|
"لطفا برید بیرون و چند دقیقه با بچه هاتون فوتبال بازی کنید. شما میتونید با این کار جلوی شکسته شدن لگن اونها رو وقتی بزرگتر شدن بگیرید"
در بچه هایی که بطور مرتب ورزش میکنند و فعالیت بدنی خوبی دارند در سنین بالاتر و وقتی مسن شدند احتمال شکستگی ناشی از پوکی استخوان و بخصوص شکستگی لگن در آنها کم میشود. علت این امر قوی شدن استخوان با ورزش است. در دوران کودکی و نوجوانی که استخوان ها در حال رشد و ساخته شدن هستند ورزش و فعالیت بدنی میتواند موجب قوی تر شدن و محکم تر شدن آنها شود. این استخوان های قوی تا سنین پیری برای آنها باقی میماند تا اینکه در آن زمان مانعی شود در برای شکسته شدن استخوان
این تحقیق بر روی 365 دختر و 446 پسر با سن 9-7 سال در سوئد انجام شد. این بچه ها هر روز به مدت 40 دقیقه در مدرسه آمورش حرکات بدنی میدیدند. گروه دیگر شامل 780 دختر و 807 پسر بودند که هفته ای 60 دقیقه فعالیت تمرینی داشتند. محققین سالانه میزان رشد و تکامل استخوان ها را در این افراد بررسی کردند. مطالعه نشان داد که میزان تراکم استخوان در ستون مهره بچه هایی که فعالیت بدنی بیشتری داشتند بیشتر شده است.
محققین
همچنین یک مطالعه گذشته نگر بر روی 709 مرد با سن متوسط 69 سال که قبلا
ورزشکار بوده اند و 1368 فرد که ورزش زیادی نمیکرده اند ( با سن متوسط 70
سال) انجام دادند. مطالعه نشان داد که کاهش تراکم استخوان ناشی از سن در
گروهی که بیشتر ورزش میکرده اند کمتر از گروه دیگر بوده است.
این مطالعه نشان میدهد که فعالیت بدنی کافی در سنین کودکی موجب میشود استخوان ها بهتر و بیشتر شد کرده و محکم تر شوند. بدین ترتیب فرد در بزرگسالی استخوان های سالم تر و محکم تری خواهد داشت.
|
توجه
داشته باشیم که بدن انسان در طول میلیون ها سال تکامل به نحوی ساخته شده و
برنامه ریزی شده است که در هر روز چندین ساعت کار فیزیکی کند. ماشینی شدن
زندگی افراد در چند دهه اخیر موجب کاهش میزان فعالیت بدنی انسان ها شده
است. این عدم هماهنگی بین نیاز بدن به فعالیت فیزیکی از یک طرف و فعالیت
نداشتن انسان ها از طرف دیگر موجب اختلال در کارکرد صحیح بدن و بدنبال آن
بیماری میشود.
نکته قابل تامل و اندکی مضحک این است که انسان ها قرن ها بدنبال آن بوده اند که با انجام اختراعات و در خدمت گرفتن ماشین ها خود را از انجام فعالیت های بدنی که آن را سخت میدانسته اند رهایی دهند و اکنون متوجه شده اند که این فعالیت های بدنی برای بدن آنها لازم بوده است. با همان اهمیتی که غذا و آب و هوا برای ادامه زندگی نیاز است فعالیت بدنی هم اهمیت دارد.
تنها راه حل این مشکل درک صحیح مطلب و گنجاندن ورزش روزانه و مداوم در زندگی روزانه است. بدین منظور باید از بچه ها شروع کرد تا نه تنها رفتار آنها را سازماندهی کرده و آنها را به ورزش علاقمند و بلکه نیازمند کرد، همچنین از فرصتی که در اختیار گذاشته شده استفاده کرده و استخوان های سالمی برای آنها بوجود آورد
منبع : ایران ارتوپدی
بسکتبال ورزش پرتحرک و پربرخوردی است و به همین علت احتمال بروز آسیب های ورزشی در آن بالا است. چهار اصل مهم در پیشگیری از آسیب های ورزشی در بسکتبال عبارتند از
منبع : ایران ارتوپدی |
|
غذا ممکن است باعث تغییراتی در جذب دارو از دستگاه گوارش شود. بعضی مواد غذایی با بعضی از داروها ترکیب می شوند و تبدیل به ترکیباتی می شوند که از دستگاه گوارش قابل جذب نیست بنابراین در صورتی که آن دارو با غذاهای خاص مصرف شود اثر درمانی بروز نخواهد کرد.
