‌ یابد.

● مقدار مصرف کلسیم‌:

مقدار مصرف‌ مجاز کلسیم‌ در روزبه‌ترتیب‌ زیر می‌باشد:

ـ شیرخواران‌ و کودکان‌ باسن‌ کمتر از ۳سال‌: ۸۰۰ـ۴۰۰ میلی‌گرم‌

ـ کودکان‌ بین‌۱۰ـ۴ سال‌: ۸۰۰ میلی‌گرم‌

ـ نوجوانان‌ وبزرگسالان‌: ۱۲۰۰ـ۸۰۰ میلی‌گرم‌، زنان‌باردار و شیرده‌: ۱۲۰۰ میلی‌گرم‌.

▪ خوراکی‌:

برای‌ پیشگیری‌ از کمی‌ کلسیم‌ خون‌ از راه‌خوراکی‌، مقادیر فوق‌ مورد استفاده‌ قرارمی‌گیرد. بعنوان‌ درمان‌ کمی‌ کلسیم‌ خون‌،مقدار مصرف‌ براساس‌ شدت‌ کمبودکلسیم‌ در هر بیمار توسط پزشک‌ بایدتعیین‌ شود.

▪ تزریقی‌:

برای‌ پیشگیری‌ از کمی‌ کلسیم‌ خون‌، مقدارمصرف‌ براساس‌ نیاز بیمار تعیین‌ وانفوزیون‌ وریدی‌ می‌شود. در درمان‌ کمی‌کلسیم‌ خون‌ و تامین‌ الکترولیت‌ حدود ۱گرم‌ گلوکونات‌ کلسیم‌ بطور آهسته‌ وباسرعت‌ حداکثر تا ۵ میلی‌لیتر در دقیقه‌تزریق‌ وریدی‌ می‌شود و در صورت‌ نیاز،تا زمانی‌ که‌ تتانی‌ کنترل‌ شود، مصرف‌ آن‌را می‌توان‌ تکرار نمود.

بعنوان‌ پائین‌آورنده‌ پتاسیم‌ یا منیزیم‌خون‌، مقدار ۲ـ۱ گرم‌ بطور آهسته‌ و باسرعت‌ حداکثر تا ۵ میلی‌لیتر در دقیقه‌تزریق‌ وریدی‌ می‌شود. در طول‌ درمان‌،مقدار مصرف‌ دارو باید براساس‌ پیگیری‌منظم‌ وضعیت‌ بیمار توسطالکتروکاردیوگرام‌ تنظیم‌ شود.

اشکال‌ دارویی کلسیم‌:

Effervescent Tablet: ۱۵۰۰ mg Ca۲+

Injection: ۱۰%

Tablet: Calcium ۵۰۰ mg + Vit D ۲۰۰ IU


 منبع : پزشکان بدون مرز

نقش روی در بدن

روی  ( ZN ) به فراوانی در بدن انسان توزیع شده است و بعد از آهن ، فروانترین عنصر جرئی در بدن می باشد . قابل دسترس ترین شکل روی ، در گوشت حیوانات به خصوص گوشت قرمز و ماکیان وجود دارد ، شیر منبع خوبی از روی است ولی دریافت زیاد کلسیم از شیر می تواند با جذب آهن و روی تداخل کند .

  جذب روی ZN  در بارداری و شیردهی کمی افزایش می یابد . عوامل متعدد غذایی بر جذب روی اثر دارند . فیتات سبب کاهش جذب روی می شود . مس و کارمیوم با روی رقابت می کنند بنابراین سبب کاهش جذب روی می شوند ، دریافت زیاد کلسیم غذایی ، جذب روی و تعادل آن را کاهش می دهد .

همچنین ، اسید فولیک ممکن است در صورت دریافت کم روی ، جذب آن را کاهش دهد . جذب روی ممکن است با گلوکز یا لاکتوز یا با پروتئین سویا به تنهایی یا مخلوط با گوشت گاو افزایش یابد .  روی مانند آهن در شیر مادر بهتر از شیر گاو جذب می شود .

عنصر روی ZN  :

کوتاهی قد بر خلاف تصور بسیاری از افراد ، بیش از آنکه تحت تاثیر ژنتیک باشد ، شدیداً تحت تاثیر تغذیه نامناسب است . در دهه های گذشته رشد باور نکردنی قد کودکان مهاجران آسیایی که در کشورهای اروپایی متولد و بزرگ شده بودند نشان داد که رشد ناکافی قد و والدین آنها به خاطر ژنتیک نبوده بلکه علت آن تغذیه نامناسب بوده است .

