هدف من در اینجا توضیح نکاتی است که اطلاع از آنها برای پزشکانی که بیماران را جهت تست EMG ارجاع میدهند مفید است. برای استفاده بیشتر این مطلب به شکل پرسش و پاسخ طراحی شدهاست.
---------------------------------------------------------------------
1. این تست توسط چه کسانی انجام میشود و آیا میتوان انتظار داشت که تکنیسین آن را انجام دهد؟
2. آیا انجام این آزمایش در همه بیماران به یک شکل است؟
3. درخواست EMG بایستی به چه شکل باشد؟
4. ارزش تشخیصی این آزمون برای جه بیماریهایی است؟
5. این تست از چه قسمتهایی تشکیل شدهاست؟
6. نام صحیح این تست چیست؟
7. الکترونوروگرافی چیست؟
8. آیا این آزمون در بیماریهایی به جز اختلالات عصب و عضله (مثل MS) ارزشی دارد؟
9. آیا زمان درخواست این آزمون در رابطه با مشکل بیمار مهم است؟ به عبارت دیگر در چه موقعی پس از بروز علائم در بیمار بایستی این تست گرفته شود تا بیشترین کمک به تشخیص و درمان بیمار شود؟
10. آیا EMG اورژانس معنایی دارد؟
11. آیا ممکن است بیمار دچار سندرم کانال کارپ باشد و این آزمون منفی باشد؟
12. آیا ممکن است بیمار دچار رادیکولوپاتی باشد و این تست منفی باشد؟
13. بیماری به علت درد کمر مراجعه کردهاست. در MRI دیسکهای متعدد از مهره اول تا پنجم کمری دارد. پزشک معالج درخواست نوار عصب و عضله اندام تحتانی جهت بررسی کمردرد کردهاست. اما در نوار انجام شده فقط عضلات پاراسپینالیس مجاور مهرههای چهارم و پنجم کمری و اول خاجی بررسی شدهاست. چرا مهرههای بالاتر بررسی نشدهاست؟
14. چگونه میتوانم اطلاعات بیشتری راجع به این آزمون بدست بیاورم؟
------------------------------------------------------------------
١. توسط متخصصان طب فیزیکی یا داخلی مغز و اعصاب انجام میشود. این پزشکان دورههای خاصی برای انجام آن دیدهاند. گرچه میتوان به تکنیسین جهت انجام قسمتهای خاصی از تست آموزش داد، اما انجام قسمت مربوط به سوزن زدن به بیمار (needle EMG) فقط بایستی توسط متخصص مربوطه انجام شود.
٢. پزشک انجام دهنده تست بر اساس شرح حال، معاینه فیزیکی و اطلاعاتی که از سایر آزمونهای بیمار دارد، طرح (plan) خاصی را برای انجام آزمون در نظر میگیرد. همچنین در اکثرموارد، در حین انجام تست بر اساس پاسخهای بدست آمده از بیمار بایستی plan کار تغییر یابد. این امر نیاز به داشتن اطلاعات بالینی وسیع و آگاهیهای کافی از ارزش تشخیصی تستهای مختلف EMG دارد و از دلایل اصلی است که نشان میدهد یک تکنیسین قادر به انجام کامل این آزمون نیست. به علاوه قسمت سوزن زدن تست needle EMG نیاز به دانستن آناتومی دارد و در غیر این صورت چه بسا سوزن EMG باعث آسیب به اعضای حساس چون شریان و یا عصب شود.
٣. آن بایستی اطلاعات مفیدی چون نکات مهم شرح حال و معاینه فیزیکی، خلاصهای از آزمایشهای مهم قبلی مثل EMG قبلی، آنزیمهای عضلانی و MRI و این که پزشک درخواست کننده تست به چه بیماریهایی مشکوک است قید شود. صرف نوشتن اندام مربوطه کافی نیست.
۴. از روشهای اصلی بررسی بیماریهای عصب و عضله است. سایر آزمونهای مهم در تشخیص بیماریهای عصب و عضله، اندازهگیری آنزیمهای عضلانی و بیوپسی عصب و عضله است.
۵.
این آزمون، آزمونی واحد نیست. یعنی با توجه به شکایت بیمار و معاینه به
عمل آمده بایستی تستهای مختلف به عمل آورد. آزمونهایی که معمولاً به عمل
میآید شامل بررسی سرعت هدایت عصبی (NCV = Nerve Conduction Velocity که NCS= Nerve Conduction Study هم نامیده میشود)، الکترومیوگرافی (EMG = Electromyography)، بررسی امواج F و H است. بسته به مورد ممکن است آزمون جالی
(Jolly test = RNS = Repetitive Stimulation Test) و تست Blinkهم انجام شود. این آزمونها توسط کلیه دستگاههای EMG موجود انجام میشود. آزمونهای دیگری از قبیل
SFEMG = Single Fiber EMG هم وجود دارند که بیشتر دستگاهها قادر به انجام آن نیستند. لذا در صورتی که تشخیص بیماری منوط به انجام تست خاصی است، قبلاً از موجود بودن این تست اطلاع حاصل کنید.