مثال بارز این مورد نوعی آنتی بیوتیک هاست که اگر با شیر میل شود جذب نمی شود، زیرا کلسیم موجود در شیر با آن ترکیب و مانع جذب می گردد.
بنابراین ملاحظه می کنید که عدم رعایت چنین دستوری مساوی با عدم جذب دارو و در نتیجه عدم بروز اثرهای درمانی خواهد شد.
در مورد برخی دیگر از داروها، غذا باعث کندی جذب دارو میشود. در این مورد در نهایت بعد از مدتی دارو جذب میشود ولی بدلیل اینکه دیر جذب شده است آثار درمانی آن دیر بروز میکند.
بعضی از مواد غذایی بر جذب داروها اثر نمیگذارند بلکه بر روی فرآیندهای دیگری اثر میگذارند که در بروز آثار درمانی مهم هستند.
جذب تعدادی از داروها هم با برخی مواد غذایی زیاد میشود. همچنین در مورد داروهایی که ممکن است باعث تحریک و ناراحتی دستگاه گوارش بشوند توصیه میشود که همراه غذا مصرف شوند تا عوارض کمتری پیش آید.
بنابراین به طور کلی باید تأثیر غذا بر دارو همواره مورد نظر باشد و مطابق دستور پزشک عمل شود. در مواردی که همراه دارو برنامه غذایی خاصی توصیه شده است رعایت آن الزامی میباشد و در این جا به تعدادی از مهمترین تداخلات غذا و دارو اشاره میکنیم. در موارد دیگر میتوانید با پزشک یا داروساز مشورت کنید.
۱٫ مصرف همزمان استامینوفن با غذاهای غنی از کربوهیدراتها مثل بیسکویت، خرما، مربا و غیره باعث ایجاد ترکیب و در نتیجه کندی جذب دارو میشود.
۲٫ مصرف همزمان قرصهای پوشش دار بیزاکودیل همراه شیر یا غذاهای دیگری که خاصیت بازی دارند باعث از بین رفتن پوشش قرص در معده و خراب شدن دارو میشود و در نتیجه اثر درمانی دیده نمیشود.
۳٫ مصرف داروهای آهن دار مثل سولفات آهن (فروس سولفات) با چای باعث ایجاد ترکیب نامحلول و عدم جذب آهن میشود. افرادی که فقر آهن دارند نباید بلافاصله بعد از غذا چای مصرف کنند، زیرا چای مانع جذب آهن موجود در مواد غذایی میشود.
تداخل داروها:
بعضی از داروها ممکن است بر روی آثار دارویی داروی دیگر اثر بگذارند. این تأثیر گذاریها به شیوههای مختلفی انجام میشود.
داروها ممکن است بر جذب یکدیگر در دستگاه گوارش اثر بگذارند و در نتیجه مانع بروز اثرهای درمانی یا تأخیر در بروز این آثار شوند.
بعضی از داروها با اثر گذاشتن بر سرعت تخریب و دفع داروهای دیگر باعث میشوند که دارو اثر درمانی خود را نتواند بروز دهد و یا دیر جذب شود و به میزانی برسد که باعث بروز مسمومیت و عوارض دیگر شود.
البته از برخی تداخلات دارویی میتوان در جهت درمان استفاده کرد و با تنظیم دقیق مصرف دو دارو، استفاده از هر کدام از آنها را به حداقل رساند و در نتیجه از بروز عوارض جانبی، مسمومیت و یا حتی مقاومت نسبت به دارو جلوگیری کرد.