کوتاهی قد ممکن است در دو مرحله قبل از تولد( مرحله جنینی ) و پس از تولد و یا هر دو مقطع اتفاق بیفتد . در دوران بارداری نقش مادر اهمیت ویژه ای دارد ، به طوری که مشخص شده مصرف نا کافی ریز مغزی به علاوه نوشیدن الکل و استعمال دخانیات در دوران بارداری به رشد ناکافی و کم وزنی کودک در هنگام تولد می انجامد .

علاوه بر انرژی ( که بخش مهمی از آن از کربوهیدرات ها یعنی قندهای ساده و مرکب تامین می شود ) و چربی و پروتئین ( که این سه به نام درشت مغذی ها شناخته می شوند ) دریافت کافی ریز مغذی های مختلف یعنی ویتامین ها و املاح نیز برای رشد کافی و مناسب کودکان شناخته شده اما اینکه کدامیک از آنها بیشترین تاثیر را در رشد ناکافی کودکان دارند ، هنوز به طور کامل مشخص شده است .

برخی مطالعات نقش کمبود ( حتی کمبود متوسط یا خفیف ) روی ZN( یکی از ریز مغذی ها که از طریق غذا به بدن می رسد ) .  را در کاهش رشد قد ی نشان داده اند .

کمبود متوسط تا شدید ویتامین A  ، آهن ، کلسیم و ید نیز در عدم رشد کافی کودکان نقش شناخته شده ای دارند . کمبود روی تا حدود زیادی به ناکافی بودن آن در رژیم غذایی ، جذب ناکافی و اختلال در جذب و یا از دست رفتن روی در رژیم غذایی ( هنگام اسهال ) بستگی دارد .

در اوایل قرن بیستم ، کمبود شدید روی ZN  بدلیل عوارضی همچون کوتاهی قد ، کمی رشد غدد بدن ( بویژه غدد جنسی ) ، اختلال عملکرد ایمنی ، اختلالات پوستی ، نقض عملکرد شناختی و بی اشتهایی شناخته شد .

تخمین زده می شود که کمبود روی ZN حدود یک سوم از جمعیت دنیا را مبتلا کرده و ۱۶% از عفونت های دستگاه تنفس تحتانی ، ۱۸ % ابتلا به مالاریا ، ۱۰% از بیماریهای اسهال و در مجموع ۴/۱ % ( ۸/۰ میلیون نفر ) از موارد مرگ و ۲۸ میلیون مورد از رشد بازماندگی کودکان در دنیا مربوط به کمبود روی ZN  باشد . البته کمبود شدید این ماده نادر بوده و در اغلب موارد ، کمبود خفیف و متوسط است .

منابع مهم روی : گوشت ها ، حبوبات ، مغز دانه ها و غلات کامل می باشند .

لازم به یادآوری است که مصرف فراوان روی ( بصورت مکمل ) بدون رژیم غذایی مناسب برای کودک ، نه تنها موجب افزایش و تسریع رشد نمی شود بلکه با ایجاد مسمومیت و احتمالاً رقابت هنگام جذب مواد مغذی مختلف ، موجب بدتر شدن وضعیت رشدی نیز می گردد .

با توجه به مطالب گفته شده ، مصرف غذا در حد متعادل و مناسب و از تمام گروههای غذایی بسیار مهم است . غلات  ، از منابع با ارزش تامین کننده انرژی ، بخشی از پروتئین مورد نیاز ، برخی ویتامین های ضروری و بعضی املاح مهم برای بدن هستند .

متاسفانه در غلات و بویژه در پوست آنها ، علاوه بر تمام مواد با ارزش ، موادی هم به نام فیتات وجود دارند که از جذب آهن ، کلسیم و روی ZN  آنها تا حدود زیادی جلوگیری می کنند .

چنانچه نان های سبوسدار باشند و بخوبی  تجزیه  شوند ، مقدار زیادی از فیتیات تجزیه شده و به مواد قابل جذب تبدیل می گردد .

مصرف نان هایی که بخوبی تخمیر شده اند ، بعلت مداخله نا مناسب در جذب املاح و به ویژه روی ZN ممکن است باعث کوتاهی قد شده و یا این مشکل را تشدید کنند .

 منبع : پزشکان بدون مرز