۶. برای این آزمایش پیشنهاد شده است. اما معمولاً لغت EMG برای کل این تست بکار میرود. توجه شود که این لغت هم برای قسمتهای مختلف تست و هم برای قسمت سوزن زدن تستneedle EMG بکار میرود. بعضی هم از اصطلاح EMG & NCV استفاده میکنند. چنانچه مایل هستید قسمت خاصی از تست حتماً انجام شود میتوانید نام آن را هم ذکر کنید.
٧. بیماریهای گوش و حلق وبینی از این تست به نام الکترونوروگرافی یاد شده است. پس هر دو نام یکی هستند.
٨. تغییراتی در سایر بیماریهای مغز و اعصاب د راین تست دیده میشود، اما این تغییرات غیراختصاصی بوده و ارزش تشخیصی ندارند. لذا درخواست این تست در بیمارانی که دچار بیماریهایی مثل MS یا سکته مغزی هستند کمکی نمیکند.
٩. زمان درخواست تست مهم است. مثلاً تغییرات دیده شده در EMG در رادیکولوپاتی به ترتیب زیر است: در مرحله حاد یعنی تا روز ۱۰-۱۴ فقط کاهش رکرویتمان دیده میشود. در روزهای ۱۰-۱۴ به بعد تغییرات دنرویشن در عضلات پارااسپینال دیده میشود. از هفته ۲-۳ تغییرات دنرویشن در عضلات پروگزیمال اندامها و از هفته ۴-۶ این تغییرات در عضلات دیستال اندامها رؤیت میشود. سپس علائم عصبگیری مجدد به همین ترتیب دیده میشود. این علائم ابتدا با پولیفازی و سپس افزایش مدت و دامنه MUP نشان داده میشود. چنانچه عصبگیری مجدد کامل باشد، تغییرات دنرویشن از بین میرود و گرنه باقی میمانند. مثال دیگر قطع کامل عصب است. تا روز ۷-۱۰ ام پس از قطع عصب تحریک دیستال پاسخ نرمال حسی و حرکتی ایجاد میکند.
١٠. جواب منفی است. هرچند که مواردی وجود دارد که نیاز به انجام اورژانس تست مثلاً در نصف شب دارد، اما این موارد نادر است. مثلاً در مورد سندرم گیلن باره انجام تست در مرحله حاد بیماری کمککننده نیست. در این مرحله توجه به شرح حال و معاینه و داشتن شک بالینی مهمتر است.
١١. در مواردی از این بیماری، این آزمون منفی است. اما توجه شود که تمایل بر این است که در مواردی که بیمار علائم بالینی این بیماری را دارد اما EMG تاًیید نمیکند از جراحی بیمار خودداری میکنند و با روشهای غیر تهاجمی به درمان بیمار میپردازند. و هر موقع که EMG هم مثبت شد به جراحی مبادرت میکنند.
١٢. دلایل متعددی برای این این امر موجود است. رادیکولوپاتی به معنی درگیری روت است. این درگیری میتواند با علائم درد، اختلال حسی، حرکتی و یا احشایی تظاهر یابد. اما تست EMG فقط به بررسی قسمت حرکتی میپردازد. از آنجایی که معمولاً فیبرهای حسی قبل از دورسال روت گانگلیون آسیب میخورند، پس بیمار علائم حسی دارد اما سیستم حسی در بررسی EMG کاملاً سالم است. بنابراین اگر مثلاً بیمار مبتلا به رادیکولوپاتی فقط دچار آسیب فیبرهای حسی شدهباشد و یا فقط درد داشتهباشد، این آزمون منفی است. همچنین موارد متعددی هم پیش میآید که بیمار آسیب حرکتی دارد اما EMG منفی است. یک علت این است که تمام فیبرهای یک روت آسیب نخوردهاست. پس همه عضلات آن میوتوم آزرده نیستند. لذا مثلاً قسمتی از ریشه L5 آسیب دیده و این قسمت مربوط به عضله گلوتئوس مدیوس است. پس اگر ما فقط عضله تیبیالیس آنتریور را بررسی کنیم و یا تمام عضلات درماتوم L5 به جز گلوتئوس مدیوس را سوزن بزنیم، متوجه نمیشویم. یا ممکن است که فقط فیبرهای مربوط به قسمت خاصی از این عضله آزرده باشد. در این صورت سوزن زدن به سایر قسمتهای عضله مشکلی را حل نمیکند. توجه شود که به علت مدت زمان انجام تست و احتمال خسته شدن بیمار سوزن زدن به تمام عضلات یک میوتوم و همچنین قسمتهای مختلف هر عضله عملی نیست. همچنین همکاری بیمار در مراحل مختلف آزمون مهم است. عدم همکاری بیمار باعث میشود که ارزش تشخیصی تست پایین بیاید. زمان انجام تست مهم است. در زمانهای مختلف پس از آسیب به عصب تغییرات خاصی در عضلات دیده میشود. پس مثلاً بلافاصله پس از آسیب عصب تنها یافته دیدهشده در EMG اختلال در اینترفرنس پترن و رکرویتمان است که آنهم غیراختصاصی بوده و یا توجه به آن بسیار مشکل است. یافتههای اختصاصیترمثل فیبریلیشن و پولیفازی در زمان خاصی پس از آسیب عصب رؤیت شده و در مرحله حاد دیده نمیشوند. هر چند که تجربه و اطلاعات پزشک انجام دهنده تست میتواند در انتخاب عضله مناسب برای تست کمک کند اما بهر حال به دلایل پیشگفته باز هم در موارد متعددی از رادیکولوپاتی این تست منفی است. اینجا این سؤال مطرح میشود که حال که این تست میتواند در رادیکولوپاتی منفی باشد چه علتی برای انجام تست در بیماران مبتلا به کمر درد و گردن درد وجود دارد؟ آیا نمیتوان در بیماران مشکوک به رادیکولوپاتی فقط MRI درخواست کرد و از انجام EMG که هزینهبر و دردناک است خودداری کرد؟ توجه شود که تغییرات مربوط به دیسکوپاتی و تغییرات مهرهها در سنین متوسط و بالا در MRI بسیار شایع است. لذا دیدن این تغییرات در بیماران مبتلا به درد کمر و گردن به معنی آن نیست که علت درد این بیمار رادیکولوپاتی است. پس جواب سؤال فوق همان است که در بقیه موارد مشابه در طب داده میشود. تشخیص و درمان یک بیمار بر اساس شرح حال و معاینه دقیق و درخواست و تفسیر هوشمندانه آزمونها است. در واقع بایستی موارد استفاده و محدودیتهای یک آزمون را شناخت و هرگز کورکورانه بر اساس جواب یک تست اقدام نکرد. در موارد مشکل فالوآپ بیمار و انجام دوباره یک آزمون در زمان مناسب و دقت دوباره به شرح حال و معاینه فیزیکی راهگشا است. به یک نکته دیگر هم اشاره میکنم. موارد متعددی از رادیکولوپاتی است که ناشی از دیسکوپاتی نیست. یک مثال کلاسیک آن متاستاز به روت است. و یا ممکن است روت در اثر بسته شدن عروق آن مثلاً در جریان واسکولیت آسیب دیدهباشد. در این صورت MRI میتواند طبیعی بوده اما EMG ابنورمال باشد. و نیز به یک نکته مهم توجه شود. تغییرات تاًیید کننده رادیکولوپاتی در EMG همان تغییرات ناشی از درگیری آکسون است. پس در صورتی که بیمار دچار بیماری دیگری هم باشد که آن بیماری هم تغییرات آکسونال داشته باشد ( از قبیل پلینوروپاتی ) در آنصورت نمیتوان تشخیص رادیکولوپاتی همزمان را رد یا تاًیید کرد. در مورد دیابت هم بخاطر داشتهباشیم که پلینوروپاتی ناشی از دیابت درگیری روت هم میدهد. پس در صورتی که بیمار با پلینوروپاتی دیابتی از درد کمر شاکی باشد و در EMG عضلات پارااسپینال دنرویشن دیده شد، این دنرویشن میتواند ناشی از پلینوروپاتی دیابت باشد و ربطی به دیسکوپاتی احتمالی ندارد.
١٣. پزشک ارجاع کننده بایستی خلاصهای از نکات مهم معاینه و بررسیهای پاراکلینیک را در درخواست خود قید کند. در نوار عصب و عضله کمردرد به صورت روتین این عضلات بررسی نمیشوند. همچنین معمولاً بیماران مراجعه کننده به کلینیکهای نوار عصب، آزمایشات و گرافیهای انجام شده را به همراه نمیآورند. لذا پزشک انجام دهنده تست از این مشکلات بیخبر است. لذا اگر میخواهید که قسمت خاصی از بدن حتماً بررسی شود، مشخصاً نام این قسمت را قید کنید.
14. منابع متعددی برای این این امر موجود است. به ویژه من کتاب
Electromyography and Neuromuscular disorders نوشته Preston and Shapiro را توصیه میکنم.
مطلب به نقل از سایت زیر می باشد:
http://www.amirdolatabadi.com
-----------------------------------------------
١- هدف از انجام تست بررسی کارکرد عصب و عضله است. علائم شابع بیماریهای عصب و عضله شامل درد در قسمتهای مختلف بدن، ضعف و خستگی و گزگز، مورمور و بیحسی است. البته این علائم در سایر بیماریهای غیر مربوط به عصب و عضله هم دیدهمیشود. تشخیص این امر توسط پزشک معالج و براساس شرححال، معاینه و انجام بعضی آزمونها است.
٢- این تست از مراحل مختلف تشکیل شدهاست. اما دو مرحله اصلی دارد. در قسمت بررسی هدایت عصبی، پزشک یه اعصاب شما تحریک الکتریکی میدهد. در قسمت بررسی عضله سوزنی در قسمتهای مختلف عضلات شما داخل میشود. توجه داشتهباشیم که در قسمت دوم تست دارویی در بدن شما تزریق نمیشود.