در صورتی که داروهای تداخل دار باید با هم مصرف شوند بیمار باید به توصیه پزشک در خصوص فاصله گذاری میان آنها توجه کند. چون در غیر این صورت دارو درمانی فایده ای نخواهد داشت.
بحث تداخلات دارویی بسیار گسترده و پیچیدهتر از آن است که در اینجا بتوانیم به آنها بپردازیم. تنها توصیه میکنیم که به توصیههای پزشک و داروساز توجه نمائید.
منبع : پزشکان بدون مرز
با این تعریف از رشد، اکنون به بررسی رشد جسمانی، شناختی، عاطفی واخلاقی کودک از تولد تا اواخر کودکی ۱۲-۱۱ سالگی می پردازیم.
الف) رشد از تولد تا پایان کودکی
دوره ی نوزادی حدود یکی دوهفته اول زندگی است. دراین مدت نوزاد خود را با اوضاع جدید زندگی سازگار می کند وبا وجود آنکه وابستگی مستقیم جسمانی او با مادر قطع می شود، برای رفع بسیاری از نیازهای خود وابسته به او باقی می مانند. نوزاد انسان در ابتدا نمی تواند ازخود مراقبت کند وبرای زنده ماندن و حفظ تعادل محیط داخلی نیازمند به دیگران است.
البته بدیهی است که نوزاد برای سازگارشدن با محیط قابلیت های بسیاری دارد، او می تواند ببیند، بشنود، نسبتا به بو ومزه واکنش نشان می دهد و نسبت به درد، لمس وتغییر جا از خود حساسیت هایی بروز می دهد.
درطی این دوره حرکات نوزاد کاملا ناهماهنگ
است وانرژی بسیاری صرف آن می شود. دربیشتر بازتابهای نوزاد، تمام تنه
وپاها به حرکت در می آید. حرکت سر، در مقایسه با بدن بسیار کم است. حرکات
اختصاصی که به قسمت های محدود مربوط می شود، بیشتر بازتابی است.
در دوره جنینی، بیشتر حرکات بدن جنین، بازتابی وتابع فعالیت نخاع شوکی
وساقه مغز است. اهمیت بازتاب ها در ابتدا بسیار حیاتی است. زیرا زندگی
نوزاد بدان وابسته است. اما با رشد کودک وسیستم عصبی او اهمیت این بازتاب
ها رفته رفته کم می شود.
دستگاه عصبی انسان به اعتقاد عصب شناسان به سه شکل فعالیت می کند:
۱ -فعالیت های ساده بازتابی در سطح نخاع شوکی وساقه ی مغز.
۲- فعالیت های کمی پیچیده تر مانند راه رفتن و ایستادن وغیره که با کمک مخچه وپل مغز صورت می گیرد.
۳- فعالیت های پیچیده مانند ادراک، حافظه و تفکر که با کمک قشر مغز ودستگاه ارتباطی پیچیده ی مغز انجام می شود.
براین اساس، رفتارهای نوزاد در ابتدا با کمک ساقه های مغز کنترل می شود، نه
به وسیله ی کرتکس. ساقه ی مغز درقشر زیرمغز(کرتکس) قرار دارد وشامل قسمت
هایی است که مسئول انجام زیستی اساسی مانند تنفس و بازتاب ها است.
در طی این دوره نوزاد نیازهای اساسی از قبیل اکسیژن، غذا وخواب را دارا است که اطرافیان برای وی تهیه می کنند.
رشد جسمانی
با توجه به دگرگونی بسیار دراندازه های بدنی نوزادان در هنگام تولد و میزان رشد آنها، استفاده از میانگین یا فرم فقط یک تصویر کلی از رشد به دست می دهد. بطور متوسط وزن یک نوزاد طبیعی که پس از دوره ی کامل حاملگی به دنیا آمده است، در لحظه تولد، حدود سه تا سه ونیم کیلوگرم و قد او به طور متوسط بین ۵۰ -۴۸ سانتی متر است.