٣- هر
دو قسمت اصلی این تست دردناک است. البته احساس درد یک تجربه شخصی است و
برای بسیاری از بیماران درد ناشی از این تست خفیف است و حتی بعضی از
بیماران احساس درد نمیکنند. من موارد متعددی را دیدهام که بیمار در تمام
مراحل تست در خواب طبیعی بودهاست. اما مواردی هم میباشد که بیماران از
درد شدید شکایت داشتهاند. در این موارد بابستی به پزشکی که آزمون را انجام
میدهد اطلاع دهید. پزشک بر اساس مورد به تغییر نحوه انجام تست میپردازد.
به ندرت پیش میآید که به علت درد غیرقابل تحمل بایستی انجام تست خاصی
متوقف شود. در این صورت پزشک بر اساس یافتههای بدست آمده تا این مرحله
اقدام به تفسیر تست میکند. البته بدیهی است که چنانچه این آزمایش به صورت
کامل انجام نشود، نتیجه حاصله هم کامل نخواهد بود.
میتوان برای
جلوگیری از بروز درد یا کاستن از شدت آن از داروهای آرامبخش و داروهایی از
قبیل دیازپام کمک گرفت. این امر معمولاً در مورد بچههای بسیار بیقرار
صادق است. اما در مورد بزرگسالان بکار نمیرود. همچنین استفاده از داروهای
مسکن موضعی مثل لیدوکائین در این تست موردی ندارد.
۴- بسته
به نوع تست و درخواست پزشک معالج از ۴۵ دقیقه تا ۲ ساعت طول میکشد. در
موارد خاص بیشتر هم طول میکشد. در اینگونه موارد بهتر است که برای
جلوگیری از خستگی بیمار و پزشک انجام دهنده تست، آن را در چند جلسه متفاوت
انجام داد.
گاهی مواقع لازم است که تست چند بار تکرار شود. یک علت این
امر آن است که تغییراتی که در مراحل مختلف بیماریهای عصب و عضله در این
آزمون دیدهمیشود متفاوت است.
۵- با توجه به زمان انجام تست پاسخ مثبت است. همچنین بعضی اطلاعات بایستی قبل از انجام تست به شما دادهشود.
۶- در صورت امکان محل انجام تست بایستی تمیز باشد. لباس مناسبی که تنگ نباشد بایستی پوشیدهشود. هر چند که گاهی مواقع در موقع انجام این آزمایش شما بایستی عضو مربوطه را کاملاً لخت کنید.
٧- هر چند که پزشک اطلاعات خاصی را از شما خواهد پرسید، اما موارد زیر را حتمآً به او بگویید.
7.1. آیا دچار بیماری عفونی خاصی بویژه هپاتیت و ایدز هستید؟
7.2. آیا داروهایی که اختلال انعقادی مدهند مثل آسپیرین و یا وارفارین مصرف میکنید؟ آیا بیماریهای اختلال سیستم انعقادی مثل هموفیلی دارید؟ آیا خونریزی غیرعادی در نقاطی از بدن دارید؟
7.3. به طور کلی نام، مقدار و مدت زمان مصرف کلیه داروهای خود را به پزشک بگویید. بعضی از داروهای اثرات خاصی روی عصب و عضله میگذارند. همچنین بعضی از داروها مثل بویژه مستینون بایستی بسته به صلاحدید پزشک قبل از انجام تست قطع شود.
7.4. آیا از پیس میکر قلبی (باتری قلبی) استفاده میکنید؟
7.5. در مواردی که شما یا بیمار شما در بیمارستان بستری بوده و وسایلی در بدن بیمار مثل لوله سرم (آنژیوکت) قرار دادهشده هم بایستی پزشک مطلع باشد، که این امر معمولاً به وضوح مشخص است و نیاز یه گفتن از طرف شما ندارد.
٨- این تست دارای عوارضی است. اما در صورت رعایت نکات خاصی که پزشک انجامدهنده تست به آن اشراف دارد، این عوارض برای شما رخ نخواهد داد. تنها عارضهای که ممکن است برای شما اتفاق بیفتد درد موقتی در محل ورود سوزن است. این درد ممکن است چند ساعت طول بکشد و به مسکن معمولی مثل استامینوفن یا بروفن و یا سرد کردن موضعی محل پاسخ میدهد. در هنگام انجام تست در محل ورود سوزن ممکن است خونریزی مختصری دیدهشود. در اینگونه موارد پزشک با فشار موضعی پنبه به مدت کافی اقدام به خاتمه خونریزی میکند. اما در بعضی بیماران بویژه بیمارانی که دارای عیوب خونریزیدهنده هستند و یا داروها و یا موادی که خونریزی میدهند را مصرف میکنند پس از چند ساعت از خاتمه تست خونریزی شروع شود. در این موارد بیمار پس از تمام شدن تست متوجه خون مردگی و یا تورم موضعی میشود. در اینگونه موارد معمولاً فشار دادن جسم سردی مثل یخ به محل درگیر برای مدت چند دقیقه خونریزی را برطرف میکند، هر چند که بر طرف شدن تورم و خونمردگی مدتی طول خواهد کشید. بهر حال در موقع بروز هر عارضه ناشی از تست که به روشهای فوق جواب ندهد پزشک انجام دهنده تست را مطلع کنید.
٩- مسلماً چنین است. و نیز سوزنهای دستگاههای مختلف با هم فرق میکند. همچنین دقت شود که بسیاری از این سوزنها قابل استفاده مجدد هستند. در آن صورت با رعایت استانداردهای خاصی آنها را مجدداً استریل میکنند. چنانچه مایل به استفاده از سوزن یک بار مصرف هستید این مطلب را به پزشک انجام دهنده تست گوشزد کنید.
١٠- این تست را میتوان در زن حامله و نوزاد انجام داد.
http://www.amirdolatabadi.com/emgnotesforpatientsinfarsi.htm
1. با استفاده از فیزیوتراپی می توانید بر مشکلات مثانه ، سفتی و بی ثباتی آن فائق آیید.
2. ورزش به تخفیف علائم ام اس کمک می کند . اما باید دقت کرد که در ورزش زیاد روی نکنید برای توصیه های بیشتر از پزشکتان کمک بخواهید.
3. سعی کنید حمایتی را که می خواهید پیدا کنید ، وقت گذاشتن و صحبت با مشاور در برخورد با اثرات ام اس به شما کمک می کند.
4. مشکلات کنترل ادرار تاثیر بدی روی مردان و زنان مبتلا به ام اس دارد خوشبختانه تغییر در شیوه زندگی مانند نوشیدن مایعات و استفاده از دارو کمک کننده است .
5. داروی مناسب برای ام اس واقعا" می تواند تعداد ضایعات مغز و نخاع را کاهش دهد .
6. رژیم غذایی سالم به شما کمک می کند در عین کسب انرژی کافی با عفونت ها هم مقابله کنید.
7. عضویت در گروه های حمایت کننده روش خوبی است . این گروه ها می توانند به شما کمک کنند که روش های جدیدی برای زندگی با ام اس یاد بگیرید.
8. شما می توانید سعی کنید قدرت تحرک ، تعادل ، مبارزه با خستگی ، درد ، ضعف و به دست آوردن تعادل را با فیزیوتراپی بهبود بخشید.
9. نوشتن تجارب و احساس شما در برخورد به ام اس نه تنها کمک می کند بلکه یک ابراز مفید برای پزشکتان نیز خواهد بود.
10. ماساژ می تواند به کاهش استرس و افسردگی که باعث بدتر شدن ام اس می شوند کمک کند . شاید بهتر باشد این روش را امتحان کنید.
11. یاد گرفتن مهارت های یک شغل کوچک ، برایتان ماندگار خواهد بود .سعی کنید با یادگیری مهارت های جدید بر محدودیت های خود غلبه کنید.
12. گرچه ام اس روی عضلات پا ، ساق پا و لگن تاثیر می گذارد اما بسیاری از مبتلایان به ام اس هرگز به صندلی چرخ دار نیاز پیدا نمی کنند .
13. چرا ام اس هنوز درمان قعطی ندارد ؟ زیرا دانشمندان هنوز در جستجوی یافتن علت آن هستند خوشبختانه درمان های زیادی موجود است.
14. آیا در چشم خود احساس درد یا تاری دید می کنید؟ کورتون می تواند در برطرف شدن این علائم به شما کمک کند.
15. نگران ایمن بودن محل کار خود نباشید . از یک مشاور بخواهید که محل کارتان را از این لحاظ بررسی کند.
16. آیا در تامین دارو مشکل دارید . شرکت های بیمه یا بعضی از موسسات خیریه می توانند در این زمینه کمک کنند.
17. روش های زیادی برای درمان ام اس وجود دارد هنگام انتخاب درمان ها به سبک زندگی خود و عوارض جانبی داروها دقت کنید.
18.آیا استرس دارید؟ سعی کنید به کلاس یوگا یا تای چی بروید. این روش ها به حفظ و موازنه انرژی تعادل و انعطاف پذیری کمک می کنند . همچنین استرس را هم کاهش می دهند .
19.گرچه داروهای موجود نمی تواند ام اس را به طور کامل درمان کنند اما شدت و تناوب حملات ام اس را کم می کند .
20. آیا از لرزش خسته شده اید؟ از پزشکتان بپرسید که آیا تحرک عمقی مغز می تواند به شما کمک کند یا نه.
21. طب سوزنی می تواند به برطرف شدن علائم ام اس مثل درد ، اسپاسم عضلات و ضعف کنترل ادرار کمک کند.
www.webmaed.com
این فشار در اثر حرکات مچ دست و خم کردن انگشتان افزایش مییابد. به دنبال تشدید علایم، فرد در ناحیه مچ دست احساس ناراحتی کرده و عملکرد این عضو مختل میشود.
عوامل زمینهساز
مطالعات
متعددی نشان دادهاند فعالیتهایی که فشار فیزیکی و لرزشهای مداوم را به
ناحیه مچ دست تحمیل میکنند، باعث ابتلا به نشانگان تونل کارپال میشوند.