وزن نوزاد طبیعی برای سازگار شدن با محیط در ده روز اول تا سیصدگرم وزن خود را ازدست می دهد. اگر مقدار انرژی را که نوزاد در رویارویی با محرک های مختلف از دست می دهد، درنظر بگیریم، از دست دادن وزن تعجب آور نخواهد بود. کمبود وزن از هفته دوم جبران می شود واز زمانی که کودک بتواند به خوبی شیر بخورد وآن را هضم کند، بروزنش اضافه می شود تا اینکه در ۶ ماهگی وزنش به دوبرابر وزن هنگام تولد می رسد، تا حدود ۱ سالگی وزن کودک تقریبا به سه برابر وزن وی هنگام تولد می رسد وسرانجام وزن وی در پایان ۲ سالگی به حدود ۱۴ برابر وزن هنگام تولد ۱۲ – کیلوگرم – خواهد رسید. سرعت رشد وزن درهر سال اول زندگی وهمچنین در دوران بلوغ به حداکثر خود می رسد.
قد
تغییرات قد نیز مانند وزن قابل توجه است. رشد سر در دوسال اول زندگی در مقایسه با قد و وزن کودک کندتر است.
اگرچه بین کودکان همسن ازنظر قد تفاوت وجود دارد ولی نمونه ای یافت می شود که تمام کودکان در آن حدود، با یکدیگر مشترک هستند. قد نوزاد هنگام تولد۴۰ تا۴۵ سانتی متر است. پس از چهارماه اول تولد، قد نوزاد به طور متوسط از ۵۷ تا۶۰ سانتی متر، در۸ ماهگی بین ۶۰ تا۶۸ سانتی متر ودر ۱ سالگی ۶۸ تا۷۳ سانتی متر است. در۲ سالگی این میزان به ۷۸ تا۸۳ سانتی متر افزایش می یابد.
مشخصه اولین سال زندگی کودک رشد جسمانی سریع اوست. کودکان سالمی که خوب تغذیه شده اند، از تولد تا ۱سالگی ۵۰درصد به قدشان و ۲۰۰درصد به وزنشان اضافه می شود. میزان رشد در شش ماهه اول زندگی سریعتر از بقیه ی سال های زندگی است ولی همه ی قسمت های بدن به یک میزان رشد نمی کنند ولزوما هیچ رابطه ای بین رشد اندازه ی سر و رشد ماهیچه ها وجود ندارد.
رشد دندان ها
بعداز تولد نوزاد و مدتها قبل ازاینکه دندانها نمایان شود، دندانها در لثه وجود دارد، نخستین دندان کودک حدود ۶ ماهگی تا ۸ ماهگی بیرون می آید. البته دندان پیشین در فک تحتانی و سپس در فک فوقانی چهار دندان پیشین می روید. اولین دندان آسیا بین ۱ تا ۱/۵ سالگی و دندانهای طرفی بین ۱/۵ تا ۲ سالگی می روید بطوریکه کودک درپایان سال دوم جمعا بیست دندان خواهد داشت. زمان رویش دندانها در کودکان باهم فرق می کند ودیریا زود درآمدن دندان ها هیچ ارتباطی با کم هوشی یا با هوشی کودک ندارد.
نشستن
حدود سه ماه طول می کشد تا عضلات گردن قوی شده، کودک بتواند سرخود را راست نگه دارد، همچنین درسه ماه اول زندگی، رشته های عصبی زیادی از میلین پوشیده می شود که قادر به حرکت بهتر تحریکات عصبی هستند. کودک به طور متوسط می تواند در ۵ ماهگی با کمک دیگران به مدت یک دقیقه بنشیند. البته هیچگاه نباید کودک را مجبور به نشستن کرد، مگر وقتی که ستون فقرات او طاقت نگهداری بدن را داشته باشد. کودک در ۷-۸ ماهگی می تواند بدون کمک دیگران یا در ۹ ماهگی به تنهایی در ده دقیقه یا حتی بیشتر بنشیند.