برخلاف آنچه تصور عموم است، مشاغلی مانند تایپ و کار طولانیمدت با
کامپیوتر، در مقایسه با بسیاری از دیگر بیماریها، با احتمال کمتر ابتلا به
نشانگان تونل کارپال همراهند. ابتلا به عفونتهایی مانند بیماری لایم،
بیماریهای التهابی مانند نقرس و آرتریت روماتویید، دیابت، چاقی و بارداری
از دیگر عوامل زمینهساز در این نشانگان محسوب میشوند.
درمانهای غیردارویی
درمان
غیردارویی نشانگان تونل کارپال شامل بستن مچ دست و بیحرکت کردن مچ با
استفاده از اسپلینت است. اسپلینت باید برای مدت سه ماه از شروع علایم به
کار رود. در صورتی که بیحرکتسازی مچ دست و استفاده از اسپلینت به درستی
صورت گیرد، در 80 درصد موارد طی چند روز تخفیف علایم مشاهده میشود.
اسپلینت باید بهخصوص در طول شبها و نیز ساعاتی در طول روز (بسته به نوع
شغل بیمار) مورد استفاده قرار گیرد. در زنان باردار، درمانهای غیردارویی و
غیرجراحی ارجح هستند. بنابراین اسپلینت درمان انتخابی است. درمان با امواج
ماورای صوت نیز در این بیماران مطرح شده که اثربخشی آن هنوز موردتردید
است.
درمانهای دارویی
داروهایی
که برای درمان نشانگان تونل کارپال مورد استفاده قرار میگیرند، شامل گروه
داروهای ضدالتهاب غیراستروییدی (NSAIDs)، دیورتیکها، پیریدوکسین و
کورتیکواستروییدها هستند. داروهای ضدالتهاب غیراستروییدی، دیورتیکها و
استروییدهای خوراکی معمولا برای درمان علایم نشانگان تونل کارپال تجویز
میشوند.
در یک کارآزمایی بالینی دیده شد درمان کوتاهمدت با
استروییدهای خوراکی در مقایسه با دیورتیکها و ضدالتهابهای غیراستروییدی
ارجح است؛ هرچند متاسفانه اکثر بیماران مجددا دچار تظاهرات علایم بیماری
خواهند شد و بیشتر آنان بدون انجام جراحی هرگز بهبود نمییابند. هنوز هیچ
مطالعهای وجود ندارد که اثربخشی ترکیبات ضدالتهاب غیراستروییدی را به
تنهایی در بیماران ارزیابی کرده باشد. بسیاری از پزشکان برای شروع درمان
نشانگان تونل کارپال، ابتدا به سراغ ترکیبات ضدالتهاب غیراستروییدی
میروند؛ هرچند این داروها به تنهایی برای همه بیماران مشکلگشا نیستند.
به هرحال توصیه میشود در مبتلایان به نوع خفیف تا متوسط نشانگان تونل
کارپال، کاربرد ترکیبات ضدالتهاب غیراستروییدی بیفایده نخواهد بود. به
یاد داشته باشید که معمولا پیش از دو هفته از شروع دارو، بهبود علایم
مشاهده نمیشود و این ترکیبات در بیشتر موارد تنها برای مدت کوتاهی اثربخش
هستند.
براساس این تفکر که افزایش مایع در فضای تونل کارپال به افزایش
فشار در این ناحیه منتهی میشود، تجویز داروهای دیورتیک در این مبتلایان
رواج یافت. یک مطالعه کنترلی دوسوکور روی دستهای 81 بیمار با تشخیص
نشانگان کانال کارپال انجام شده است. به طور اتفاقی به گروهی از بیماران
بندروفلوازید با دوزاژ 5 میلیگرم در روز برای مدت چهار هفته و به گروهی
دیگر در تمام این مدت دارونما داده شد. بهبود شدت علایم بین نمره 0 تا 5
درجهبندی شد. متاسفانه نتایج این مطالعه از نظر آماری بیمعنی بودند.
نظریهای
مطرح است که نشانگان تونل کارپال به دلیل کمبود پیریدوکسین در بدن عارض
میشود. از آنجا که کمبود پیریدوکسین در بدن به نوروپاتی میانجامد،
احتمالا چنین فرضی درست است. محققان فواید مصرف پیریدوکسین را به عنوان یک
گزینه در درمان نشانگان تونل کارپال بررسی کردند. مطالعهای در این زمینه
روی 32 بیمار مبتلا به نشانگان تونل کارپال انجام شد و نشان داد که پس از
گذشت 12 هفته مصرف پیریدوکسین با دوزاژ 200 میلیگرم در روز در مقایسه با
مصرف دارونما در همین مدت، در گروه دریافت کننده پیریدوکسین به میزان
قابلتوجهی کاهش در ورم انگشتان و ناراحتی در دستها مشاهده شد؛ هرچند
میزان بروز علایمی مانند مورمور شدن، درد شبانه و بیحسی انگشتان تغییر
چندانی نداشت. از آنجا که درد شبانه آزاردهندهترین علامت نشانگان تونل
کارپال است، متخصصان پیریدوکسین را در درمان علایم این بیماری چندان موثر
ندانستند (با درنظر گرفتن احتمال مسمومیت به دنبال مصرف آن).
کورتیکواستروییدهای
خوراکی و سیستمیک برای درمان نشانگان تونل کارپال در بیمارانی که علایم با
شدت خفیف تا متوسط را پس از تعدیل عادات زندگی و اسپلینت همچنان تجربه
میکنند، تجویز میشود. استروییدهای خوراکی مدتهاست در این گروه از بیماران
مورد استفاده قرار میگیرند و بیش از ترکیبات ضدالتهاب استروییدی،
دیورتیکها و پیریدوکسین موثر بودهاند. البته تجویز استروییدهای خوراکی به
اثربخشی تزریق موضعی استروییدها نیست. مطالعات نشان دادهاند که تزریق
استروییدها نسبت به مصرف خوراکی استروییدها در اثربخشی و کاهش طول مدت
تجربه علایم آزاردهنده ارجحیت دارد. پاسخدهی اولیه به تزریق استرویید در
حدود 70 درصد است؛ هرچند عود علایم شایع است و معمولا پس از گذشت یک تا دو
سال از تجویز استرویید تزریقی اتفاق میافتد. متاسفانه برخی از بیماران
بازگشت مجدد علایم را فقط پس از سپری شدن چند ماه تجربه میکنند.
معمولا
استروییدهای تزریقی در ترکیب با بیحس کنندههای موضعی مانند لیدوکایین
مورد استفاده قرار میگیرند و در یکی از دو منطقه (یا مستقیما در داخل تونل
کارپال یا نزدیک به تونل کارپال) تزریق میشوند. در حالت دوم، خطر آسیب
عصب مدین به حداقل میرسد و به میزان موثری تورم این ناحیه که عامل اصلی
بروز نشانگان تونل کارپال است، کاهش مییابد. مانند سایر امراضی که در آنها
تزریق موضعی استروییدها تجویز میشود، تعداد دفعات تزریق در طول یک سال
باید محدود باشد تا خطر آسیب تاندونها و اعصاب به حداقل برسد.
درمانهای ترکیبی
از
لحاظ نظری، استفاده از ترکیب داروهای مختلف در درمان نشانگان تونل کارپال
ممکن است موثر باشد. البته هیچ مطالعهای برای اثبات این اثربخشی انجام
نشده و از سویی دیگر، دستورالعملهای درمانی اعلام شده از سوی انجمن جراحان
ارتوپدی آمریکا دارودرمانی ترکیبی را در درمان نشانگان تونل کارپال مورد
تایید قرار ندادهاند.
نویسنده: دکتر شیرین میرزازاده
منبع: USPharmacists
مراسم و جشنهای ورزشی همواره گویای این مهم اند که ورزش باعث سلامتی و نشاط جوانان و افراد مسن شده و نقش تعیین کننده ای در برنامه ریزی و گذراندن زمان بیکاری آنها دارد.
این روزها همه مردم به پیاده روی، رفتن به کوه، شنا، دو، نرمش صبحگاهی و بازی فوتبال علاقه زیادی نشان می دهند.
اعتماد به نفس
تحرکهای
ورزشی برای بیشتر افراد مفید و ضروری است. این افراد در کنار به دست آوردن
مقاومت بدنی و هماهنگی فعالیتهای تحرکی می توانند با انجام ورزشهای
گوناگون، قدرت و تواناییهای جسمی و روانی خود را تقویت نموده و آنها را
بهبود بخشند.
ورزش کمک می کند تا شخص رفتار اجتماعی خود را تصحیح کند، آن را بر اساس قواعدی منظم نموده و بتدریج خود را در جمع حس کند.
ورزش کمک می کند تا فرد هدفی را که در زندگی دارد، دنبال کند و یاد بگیرد تا ملاحظات لازم را نسبت به دیگران داشته باشد.
ارتباط با دیگران از طریق عضو شدن در گروههای مختلف ورزشی باعث دور شدن و فاصله گرفتن از تنهایی می شود؛ و شخص از طریق ورزش مورد احترام و توجه دیگران قرار می گیرد.
تمام نکات ذکر شده می تواند برای شخص
مبتلا به صرع هم مفید باشد، علاوه بر آن ورزش باعث کمتر شدن ضعف در بیمار
هم می شود. از همه مهمتر این است که شخص برای دیگران الگو شده و فرزندان و
نزدیکان او به سوی ورزش کشیده می شوند.
همه این موارد اعتماد به نفس و شخصیت فرد مصروع را بهبود می بخشد.
ترس از تصادفات
والدین و وابستگان افراد مبتلا به صرع همواره از اینکه هنگام ورزش، تصادف و حادثه ای پیش بیاید در ترس و اضطراب به سر می برند.
می دانیم که هیچ ورزشی بدون تصادف و اتفاق نیست، در نتیجه این خطر همیشه و برای همه وجود دارد، اما بسیار نادر است و هیچوقت موجب ترک ورزش نشده است.
تجربه نیز نشان داده است که تعداد اتفاقات و تصادفات در مورد افراد مبتلا بیشتر از افراد سالم نیست.