خزیدن
گرچه درمورد سنی که کودکان به مراحل مختلف خزیدن می رسند، تفاوت های فردی بسیاری وجود دارد، اما معمولا کودکان مراتب یکسانی را طی می کنند. کودک دربین ماههای سوم وششم زندگی با حرکات متقاطع سینه خیز می رود. این حرکات برفعالیت پل مغز ومغز میانی متکی است. او دربین ماه های ششم و نهم زندگی سینه را بلند می کند وچهاردست وپا راه می رود. این حرکات برفعالیت مغز میانی ونیمکره مغز ومخچه متکی است. دربین ماه های نهم و پانزدهم کودک بتدریج می ایستد و راه رفتن آغاز می شود.
ایستادن و راه رفتن
راه رفتن آثار بسیار چشمگیری بررشد کودک دارد وتحول عمیقی در زندگی او بوجود می آورد. توانایی راه رفتن به طور مستقل، به تدریج بعداز پیشرفت های مقدماتی خزیدن، ایستادن ومانند اینها شکل می گیرد. کودک اولین بار در ۸ تا ۹ ماهگی می تواند با گرفتن صندلی و… بایستد. دراین مرحله کودک قادر به نشستن از حالت ایستاده نیست ونیازمند کمک است. کودک ۱ساله می تواند تا چند قدم راه برود، ولی برای کسب مهارت در راه رفتن فرصت لازم است. در۱۸ ماهگی، کودک می تواند از پله بالا و پایین برود. پایین آمدن از پله ها دیرتر حاصل می شود. در ۲ سالگی توانایی دویدن حاصل می شود ودر مهارت های حرکتی، پیشرفت های چشمگیری حاصل می شود.
ابتدای تولد: بیشتر اوقات خوابیده است می تواند شیر بخورد با هر چیز ناراحت کننده ای گریه می کند.
۶هفتگی:
اشیا؛ را نگاه می کند. وقتی با او صحبت می کنیم شروع به تبسم می کند. روی شکم می خوابد. وقتی او را از حالت خوابیده می نشانیم، گردن خود را نمی تواند راست بگیرد (گردن نمی گیرد)
۳ماهگی:
خود به خود می خندد. چیز متحرک را با چشم دنبال می کند. گردن می گیرد. وقتی چیزی در دست او می گذارید آنرا می گیرد.
۶ماهگی:
با کمک می نشیند. چیزی را از دست به دست دیگر می دهد.
۹ماهگی:
به خوبی می نشیند. می خزد و تلاش می کند که بایستد و ماما و بابا میگوید. با دست بای بای می کند. بطری شیر خود را می تواند با دست بگیرد و نگه دارد.
یک سالگی:
وقتی دست او را می گیرید راه می رود. چند کلمه می گوید. کمک می کند تا به او لباس بپوشانید.
۱۸ ماهگی:
خوب راه می رود. از پله ها بالا می رود. کتاب را به صورت چند برگی چند برگ ورق می زند (البته پاره هم می کند.) می تواند حدود ۱۰ کلمه را بگوید تا اندازه ای خودش غذا می خورد.
دو سالگی:
خوب می دود به تنهایی از پله ها بالا و پایین می رود. کتاب را یک برگ یک برگ ورق می زند. لباسهای ساده را خودش می پوشد و جملات دو یا سه کلمه ای می سازد. نیاز به دستشوئی را می گوید.
۳ سالگی:
سه چرخه سوار می شود. خودش لباس می پوشد ولی دکمه ها را نمی تواند ببندد. تا ۱۰ شماره می شمارد کلمات جمع را می تواند بکار برد. سئوال می کند. خودش غذا می خورد.
۴سالگی:
با پاهای متناوب از پله ها بالا و پایین می رود (قبلا“ یک پا یک پا این کار را می کرده است.) یک توپ را می تواند بالا بیندازد روی یک پا می ایستد (لی لی می کند.) یک رنگ را حد اقل می شناسد. دست و صورت خود را خودش می شوید. برای شستشو در دستشوئی کمک می گیرد.
۵ سالگی:
از شکل یک مثلث می تواند کپی کند و آنرا رسم کند. توپ را می گیرد و پرت می کند، چهار رنگ را می شناسد. بدون کمک لباسهایش را می پوشد و درمی آورد.
منبع : پزشکان بدون مرز