حادثه ای که در افراد مبتلا به صرع پیش می آید به ندرت به دلیل بروز حمله می باشد. گاهی نفس نفس زدن زیاد در حین انجام عملیات ورزشی، از دست دادن آب و نمک بدن در هنگام ورزش به دلیل عرق کردن زیاد و فعالیت زیاد ماهیچه ها، ممکن است فرد را آماده بروز حمله صرع کند.
حرکات بدنی زیاد خسته کننده، فشارهای هیجانی و روانی شدید همراه ورزش، ورزش در محیط های خطرناک مانند آب و بلندی می توانند برای فرد مصروع خطرزا باشد.
چه کسانی می توانند ورزش کنند؟
١.در مواردی که فاصله حمله ها زیاد است.
٢. حمله از نظر زمانی قابل پیش بینی و تشخیص است. مثلا قبل از مصرف دارو یا زمان بی خوابی است.
٣. حمله به مدت طولانی پیش نیامده است.
۴. حمله بیشتر در شبها اتفاق می افتد.
۵. وقوع حمله ها بیشتر در صبح زود و یا زمان استراحت است.
توصیه می شود این افراد ورزشهای مورد علاقه خود را با مراقبت و نظر پزشک معالج انجام دهند
ورزش در مبتلایان به حمله های متوالی
در
صورتی که فرد دچار حمله های متوالی می باشد که قابل پیش بینی هم نیستند،
باید دید حمله ها چگونه اند و چه ورزشهایی و برای چه کسی خوب است، ولی ورزش
نباید ترک شود.
همچنین باید توجه کرد هر ورزشی چقدر دفعات حمله را بیشتر می کند و کدام ورزش حملات را شدید می کند یا برای فرد ایجاد خطر می نماید.
در
چنین مواردی توصیه می شود که از ورزش در بلندی و با اشیای خطرزا پرهیز
شود. با توجه به اینکه موارد زیادی دیده شده که حمله های تشنجی در آب و حین
شنا کردن اتفاق افتاده است، باید در این مورد احتیاط جدی صورت گیرد و
ضوابطی برای کنترل شنا در آب برای این افراد تنظیم شود.
هر گاه یکی از
ورزشهای مورد علاقه باعث بروز حمله شود یا باعث تشدید حملات گردد این به آن
معنی است که شخص مبتلا کاملا مجبور به ترک یا انجام ندادن این ورزش باشد.
بلکه باید تلاش شود تا تمرینات در رابطه با این ورزش را تغییر داد یا از
نظر زمانی آن را تنظیم کرد.
نکته مهم اینکه در بسیاری از موارد دلیل
بروز حمله در حین ورزش، درمان نادرست بیماری و یا میزان کم داروست.
بنابراین می توان در بسیاری از موارد که ورزش موجب بروز حمله یا خطر می شود
با نظر پزشک معالج نسبت به تغییر دارو و یا میزان آن اقدام کرد و ورزش را
ادامه داد.
انواع ورزشها
انواعی
از ورزشها وجود دارند که فرد باید مراقبتهای لازم را در انجام آن ورزش مد
نظر قرار دهد. این موارد در مبتلایان به صرع هم باید مراعات گردد، مثل
استفاده از کلاه محافظ در دوچرخه سواری و اسب سواری.
خلاصه اینکه بیشتر ورزشها مثل راهپیمایی،
دو، نرمش، بدنسازی، والیبال و پینگ پنگ بدون خطر بوده و توصیه می شود
ورزشهایی مثل ژیمناستیک، ژیمناستیک روی زمین، اسب سواری، اسکی و دوچرخه
سواری با کلاه ایمنی انجام شوند.
موقع شنا کردن باید بیشترین احتیاط را رعایت کرد.
شنا نه تنها برای کودکان بلکه برای همه خوشایند است. مبتلایان به صرع که حتی به حملات کمتری دچار می شوند، باید در حضور یک نجات غریق شنا کنند.
در مواقع شنا در دریاچه و دریا خطر بزرگی وجود دارد. در درجه اول باید از شنا کردن در این مکان ها دوری کرد و در صورت لزوم با فردی که فن شنا و نجات غریق را می داند همراه شد.
موارد دیگر ورزش از قبیل بوکس، پرتاب دیسک، پرتاب چکش و پرواز با کایت باید با احتیاط کامل انجام گیرد و تا زمانی که فرد مطمئن شود که دیگر دچار حمله نمی شود (حداقل باید از آخرین حمله یکسال گذشته باشد)، نباید این ورزشها را به تنهایی انجام دهد.
عده ای از افراد مبتلا به صرع هستند که ورزشهایی مثل اسکی و دوچرخه سواری را انجام می دهند و احساس خوبی دارند.
در
مقابل افراد دیگری را می شناسیم که از ادامه ورزشهای مورد علاقه خود دست
کشیده اند، اما امروز افسرده اند و از این بابت متاثر. به این افراد توصیه
می شود با مطالعه این بروشور و تماس با انجمن صرع و با پزشکان معالج خود
دوباره ورزش مناسب خود را انتخاب کرده و ادامه دهند.